0

*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

 
sadra122
sadra122
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 505
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

می گویم " هیچی " هیچی، مثل همیشه یعنی باز بپرس. یعنی نزدیک تر شو، یعنی مهربان تر باش.   عروسک سازی-  مریم صابری

شنبه 29 آبان 1395  10:37 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad mosabeghat_ravabet
sadra122
sadra122
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 505
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

بیا با من بازی کن. نمی دانی چقدر دلم گرفته. 

نمی توانم بات بازی کنم. هنوز اهلیم نکرده اند آخر

اهلی کردن یعنی چه؟

یک چیزی است که پاک فراموش شده. معنیش ایجاد علاقه است.  

ایجاد علاقه؟

معلوم است. تو الان واسه من یک پسر بچه ای مثل صد هزار پسر بچه ی دیگر، نه من هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من. من هم واسه تو یک روباهم مثل صد هزار روباه دیگر.اما اگر منو اهلی کردی هر دومان به هم احتیاج پیدا می کنیم. تو واسه من میان همه ی عالم موجود یگانه ای می شوی من واسه تو.

کم کم دارد دستگیرم میشود یک گلی هست که گمانم مرا اهلی کرده باشد.     شازده کوچولو

شنبه 29 آبان 1395  10:54 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad mosabeghat_ravabet
sadra122
sadra122
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 505
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

می گویند فراموشی دفاع طبیعی بدن است در برابر رنج.!  می گویند دردی که نوزاد هنگام عبور از آن دریچه ی تنگ متحمل می شود چنان شدید است که کودک ترجیح می دهد رنج زاده شدن را برای همیشه از یاد ببرد....!       رضا قاسمی،      همنوایی شبانه ارکستر چوب ها

شنبه 29 آبان 1395  11:03 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad
bayati0011
bayati0011
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1394 
تعداد پست ها : 1530
محل سکونت : تهران

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

بگذار تو را برای سکوت سرزنش کنند، ولی برای سخن گفتن متهم نسازند.

" بال های پرواز " - مثلها و اندیشه های ویلیام شکسپیر/ حمید عبدالهی نجف آبادی

شنبه 29 آبان 1395  11:12 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad
bayati0011
bayati0011
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : تیر 1394 
تعداد پست ها : 1530
محل سکونت : تهران

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

گاهی می آمد نزدیک نزدیک. در گوشم می گفت: قدم! زودباش. بچه ها را زودتر بزرگ کن. سر و سامان بده. زودباش. چقدر طولش می دهی. باید زودتر از اینجا برویم. زودباش. فقط منتظر تو هستم. به جان خودت قدم، این بار تنهایی به بهشت هم نمی روم. زودباش. خیلی وقت است اینجا نشسته ام. منتظر توام. ببین بچه ها بزرگ شده اند.

دستت را به من بده بچه ها راهشان را بلدند. بیا جلوتر. دستت را بگذار توی دستم. تنهایی دیگر بس است. بقیه راه را باید با هم برویم...

کتاب " دختر شینا " - خاطرات قدم خیر محمدی کنعان(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) / بهناز ضرابی زاده

شنبه 29 آبان 1395  11:24 AM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad
Nimbostratus
Nimbostratus
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1395 
تعداد پست ها : 120

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

 

" چطور می توانستم باور کنم که از عمر امامشان نزدیک به پانصد سال گذشته و او هنوز زنده و جوان باشد ، از طرفی با خود می گفتم اگر چنین عمر طولانی محال باشد پس چگونه حضرت نوح بیش از دو برابر آن حضرت عمر کرده است ؟ "

رؤیای نیمه شب

شنیده ام که در قیامت همه حسرت می خورند حتی خوبان ! که ای کاش بیشتر نیکی می کردند....مگر کسی که در این دنیا مدام بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده باشد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شنبه 29 آبان 1395  12:23 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad yasinff
Nimbostratus
Nimbostratus
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1395 
تعداد پست ها : 120

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

 

" دینارها برای من فقط یادگار بودند . برای او می توانستند شروع یک زندگی دوباره باشند. "

رؤیای نیمه شب

شنیده ام که در قیامت همه حسرت می خورند حتی خوبان ! که ای کاش بیشتر نیکی می کردند....مگر کسی که در این دنیا مدام بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده باشد

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شنبه 29 آبان 1395  12:29 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad zahra_53 yasinff
adam55
adam55
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1392 
تعداد پست ها : 678
محل سکونت : لرستان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

به نام خدا

آخرین کتابی که خواندم رمانی بود با نام : "ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد! " از آثار نویسنده بزرگ پائولو کوئیلیو.

