[1] محمد جواد بلاغی، آلاء الرحمان، ج1، ص 257. «و لقد جئتهم بالکتاب مشتملا علی التنزیل والتاویل» برگرفته از: سایت اندیشه قم
[2]. سلیم بن قیس، پیشین، ص581-582 و 660 و 665.
[3] . ابوجعفر کلینی، الکافی، کتاب فضل القرآن، ج2، ص633، ح29
[4] . محمدبن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص307.
[5] .ابوجعفر صدوق، الاعتقادات، ص81.
[6] محمدبن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج2، ص50-51.
[7] همان، ج2، ص52.
[8] محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ج2، ص328.
[9] . محمدبن ایوب بن ضریس، فضائل القرآن، تحقیق عروه بدیر، ص36.
[10] سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آتور جفری، ص61.
[11] محمدبن اسحاق، کتاب الفهرست، ص31-32.
[12] به نقل از: جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج1، ص58.
[13] ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج1، ص67.
[14] به نقل از: ابن شهرآشوب، همان، ج2، ص50
[15] یوسف بن عبدالبر، الإستیعاب فی معرفه الاصحاب، تحقیق محمدعلی بجاوی، القسم الثالث، ص974
[16] حاکم حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، ج1، ص36-38.
[17] عبدالکریم شهرستانی، مفاتیح الاسرار و مصابیح الانوار، ج1، ص121.
[18] موفق بن احمد خوارزمی، المناقب، تحقیق محمدمالک محمودی، ص94.
[19] علوم القرآن عند المفسرین، به نقل از: مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، ج1، ص351
[20] سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، ص16.
[21] محمدبن ایوب بن ضریس، همان، ص36.
[22] ابن حجر عسقلانی، همان، ج9، ص12-13 و نیز ر.ک: محمودبن احمد عینی، عمده القاری (شرح صحیح البخاری)، ج20، ص17
[23] محمدبن ایوب بن ضریس، همان، ص36
[24] روایت از طریق «ابوحیان توحیدی» محمود آلوسی، روح المعانی، ج1، ص41
[25] روایت از طریق «ابن سیرین» همان منبع.
[26] همان.
[27] همان، ج1، ص41
[28] حدیث «متابع» و «شاهد» بیش تر از آن جهت که مؤید مضمون حدیثی دیگر است مورد توجه قرار دارد و صحت سند در آنها زیاد ملحوظ نیست. ر.ک: جلال الدین سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ص202.
[29] جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج2، ص187، و ابن عطیه اندلسی، تحقیق محمدعبدالسلام عبدالشافی، ج1 ص13.
[30] چون اولاً: امام علی(ع) در عصر خلافتشان تفسیر آیات و بیان روایات را (به ویژه در خطبهها) از حضرت رسول(ص) ارائه کردهاند؛ ثانیاً: عضمان بن عفان، خلیفهی سوم که در عصر خلیفهی اول و دوم از خلافت به دور بود، تنها روایت در تفسیر دارد. ر.ک: علاء الدین علی المتقی الهندی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، فصل فی التفسیر، ج2، ص353.
نیاز به ذکر است تعداد روایات تفسیری در کتاب کنزالعمال که از صحاح ششگانه جمع آوری شده، 544روایت است. از این تعداد حدود 290حدیث از امام علی(ع) و بقیه از دیگر صحابه است. ر.ک: علی متقی هندی، همان.
[31] سورهی الحاقه(69)، آیهی 12.
[32] . ابن جریر طبری، جامع البیان فی تأویل آی القرآن (معروف به تفسیر طبری)، ج29، ص31. بای بررسی بیشتر دربارهی اسناد و مدارک این حدیث؛ ر.ک: احمدبن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، تحقیق شیخ محمدباقر محمودی، ج1، ص34، انّ النبی(ص) قال لعلی- کرم الله وجهه- إنّی دعوت الله تعالی أن یجعلها أذنک یا علی و قال علی کرم الله وجهه: فما سمعت شیئاً فنسیته و ما کان لی أن أنسی؛
[33] چون امام علی در شهر دانش پیامبرخداست و هیچ کس از پیشینیان و پسینیان از ایشان در دانش پیشی نگرفته است و خودش نیز فرمود: «به خدا سوگند هیچ آیهای فرود نیامد، جز آن که میدانم دربارهی چه و در کجا بوده و در مورد چه کسی است.» مرحوم سیدعبدالحسین شرفالدین در کتاب پرارج المراجعات به این احادیث استناد کرده و محقق کتاب، یعنی شیخ حسین الراضی نیز در الهوامش التحقیقیه به پیوست کتاب، مدارک و طرق آنها را آورده است. ر.ک: حسین الراضی، الهوامش التحقیقیقه ملحق کتاب المراجعات، ص425-431.
[34] ابن ابی داود، کتاب المصاحف، ج2، ص338.
[35] هر چند ابن ابی داود این حدیث را از پنج طریق ذکر میکند؛ لیکن طریق همهی آنها به سفیان، از سدی، از عبدخیر، از امام علی(ع) میرسد و از این رو حدیثی واحد خواهد بود.
[36] «حدیث شاذ» خبری صحیح است که با راجحتر از خود معارض باشد؛ هم چنین متن این حدیث با واقعیات تاریحی نیز ناسازگار است؛ چون پیش از جمعآوری مصحف توسط زیدبنثابت، دیگران نیز مانند ابنمسعود، ابی بن کعب و... برای خود مصحفی داشتهاند.
[37] برای توضیح بیشتر دربارهی بررسی أسناد مصحف امام علی (ع) ر.ک: مجلهی مقالات و بررسیها (دانشکده الهیات دانشگاه تهران)، نگارنده، «بررسی و نقد أسناد مصحف امام علی (ع) در منابع فریقین»، دفتر68، ص23-45
[38] آیا اصل وجود مصحف امام علی(ع) به وسیلهی منابع فریقین قابل اثبات است؟
منبع: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa4954