استاد! مهمترین چالش ها و موانع برابر پیاده سازی منویات و شاخصه های علمی، فرهنگی و اجتماعیِ باورها و تعالیم مهدوی، چه در حال حاضر و چه در عصر ظهور چیست و این معضلات چه مختصاتی دارند؟
در این باب باید بیان شود که، برخی از این چالش ها و موانع را، روایات و احادیث وارده بیان کرده اند. در این مقوله مرحوم نعمانی در کتاب «غیبت» بابی وارد کرده است به نام سختی ها و مشکلاتی که حضرت حجت(عج) در هنگام و طلیعه ظهور و در مواجهه با مردم خواهند داشت. مثل آنکه در دوران ظهور مردم برداشت ها و دریافت های گوناگونی از دین و مفاهیم آن دارند که مورد تأیید و تأکید دین و حضرت ولی عصر(عج) نیست. به طور نمونه باید گفت: مواقعی است که شما با افرادی برخورد می کنید که، اصولاً مبانی دین و منویات آن را دریافت نکرده اند و یا در معرض دریافت های دینی و الهی هم نبوده اند و به تعبیری ذهن و فکرشان خالی و تهی از دریافت های دینی است، که به طور قطع، ارائه و توضیح دین و مبانی آن، برای این دسته از افراد برای ما کار ساده و سهل الوصولی خواهد بود.
اما نکته قابل توجه و شاید به تعبیری سخت برای ما و در تبیین باورها و منویات دین، در مواجهه با افراد و اشخاصی است که تعابیر و تفاسیر نادرست و نامعتبری را از دین دریافت کرده اند. کار اساسی در این میان اصلاح این تعابیر ناصحیح است.
آیا می توان از این طیف ها و گروها که مقابل تعالیم دینی و مهدوی می ایستند، به عنوان نمونه و مدل مصداقی را بیان کرد؟
چون این دسته از افراد و گروها مورد اشاعه و تعریف و قرائات نادرست و نامعتبر از دین و منویات آن قرار گرفته اند، قطعاً اصلاح و تصحیح باورها و اصولشان بسیار بسختر تر و زمانبر تر خواهد بود. در تبیین این افراد و اشخاص شاید بتوان گفت که در حال حاضر بهترین نمونه و مدل همین گروه های تکفیری و وهابی هستند. این افراد به دلیل اینکه دین و تعالیم آن را به درستی دریافت نکرده اند، چنین رفتار و افعالی را از خود نشان می دهند و به جای اینکه مردم و توده آنها را، به دین و تعالیم آن رهنمون سازند، باعث انزجار و رویگردانی مردم از دین و منویات آن می شوند.
علاوه بر این، این گروه ها به علت دریافت های نادرست و ناصحیح مبانی دینی و الهی، مدعی هستند که، زیارت و دیدار از قبور ائمه(ع) و بزرگانکه احترام و جایگاهشان برای ما، مورد تأکید و سفارش قرار گرفته نوعی شرک و کفر است. این رفتار های غیرانسانی و نادرست که در حال حاضر برای تعالیم دین، گرفتاری و معضل درست کرده اند، یکی از چالش های اساسی پس از ظهور است.
این جریان های نامعتبر و غلط چگونه در مسیر اجرای احکام و آموزه های مهدوی سنگ اندازی می کنند؟
در روایتی وارد شده این گروه ها و افراد معاند و کج فهم، در برابر مبانی و تعالیم الهی و منویات حضرت ولی عصر(عج) در عصر و دوران ظهور، قرآن و مفاهیم آن را وارونه و به طور غیرصحیح بیان و ادعا می کنند که افعال و کرداری که دیگران انجام می دهند با تعابیر و معانی قرآن کریم سازگار و همراه نیست، بنابراین، کار دیگران صحیح و اصولی نیست و در نتیجه در مقابل حضرت ولی عصر(عج) و احکام و دستورات و برنامه های ایشان می ایستند.
