0

تلاش امویان برای گمراهی مردم!

 
taha_h
taha_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1394 
تعداد پست ها : 5282
محل سکونت : تهران

تلاش امویان برای گمراهی مردم!

بنی امیه پیش از خلافت حضرت امیر و پس از آن همواره و از هر راهی برای ضربه زدن به خاندان پیامبر اکرم تلاش کرده و از هیچ کوششی دریغ نورزید.

 

فرآوری: محمد باعزم-بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
 
م
 

تلاش ها و کوشش های بنی امیه به عنوان یکی از قدرت های بزرگ در تاریخ اسلام، از جمله مهم ترین مسائل اساسی در به وقوع پیوستن واقعه شهادت امام حسین علیه السلام است. بررسی و واکاوی این تلاش ها، ما را با جنبه های مختلف سیاست بنی امیه آشنا می سازد.

 

راه های گمراهی مردم

 

الف: در شام، مردم خاندان اموی را از انسل پیغمبر می شناختند و از خود معاویه هم نقل شده است.  آنها همچنین خود را وارث خون عثمان می دانستند. یزید در اولین سخنرانی خود، لباس خونی عثمان را بر تن کرد و به منبر درآمد: و در سخنانی به مردم گفت: ما حق هستیم. زمانی که امویان سقوط کردند، و عباسیان به قدرت رسیدند، چهل نفر از پیران شام نزد سفاح قسم خوردند که برای پیامبر صلی الله علیه و آله خویشانی بجز امویان نمی شناخته اند.


ب: برای معاویه فضائلی جعل می شد که از آن جمله این بود که او خال المؤمنین و کاتب وحی است. حرمت و قداستی هم که به تدریج برای صحابه درست شده بود، شامل حال او نیز می شد؛ چیزی که سبب شد بعدها هم اهل سنت، بر همان اساس، از عیوب آشکارا او چشم پوشی کنند و اجازه ندهند تا دیگر فرقه های اسلامی از وی به بدی یاد کنند.


ج: در مذمت امام علی علیه السلام و علویان احادیثی جعل می شد که برخی از صحابه ی وابسته به خط معاویه به آن کمک می کردند. حتی امویان حاکم بر مدینه در پیش چشمان امام حسین علیه السلام بر علی بن ابی طالب دروغ می بستند، بد می گفتند: کاری که چند بار سبب خشم امام حسین علیه السلام شد و بامروان برخورد کرد. مروان در پیش مردم به امام حسین علیه السلام و مادرش فاطمه ی زهرا علیهاالسلام توهین کرد.

 

د: استفاده از مفاهیم اساسی دو پهلو برای قانع کردن مردم و آرام کردن آنان، یکی از راه های رسیدن به هدف برای امویان بوده است. استفاده از تعبیر جماعت یکی از این تعابیر است. همان شبی که صحبت بیعت گرفتن از امام حسین علیه السلام و ابن زبیر بود، ابن عمر به آنها گفت: تفرقه نکنید این عقیده ی فردی چون عبدالله بن عمر بود که می گفت تنها وقتی جماعت باشد، او بیعت می کند. خود امویان بیش از امثال ابن عمر، روی این مسأله تأکید می کردند. مفهوم دیگر، مفهوم نقض بیعت است که با کمال شگفتی با زور از افراد بیعت گرفته می شد و بعد هم، اگر کسی نقض عهد می کرد، به خاطر آن مؤاخذه می شد.

 

معاویه به مردم شام یاد داده بود که خلافت آنان را خلافت الله بدانند لذا وقتی یزید در اولین نطق خود از پدرش ستایش می کرد، کسی از جمعیت فریاد زد که دروغ می گویی، و سپس در جمعیت گم شد به طوری که مأموران یزید را نیافتند. شخصی از طرفداران یزید برای دلگرمی یزید به او گفت: نگران مباش، خلافت الله پس از پدرت به تو رسیده است؛ تو خلیفه ی ما هستی.


ه: استفاده از نظام قبیله ای و خریدن رؤسای قبایل عراق و اشراف که نقش مهمی در هدایت مردم داشتند. سیستم قبیله به گونه ای بود که همه ی افراد تحت سلطه ی رئیس قبیله بودند و به راحتی دستور و سخن او را می پذیرفتند. گفته اند که در آن زمان کسانی در شام بودند که می گفتند: اگر معاویه پیغمبر نباشد لااقل نصف پیغمبر هست، و زمانی یکی از علاقمندان او که از مصر بر وی وارد شد خطاب به او گفت: سلام بر تو ای رسول خدا و احنف بن قیس درباره ی کسی که در حضور معاویه و او به علی دشنام داد گفت: به خدا سوگند که اگر او بداند رضایت تو در لعنت به همه انبیا است چنین خواهد کرد.

 

 


منابع:
دانشنامه اهل بیت
تاملی در نهضت عاشورا
دایره المعارف بزرگ اسلامی

 

 

 

منبع: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=341118

 

شنبه 29 آبان 1395  3:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها