آدم های مشتاق حسین(ع) ، روزها و کیلومترها، از چهارگوشه زمین، به سمت «شش گوشه»، راه می روند و آنجا نرسیده یا رسیده، با وقفی کوتاه و مکثی اندک، دوباره بازمی گردند، شاید برای آنکه همه می دانند این پیمودن، برای رسیدن نیست، برای تولدی دوباره است.
همگیمان یك هدف واحد داریم
پیادهروی اربعین به سمت کربلا، فرصت بسیار خوبی برای تعامل و ارتباطگیری شیعیان با یكدیگر است. خداوند در قرآن میفرماید: ای مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید؛ گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.»
یادمان نرود كه همه ما انسان هستیم و از نظر خدا هیچكس بر دیگری برتری ندارد. عرب و عجم و فارس و ترك و كرد، همگی مثل هم هستیم و در این ایام كنار هم به عشق امامحسین(ع) جمع شدهایم. این تعاریف قرآنی وقتی پای سفره امامحسین علیهالسلام شكل بگیرد، میتواند تمام دامهای شیاطین را بیاثر كند؛ چرا كه همگیمان یك هدف واحد داریم و اربعین، میعادگاه عاشقان حسین(ع) است.
روز «چهل و یکم»، چگونه زندگی می کنید؟
روز چهلم، فصل چیدن است، موسم برداشت و هنگامه نتیجه گیری. گفته اند اگر کسی 40 روزش را خدایی کند، چشمه های حکمت از درونش می جوشد، پس روز چهلم، روز جوشش است، روز خروش است و زایش. و اما اربعین ، یعنی امتداد؛ یعنی یک «فاصله» و فاصله را باید پیمود و طی کرد.
شاید برای همین هم در زیارت اربعین، راه می روند و راه می پیمایند. پیاده روی اربعین، بیشتر از آنکه یک نماد و استعاره باشد، یک حقیقت است؛ یک تجربه واقعی است از خوب شدن. آدم های مشتاق حسین(ع) ، روزها و کیلومترها، از چهارگوشه زمین، به سمت «شش گوشه»، راه می روند و آنجا نرسیده یا رسیده، با وقفی کوتاه و مکثی اندک، دوباره بازمی گردند، شاید برای آنکه همه می دانند این پیمودن، برای رسیدن نیست، برای تولدی دوباره است. باغبان که میوه می چیند، پا را روی پا نمی اندازد و به خواب بی خیالی فرو نمی رود؛ او سبدهای پر از میوه اش را کول می کند و به سمت بازار می جنبد تا ثمرات مراقبت هایش را نقد کند.
برای همین است که زائر اربعین، خیلی زود برمی گردد تا دوباره شروع کند. او در پیاده روی، چیزهای زیادی اندوخته است، پس برای خرج کردن آن، مجال ایستادن ندارد. سریع خودش را به امتداد زندگی می رساند تا ثانیه های جدیدش را با تقوای بیشتری معماری کند.
اربعینی خوب است که فردای خود را آباد کند! شب قدری خوب است که فردای پر از فرشته داشته باشد. نباید از روز «شب قدر» غافل شد؛ به همین مبنا و معنا نباید فردای زیارت حسین(ع) بی ثمر باشد. «پیاده روان»، همچون پیامبری که از حرای مناجات بازگشته است، باید قدرت بعثت داشته باشند. آنها باید بتوانند دیگران را نیز برانگیزانند.
خط زندگی شما کجاست؟
اول که انسان سفر را آغاز میکند در این فکر است که چطور سفر کند؟ از کجا حرکت کند؟ با چهکسی سفر را آغاز کند؟ که اگر رفیق راه پیدا شود نهتنها خستگی راه معنایی پیدا نمیکند بلکه سفر هموارتر خواهد شد.
راه خدا هم از این قاعده كلی مستثنا نیست. سالك طریق الحسین اگر در پیمودن راه مولایش یاران و همراهانی یكدل و یك هدف داشته باشد، بدونشك راه را بانشاطتر، سریعتر و عمیقتر خواهد پیمود. سرّ اینكه میان همه نعمتهای بهشتی بیش از همه روی همدمی برادران دینی با یكدیگر و ارتباطات بهشتیان تأكید شده همین است كه هیچگونه نعمتی برای آدمی شیرینتر از نعمتهایی كه بوی انس میدهد، نیست.
خط باشد پیش میرود تا جایی كه به خدا میرسد. اصلا اینكه در نمازها پیوسته از خدا میخواهیم ما را به راه راست هدایت كند، یعنی ما مثل خط باشیم نه دایره. وگرنه جز حیرت و حیرانی نصیب دیگری نداریم. پس هر گاه، هر جا احساس حیرت و سرگردانی داریم، یعنی دایرهایم. بنابراین اگر در راه خود، ایستایی نداشته باشیم ظاهر و باطنمان یكی میشود.
منبع: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=341579