این رمان داستان و شرح حوادثی است که پیامد  تصمیم دختر جوانیست به نام ورونیکا که تمام لذت های ممکن دنیا را چشیده است و دیگر هیچ علاقه ای به زیستن و ادامه زندگی ندارد . گویا حد و مرز دنیا برای او به پایان رسیده است که یک روز با چند حبه قرص اقدام به خودکشی می کند ولی خودکشی او نافرجام می ماند.

زمانیکه هوشیاری خود را به دست می آورد متوجه می شود در یک بیمارستان و آسایشگاه بیماران روحی روانی بستری شده است که ناگاه از زبان پزشکان می شنود : « تا پایان هفته بیشتر زنده نیست! » .

نویسنده با شرح حوادثی که در طول یک هفته برای او پیش می آید و اثرات محیطی ساختگی توسط پزشکان که مرگ را به ورونیکا نزدیک می نمایاند، داستان را با این جمله طلایی به پایان می برد : 

««« آگاهی از حقیقت مرگ شوق زیستن می آفریند.»»»

شنبه 29 آبان 1395  1:37 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad Nimbostratus yasinff
smamirhp
smamirhp
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 158
محل سکونت : همدان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

کتاب: جامعه شناسی خودمانی / حسن نراقی
 
جمله مربوطه:

 سال ها پیش از زبان شیرین مرحوم دکتر رضازاده شفق شنیدم که می گفتند: 

 انتـــــــــقاد ورزش ملی ایرانی هاست. هرکس صبح که از خواب برمی خیزد دریک صف طولانی از مردم قرار می گیرد و با باز کردن دستهای خود به دو طرف همۀ کسانی را که پیش روی هستند مورد انتقاد قرار می دهد. غافل از اینکه عده زیادی پشت سر او ایستاده اند و با دست به او اشاره می کنند. اما متأسفانه باید بدانیم که این ورزش ملی جامعه را سالم تر نمی کند چون لبه تیز عیب جویی هرگز متوجه خود انتقاد کننده نمی شود و افزون بر این متأسفانه مردم انتقاد را جانشین اقدام به حساب می آورند...!

شنبه 29 آبان 1395  3:59 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad yasinff
mahdi40
mahdi40
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 1
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

کتاب: سینوهه پزشک فرعون

این متن بخشی از مقدمه این کتاب است:

حقیقت مثل یک کارد برنده و یک زخم غیر قابل علاج است و به همین جهت همه در جوانی از حقیقت میگریزند و عده ای خود را مشغول به باده گساری و تفریح با زنها میکنند و جمعی با کمال کوشش در صدد جمع آوری مال بر می آیند تا اینکه حقیقت را فراموش نمایند و عده ای بوسیله قمار خود را سرگرم می نمایند و شنیدن آواز و نغمههای موسیقی هم برای فرار از حقیقت است.

تا جوانی باقی است ثروت و قدرت مانع از این است که انسان حقیقت را ادارک کند ولی وقتی ژیر شد حقیقت مانند یک زوبین از جائی که نمیداند کجاست می آید و در بدنش فرو میرود و او را سوراخ می نماید و آن وقت هیچ چیز در نظر انسان جلوه ندارد و از همه چیز متنفر میشود برای اینکه می بیند همه چیز بازیچه و دروغ و تزویر است آنوقت در جهان بین همنوع خویش خود را تنها می بیند و نه افراد بشر میتوانند کمکی به او بکنند و نه خدایان.

شنبه 29 آبان 1395  4:05 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad Nimbostratus
smamirhp
smamirhp
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 158
محل سکونت : همدان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

کتاب:دیوانه وار / کریستین بوبن
... فکر می کنم هنر اصلی هنر فاصلـــــه هاست.
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور یخ می زنیم. باید یادبگیریم جای درست و دقیق را پیدا و همان جا بمانیم...!
شنبه 29 آبان 1395  4:06 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad Nimbostratus yasinff
smamirhp
smamirhp
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 158
محل سکونت : همدان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

کتاب: تربیت اروپایی / رومن گاری
 
- معلوم است تو دیگر مرا دوست نداری.
- چطور می‌توانی این حرف را بزنی؟ چرا؟
- چون که غصه می‌خوری. وقتی کسی را دوست داشته باشی، هرگز غمگین نمی‌شوی...!
 
