0

تهديد‌ها و آسيب‌هاي جهاني شدن براي اسلام

 
hoosianp
hoosianp
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 1508
محل سکونت : خراسان رضوی

تهديد‌ها و آسيب‌هاي جهاني شدن براي اسلام

جهانی‌سازی ریشه در مدرنیته دارد و بسیاری جهانی‌سازی را عامل بزرگ شدن مدرنیته دانسته‌اند، به این معنا که ارزش‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فلسفی غرب با شتابی به مراتب بیشتر از عصر مدرنیته در جهان توسعه خواهد یافت.
«مک اینرنی» عصر مدرن را عصری می‌داند که بشر تلاش کرد تا دستاوردهای فکری خود را از آموزه‌های دینی رها سازد؛ با این تعریف می‌توان گفت اصلی‌ترین مشخصه مدرنیته، سکولاریسم است که قطعاً در جریان جهانی‌سازی سعی در انتقال آن شده است.
سکولاریسم، نظام فکری است که سرمایه‌داری با تمسک به آن، دین را از عرصه اجتماع خارج کرد و برای حفظ سرمایه و نظام سلطه، کوشید در عرصه‌های مختلف حیات بشری، نظامی متناسب با حفظ سرمایه طراحی کند.
در حقیقت جریان سکولاریسم، موجب جدایی دین از نهادهای اجتماعی مانند نهاد سیاست، نهاد قانون‌گذاری، و نهاد آموزش و پرورش می‌شود، به عبارت دیگر می‌توان گفت سکولار شدن، دین را از تمامی نهاد‌های مدنی جامعه که با شهروندی ارتباط دارند، جدا می سازد. در نهایت، سکولار کردن جامعه منجر به فردی شدن دین می‌شود و نقش اجتماعی آن از بین می‌رود.
می‌توان گفت سکولاریسم در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی ـ اجتماعی، و اقتصادی پیامدهایی را به دنبال داشته، که به اختصار به بیان آن می‌پردازیم:
در عرصه سیاسی، حاکمیت ارتباطی به ماورای طبیعت ندارد و مشروعیت از پائین به بالاست، بهترین الگوی حکومتی دموکراسی است و تنها راه جلوگیری از فساد حکومت، تفکیک قوا خواهد بود. در جامعه سکولار، قانون‌گذاری الهی و دینی طرد می‌شود و انسان به عنوان خالق ارزش‌ها، خود قانون گذار است .
این در حالی است که در اسلام منشأ حاکمیت از آن خداست و آیاتی چون «إن الحکم إلا لله» مؤید این موضوع است. خداوند حاکمیت مطلق دارد و این حاکمیت، با اذن او و به وسیله بندگان صالحش اعمال می‌گردد و تقوا و پرهیزگاری مهم‌ترین عامل در جلو گیری از فساد است.
همچنین اسلام قانون‌گذاری را مختص خدا می‌داند؛ بنا بر این انسان ها به تنهایی حق قانون گذاری را ندارند چرا که قانون‌گذار باید بتواند شناخت کاملی نسبت به مصالح فردی و جمعی، جسمی و روحی، مادی و معنوی انسان‌ها داشته باشد؛ هم چنین نباید عواطف، احساسات و منافع قانون‌گذار در وضع قانون مؤثر باشد و این ویژگی‌ها تنها در موجودی فرا تر از انسان یافت می‌شود.
در عرصه فرهنگی ـ اجتماعی، بر مبنای اصولی چون لیبرالیسم، راسیونالیسم، و اومانیسم که از اصول و عناصر قوام بخش سکولاریسم هستند؛ تکثر گرایی و روحیه تساهل و تسامح رواج می‌یابد و در جامعه‌ای با این ویژگی‌ها، تولی و تبری، غیرت دینی، امر به معروف و نهی از منکر، شهادت طلبی و جهاد، ایثار و اهتمام به امور مسلمین و ... از بین می‌رود .
در عرصه اقتصادی، نظریه‌های توسعه که بر مبنای علم غربی و عقل ابزاری شکل گرفته‌اند، منجر به شکاف بیش از پیش بین طبقات فقیر و غنی می‌شوند. نظام اقتصادی مبتنی بر بهره و ربا شکل می‌گیرد و اموری چون خمس، زکات، انفاق، صدقه، وقف و ... که در اسلام مطرح شده است، به فراموشی سپرده می‌شوند .
در مجموع می‌توان گفت با ورود سکولاریسم به جوامع اسلامی، بسیاری از احکام و قوانین حکومتی و اجتماعی اسلام، کنار گذاشته می‌شود.

