به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در کتاب «انتظار عامیانه، عالمانه، عارفانه» می نویسد:
کسی که منتظر است باید در کنار «اعتراض به وضع موجود» تصوری از «وضع مطلوب» نیز داشته باشد. این دو مکمل یکدیگر هستند و به همراه عناصر دیگری که اکثرا به وضع مطلوب مربوط هستند و در ادامه به آنها اشاره می شود حالت انتظار را پدید می آوردند. اساسا احساس انتظار به این ادراک و معرفت نسبت به وضعیت مطلوب بسیار وابسته است؛ به حدی که می توان گفت یکی از راه های تقویت روحیه انتظار، افزایش این معرفت است.
انتظار، احساسی مربوط به زمان آینده و یک وضعیت بهتر است. بنابراین، هر چقدر تصور روشن تری از وضع مطلوب داشته باشیم، انتظارمان بیشتر خواهد بود. کسی که از وضع مطلوب بی اطلاع است منتظر چه وضعیتی است؟ همان طور که در بحث « نگاه های عامیانه» گفته شد، کسانی که از ظلم ناراحتند اما هیچ تصور روشنی از عدالت ندارند، معلوم نیست اساسا چقدر عدالت را می پسندند و می پذیرند؛ و چقدر حاضرند در جامعه ای با حاکمیت عدالت زندگی کنند.
نفس آگاهی از وضع مطلوب و دانستن چیستی و چگونگی آن، فواید بسیاری دارد حتی اگر به انتظار نینجامد. یکی از فواید آن، ایجاد زمینه مناسب برای تحلیل درست گذشته و یافتن پاسخ بسیاری از سوال های کلیدی حیات بشر است. مثل این که: چرا انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ نوعا مظلوم بوده اند؟ چرا استقرار حق این قدر به تاخیر افتاده است و آن قدر دشوار می نماید؟ چرا همیشه جبهه اشقیاء، به انحای مختلف بر جبهه اولیا غلبه کرده اند؟ و بسیاری از سوالات دیگر که پاسخ خواهند یافت.
آگاهی از وضع مطلوب و خبر دادن از آنچه پیش خواهد آمد، مانند انفجاری از نور عمل خواهد کرد که می تواند تاریکی های جهالت را از بین ببرد، و روشنایی ای ایجاد نماید که در پرتو آن بتوان مقداری وضع نکبت بار بشر را مشاهده کرد. این آگاهی، توقعات و انتظارات را افزایش می دهد و زمینه اعتراض فراگیر به نظام موجود در عالم را فراهم می آورد.
خبر از امکان یک زندگی برتر در فضای ملکوتی حکومت ولی الله اعظم (ارواحناله الفداء)، بطلان تمام تئوری ها و اندیشه های باطلی را که برای زندگی بشر پیش بینی شده است، افشاء و جهالت پنهان در بسیاری از علوم را آشکار خواهد کرد.
همین که انسان ها از ویژگی های جامعه و حاکمیت مهدوی و برکات آن و امکان تحقق آن باخبر شوند، تحول ایجاد خواهد شد. حتی اگر مردم، به عقاید دینی پشتیبانی کننده از ظهور و فرجام عالم معتقد نباشند، حداقل اثر آن ایجاد تردید در راه هایی است که تا کنون برای نجات خود از مشکلات طراحی کرده و به عنوان علوم گوناگون عرضه شده اند.