بنابراین، در این باب می توان ادعا کرد که معتبرترین و پرچالش ترین موانع چه در دوران قبل از ظهور و چه در طلیعه ظهور، همین افرادی هستند که با کج اندیشی و بدفهمی معارف و منویات دین و قرآن کریم، هم باعث گمراهی و تباهی خود می شوند و هم جامعه و افراد آن را، به مسیر ناثواب و نادرست می کشانند.
آیا این طیف ها و افراد ضدتبلیغ های خود علیه مهدویت و تشیع را در پوشش علم نیز مخفی می کنند؟
نمونه بسیار بارز و مشهود در همین دوران همین کشورها و دولت ها و دانشگاه های بعضاً اسلامی هستند که به جای اینکه باعث ترقی و بهبود جامعه اسلامی شوند، با ایجاد شبه و تفکر الحادی، باعث تفرقه و دشمنی بین امت اسلامی می شوند. شاید بهترین نمونه این عمل را بتوان همین دانشگاه «الازهر» مصر؛ و دولت این کشور اعلام کرد. این دانشگاه که شاید می توانست نقش اساسی و مهمی را در تبیین و تثبیت علوم و دانش اسلامی ایفا کند، با تحلیل های نادرست و نامعتبر، انگ کافر و مشرک بودن را به جامعه تشیع و باورهای آن می زند و در مقابل حتی حاضر به مباحثه و گفتگو در این مقوله، با اندیشمندان و متفکران جهان تشیع هم نیست و باید گفت که این رویکرد قطعاً به جای اتحاد و تشکیل امت واحده، باعث ایجاد اختلاف و گسست بین امت مسلمان می شود.
راهبرد دیگر جریان های ضدمهدوی برای تضعیف، تحریف و تخریب این باور غنی شیعه چیست و چگونه این راهبرد را عملی می سازند؟ راه مقابله با آن چیست؟
بعد از برداشت های نادرست و نامعتبر از دین، مهمترین چالش و معضل، گسترش تعالیم و بسترسازی برای اجرایی شدن منویات مهدوی در جامعه، چه در دوران حاضر و چه در عصر ظهور است.
کسانی در این میدان هستند می بینند با ترویج و توسعه معارف و مبانی مهدوی، چه در حال حاضر و چه در عصر ظهور، منافع و موقعیتشان به خطر و ورطه نابودی می افتد، بنابراین برای احصای منافع و موقعیت خود، در مقابل اندیشه و باور و فرهنگ مهدوی می ایستند. در این باب می توان بیان کرد، نهادها و موسساتی هستند که با اشاعه فحشا و منکرات و ترویج مسائل نامتعارف، تولید ثروت و منابع می کنند، این طیف ها به علت افعال و کردارشان نمی توانند با تعالیم مهدوی و منویات آن ارتباط برقرار کنند. بحث و مسئله دیگر که در این مقوله می بایست به آن توجه و اهتمام داشت، بحث هواها و شهوات نفسانی استکه به طور جدی و عملی در برابر اندیشه های مهدوی خواهند ایستاد.
در این باب افرادی هستند که طالب اشاعه و تکثیر بی بند و باری و ترویج فساد و فحشاء در جامعه و بین مردم هستند و در مقابل، فرهنگ و اندیشه مهدوی را مانع و سدی در برابر تمایلات و هواهای نفسانی خود می بینند، بنابراین با این اندیشه و باور سر جنگ دارند. در نهایت می توان اذعان نمود که در مقابل باورها و اندیشه های مهدوی سه گروه و طیف معارض و مخالف قرار خواهند گرفت که مهمترین آنها، اشخاص و افرادی هستند که معارف و تعالیم دینی و اسلامی را به صورت نامعتبر و نامتعارف دریافت کرده اند. باید خاطرنشان کرد، برای بسترسازی و پیاده سازی منویات و باورهای مهدوی در جامعه، مواجهه و مقابله با این دست افراد و اشخاص، کار بسیار دشوار و سرنوشت سازی است .