 

 

شنبه 29 آبان 1395  4:10 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi alikhodadad yasinff
alikhodadad
alikhodadad
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1395 
تعداد پست ها : 85
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

عنوان کتاب: فتح خون

نویسنده: سید مرتضی آوینی

توضیحات: کتاب «فتح خون» اثری است روایی از وقایع عاشورا شصت و یک هجری از سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی است که توسط انتشارات واحه تجدید چاپ شده است.

« راوی: قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد.
... و تو، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت، پای به سیاره زمین نهاده ای، نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری، گناهکاران را در این قافله راهی نیست... اما پشیمانان را می پذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است، که او سرسلسله خیل پشیمانان است، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند.»

 

شنبه 29 آبان 1395  4:38 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi Nimbostratus yasinff
alikhodadad
alikhodadad
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1395 
تعداد پست ها : 85
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

عنوان کتاب: ماه به روایت آه

نویسنده: ابوالفضل زرویی نصرآباد

توضیحات: کتاب «ماه به روایت آه» یکی از جدیدترین آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر و نویسنده معاصر است که به فرازهایی از زندگی حضرت ابوالفضل العباس (ع) می پردازد.

«کجاست برادرم؟ کجاست یاورم؟ کجاست عباس؟

امروز پیش از همه، اجازه نبرد خواستی. گفتم: عباسم! اذا مضیت تفرق عسکری... اگر از دستم بروی، سپاهم از هم می‌گسلد.

نورچشمم علی‌اکبر، یادگار برادرم قاسم، تمام یاران، برادران، برادرزادگان و خواهرزادگانمان را پیش تو فرستادم. عزیزترینم! تا تو بودی امید و رغبت و انگیزه حیات هم بود...

آنگاه که همه رفتند با چشمانی اشکبار و لحنی ملتمسانه آمدی که: «مولای من! به خدا که جگرم از داغ رفتگان می‌سوزد و زندگی را بی‌اینان خوش نمی‌دارم. آقای غریب و بی‌کسم، بگذار بجنگم!»

بگذارم بجنگی؟ تو آخرین امید و عزیزترین کس حسینی. تو ماه خاندان بنی‌هاشمی. تو جگربند و تکیه‌گاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد چه؟ اگر زنان و اطفال خیمه‌گاه خبردار شوند که به تو چشم زخمی رسیده، بند دل و رشته امیدشان پاره می‌شود... نه برادرم، نه امیدم، نه... جنگ نه، اما کودکان تشنه‌اند. اگر می‌توانی، تنها قدری آب...

آه، آه، آه...عباسم! آیا در خوابی که امید بیداریت را داشته باشم. بر من دشوار است که تو را به زمین تفته غرقه به خون بنگرم.

الان انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی.

حال، کمرم شکست و رشته تدبیرم گسست و دشمنم به زبان شماتت در بست ..

 

شنبه 29 آبان 1395  4:43 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi Nimbostratus
alikhodadad
alikhodadad
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1395 
تعداد پست ها : 85
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:*یار مهربان* ویژه هفته کتابخوانی + جوایز و امتیاز

عنوان کتاب: یک کیلو ماه

نویسنده: راضيه مهدى زاده

توضیحات: نویسنده به تازگی کتاب "یک کیلو ماه" را با کمک انتشارات هزاره ققنوس روانه بازار کرده است. موضوع این کتاب داستان انتظار است و دغدغه پدید آوردن.

"جنگ بود که بود. دلخوشی نبود که نبود. به درک. تو چه گناهی کرده بودی؟ من چقدر بی مسئولیت و خودخواه بودم؟ اینجا وسط این همه بدبختی جای تو نیست. من هیچ چیز نمی دانم. هیچ نمی دانم که به تو بگویم. من فقط یک معلم هستم با لیسانس ادبیات و این برای بزرگ کردن یک انسان کافی نیست. من احمقم. یک احمق که فقط به خودش فکر می کند."

شنبه 29 آبان 1395  5:00 PM
تشکرات از این پست
fsmuosavi Nimbostratus
دسترسی سریع به انجمن ها