پلورالیسم:
رشد و توسعه تکنولوژی‌های ارتباطی، به ویژه اینترنت موجب شده است که انسان‌ها از نژاد‌ها، قومیت‌ها، ملیت‌ها و ادیان مختلف، فارغ از مرزهای جغرافیایی با یکدیگر در ارتباط باشند. این برخوردها ، بین فرهنگهای متفاوت موجب پیدایش نظریه نسبیت فرهنگی شده است.
نسبیت‌گرایی گر چه شاید در فرهنگ، امری مطلوب باشد اما تسری آن به حوزه دین منجر به پلورالیسم دینی می‌شود.
پلورالیسم بیان می‌کند که انسان‌ها نمی‌توانند حق را آن چنان که هست بشناسند بلکه آن را آن چنان که بر آن ها نمایان می‌شود، می‌شناسند و همه این معرفت‌ها صحیح و صادق هستند. بر اساس پلورالیسم دینی، تمام ادیان و آئین‌ها، حتی مکاتبی چون کمونیسم ، حق هستند و در نهایت به واقعیت نهایی رهنمون می‌شوند و آئین‌های گوناگون، واکنش های متفاوت انسان در برابر حق است. که گوهر همه ی آن ها واحد است ؛ صراط مستقیم یا دین حق، توهمی بیش نیست و نمی توان دین یا آئینی را بر دیگری ترجیح داد. طبق این نظر حتی شیطان پرستی ، انسان پرستی و بت پرستی هم، راهی به سوی حق و واقعیت نهایی دارند و هر دین و آئینی نمود خاصی از حق است.
این طرز تفکر خود می تواند دو تهدید دیگر را در پی داشته باشد:
اول آن که اگر تمامی ادیان و مکاتب نمودی از حق دانسته شوند،‌ اعتقاد مسلمین به دین والای اسلام سست شده و با توجه به در دسترس بودن اطلاعات و آموزه های دیگر ادیان و آئین‌ها ، به واسطه تکنولوژی های ارتباطی، ممکن است گرایش به دیگر ادیان و ارتداد از دین مبین اسلام پیش آید، به ویژه چنان که در ادامه بیان خواهد شد، غرب با سلطه بر رسانه‌های جمعی دست به تبلیغات منفی بسیاری علیه اسلام زده است.
تهدید دوم که شاید خطرش به مراتب بیشتر از تهدید اول باشد را می‌توان چنین بیان کرد: زمانی که تمامی ادیان و مکاتب حق شمرده شوند، این امر ممکن می‌شود که آموزه های ادیان و مکاتب مختلف را با یکدیگر ترکیب نمود چرا که به هر حال تمامی این آموزه‌ها در نهایت به حقیقت می رسند. ثمره این امر التقاط است که می‌توان بارز ترین موارد آن را که شاهد آن بودیم چنین نام برد: التقاط اسلام و سرمایه داری، التقاط اسلام و ناسیونالیسم و التقاط اسلام و کمونیسم. نمونه التقاط اسلام و ناسیونالیسم را در جریان های پان عربیسم و پان ترکیسم می‌توان دنبال کرد و نمونه التقاط اسلام با کمونیسم را هم در جریان حزب توده در ایران.ش
 

مدیریت تالار مهدویت 

مدیریت تالار فرق و مذاهب  

 

 

 

 

 

رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 

چهارشنبه 15 دی 1389  2:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها