10 - پاسخگوی نیازهای جنسی
سراسر جهان هستی، سرشار از نعمتهای بی شمار خداوند مهربانی است که هر چیز را که در جای خودش نیکو آفریده و همه چیز را برای تکامل و رشد انسان مسخر او کرده است.
حقیقت سپاس هر نعمت، به کار بستن آن در مسیری است که نعمت بخش، خرسند است. این چنین است که شکر نعمت، مایه افزونی و برکت و رشد آن و مفید برای صاحب نعمت و دیگران خواهد بود.
خداوند حکیم، زن را به گونه ای آفریده است که توانایی ایجاد محیط آرام و مطمئن برای خود و مرد را در اختیار دارد، و بر این اساس، تنها پاسخگوی نیازهای جنسی هر مردی را، فقط زن همان مرد، مقرر کرده است و این نعمت و موهبتی است که خداوند در وجود زن قرار داده است شکر این نعمت به آن است که در مسیر رضایت خداوند متعال است به کار گرفته شود. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که سخنگوی وحی است این مسیر را تبیین کرده است و می فرماید: از نشانه های بهترین زن آن است که به هنگام تنهایی با همسرش، کاملا در اختیار خواسته های او باشد (38)
یعنی خودش را پیشکش او کند و از هر گونه بخل و تنگ نظری و سختگیری های بی اساسی که مهر و محبت و آرامش را می میراند، پرهیز داشته باشد، و سخاوتمندان پاسخگوی نیازهای جنسی همسرش باشد.
شاید حساسترین مساله در زندگی مشترک که می تواند بسیاری
از مشکلات را حل کند و از بروز بسیاری از مسائل پیشگیری کند، همین مساله باشد. پیشوایان معصوم دین، مقدس اسلام نیز بر این بخش تاکید بیشتری دارند و هر موضوعی که بتواند برای زن انگیزه یا بهانه ای برای کوتاهی در این رسالت باشد، از نظر منطق اسلام محکوم و ناپسند است.
به نظر میرسد مطرح ساختن مساله حیا و خجالت در این زمینه یکی از قوی ترین توجیهاتی است که زنان در اختیار دارند، و گمان می برند تحت پوشش اسم حیا و در پناه این توجیه در تنهایی با شوهر می توانند رسمی تر و جدی تر برخورد کنند امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: بهترین زن آن است که به هنگام تنهایی و خلوت با شوهر هر گونه حیا و خجالت را از خود جدا سازد، ولی درغیر این حالت، همراه با شوهر، خود را به زیور حیا بیاراید (39)
اهمیت مساله پاسخگویی زن به نیازهای جنسی مرد تا بدانجاست که در قرآن کریم ساعاتی از شبانه روز، به عنوان، ساعات اختصاصی و خلوت کردن زن و شوهر با هم معرفی شده است و در این ساعات، ممنوعیت ورود به جایگاه خصوصی زن و شوهر - پدر و مادر - اعلام شده و همه، حتی کودکان نابالغی که قدتر تشخصی مسائل جنسی را دارند، و خدمتکاران زن و مرد در هر خانه، باید با اجازه وارد شوند و این همان محل استراحت زن و شوهر، یا اتاق خواب است که نقش تربیتی و تسکینی و آرام بخشی آن در زندگی مشترک، بی نیاز از توضیح است.
قرآن کریم می فرماید: ای
کسانی که ایمان آورده اید! خدمتکاران (غلامان و کنیزان) و کودکان نابالغ در اوقات سه گانه قبل از نماز صبح و ظهرگاهان که لباس خود را زمین می گذارید و بعد از نماز عشا که سه وقت پنهانی و اختصاصی برای شماست باید اجازه ورود بگیرند (40)
اسلام عزیز مساله انس زن و شوهر با یکدیگر و خلوت کردن آن دو با یکدیگر را آن قدر مؤثر و دارای نقش می داند که از دیدگاه معصومین علیهم السلام این بخش از زندگانی مشترک از اسباب موفقیت مرد، در قسمتهای دیگر، - عبادت و تحصیل معاش - به حساب می آید (41)
اسلام برای دستیابی به این هدف، برنامه های ظریف و حساس و جذابی برای زن و مرد تدارک دیده که اگر واقعا به آنها عمل شود، و مرد از هر نظر در خانه - که در فرهنگ قرآن محیط آرامش است (42) - از نظر روحی و جنسی اقناع شود و بدون هیچ اضطراب و دغدغه ای در جامعه حضور پیدا کند، هیچگاه مشکلی برای چنین خانه و جامعه ای از نظر مسائل خانوادگی رخ نمی دهد. در این زمینه روایات جالبی هست که هیچ مشاور با تجربه در امور خانواده و هیچ روانشناس و روانکار و دقیقی نمی تواند چنین دستورالعملهایی صادر کند (43)
اسلام حتی به زن اجازه نمی دهد که به بهانه طولانی کردن نماز از پاسخگویی به خواسته - جنسی - شوهر سرباز زند (44)
و حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره زنی که در برابر خواسته و نیاز - جنسی - شوهرش آن قدر مکث و درنگ می کند و
مرتب وعده میدهد تا همسرش به خواب می رود، چنین می فرماید: پیوسته فرشتگان او را لعنت می کنند تا همسرش از خواب برخیزد (45)
11 - خوشبویی
گل هر چه زیبا باشد، هر انسان خوش سلیقه و با ظرافت تا چشمش به گل زیبا می افتد از بوی آن می پرسد. بدون تردید، تاثیر زیبایی گل همراه با بوی خوش آن، در روح افزایی و نشاط آفرینی چندین برابر است.
زن در فرهنگ دینی، گل زندگی است، و اگر چه همیشه باید عطر معنویات آرام بخش، مشام جان آدمی باشد اما خوشبویی ظاهر وظیفه ای است که پیروان پیامبران خدا باید بیشتر به آن توجه کنند.
در روایتی که امام رضا علیه السلام عطر - معطر کردن - را از سنتهای پیامبران معرفی می کند (46)
در روایت دیگر، امام صادق از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت می فرماید: تنها بهره من از دنیای شما، زنان و بوی خوش (47) است.
وظیفه زن در این زمینه حساستر و ظریفتر است تا آنجا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خوشبو بودن زن را از حقوقی شمرده که مرد بر عهده زن دارد، به روایتی که در این زمینه بنگرید:
امام صادق علیه السلام می فرماید: زنی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله حق مرد بر زن چیست؟
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بیشتر از آن است - یعنی آنقدر زیاد است که وقت برای گفتن تمام آنها نیست - آن زن اظهار داشت: برخی از آن ها را
برایم بازگو کن. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: زن بدون اجازه شوهر حق گرفتن روزه مستحبی و خارج شدن از خانه را ندارد و بر عهده زن است که خوشبوترین عطرها را برای شوهرش استعمال کند و زیباترین لباسهایش را بپوشد و خود را به بهترین وجه زینت کند و بیاراید و هر صبحگاه و شامگاه خویش را بر همسرش عرضه کند و حقوق مرد بر زن بیشتر از آن است که گفتم (48)
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام خوشبویی زن را از صفات خوب زنان معرفی می کند (49)
بوی خوش زن منحصرا باید برای شوهرش باشد؛ یعنی عطرها و خوشبو کننده هایی که زن به عنوان آراستن و ایفای وظیفه در برابر شوهر و برای ایجاد جذابیت و تسکین روح و روان او به کار می برد هیچگاه - به این منظور و با این اهداف - نباید برای غیر شوهر به کار گرفته شود، همان گونه که اگر زنی تنها برای شوهرش خوشبو باشد یکی از صفات بهترین زنان را داراست و مورد رحمت پروردگار قرار می گیرد. در مقابل نیز زنی که این خوشبویی را برای بیگانگان و نامحرمان به کار می برد از رحمت پروردگار دور است. به روایتی در این زمینه توجه کنید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: زنی که خود را خوشبو کند و از منزل خود خارج شود، به چنین زنی لعنت می شود - از رحمت خدا دور می گردد - تا هر زمان که به منزلش بازگردد (50)
اسلام عزیز برای پاک نگهداشتن جسم و جان آدمی برنامه های متنوعی
دارد و هیچگاه به پیروانش اجازه نمی دهد که هرگونه که دلشان خواست در دنیا زندگی کنند. دستورهای حساب شده و برنامه های دقیق اسلام آن چنان است که حتی برای خوشبو بودن زن برای همسرش، دارای طرح و دستورالعمل است و هر کس از به کار بستن دستور دینی سرپیچی کند باید تنبیه شود. زشتی خوشبو کردن زن برای غیر شوهر و تاثیر منفی معنوی آن در وجود زن تا آنجاست که امام صادق علیه السلام می فرماید: از چنین زنی خداوند نماز نمی پذیرد تا اینکه به خاطر این کارش - استعمال مواد خوشبو برای غیر شوهر - غسل کند، همان گونه که به هنگام ناپاکی - جنابت - غسل می کند (51) و بر این اساس، فقهای بزرگ شیعه در رساله های عملیه در بیان برخی از غسلهای مستحبی در اسلام غسل زنی را که برای غیر شوهر خود را خوشبو کرده است نیز یادآور شده اند.
شوهر به عنوان صاحب شرعی و قانونی این گل خوشبو نباید به همسرش چنین اجازه ای دهد، که او خود را برای غیر شوهر و خارج از محیط منزل خوشبو کند. خطرناکتر از این مورد، جایی است که شوهر به این آراستن و خوشبو کردن همسرش برای غیر خود راضی و خرسند باشد. چنین مردی با این اقدام شیطانی و نابخردانه خویش، زندگی مشترک را که باید به صورت اختصاصی، بهشت تسکین و آرامش زن و شوهر باشد به جهنمی سوزان و پر از اضطراب و ویرانگر تبدیل می کند که آتش برخاسته از آن قبل از هر کس، دامنگیر خود اوست و دود آن نیز
به چشم خودش می رود.
به روایت جالبی در این مورد توجه کنید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: هر مردی که همسرش با زینت و خودآرایی از منزلش خارج می شود دیوث است و هر کس چنین مردی را دیوث بنامد گناه نکرده است و اگر مردی راضی باشد که زنش با زینت و خوشبو از منزلش خارج شود با هر گامی که آن زن برمی دارد خانه ای در آتش - جهنم - برای آن مرد ساخته می شود (52)
در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله در توضیح معنای دیوث می فرماید: دیوث مردی است که همسرش زناکار است و او نیز بر این موضوع آگاه است (53) در روایت دیگر امام باقر علیه السلام می فرماید: خداوند نماز سه گروه را نمی پذیرد؛ یکی از آنها دیوث است، و آن مردی است که شاهد ناپاکی و آلودگی جنسی همسرش است (54)
با توجه به این دو روایت معلوم شد که دیوث، مرد بی غیرتی است که احساس مسؤ ولیت دینی و اخلاقی و تربیتی در برابر همسرش ندارد. البته گاهی این بی غیرتی در اوج است که حتی به ناپاکی جنسی همسرش بی اعتناست و گاهی در این مرز است که خوشبویی و آرایش همسرش برای نامحرم و خارج از محیط خانه برای او مهم نیست، بلکه بدان راضی و خرسند است. در هر حال نتیجه اعمال چنین مردی جز سست کردن بنیاد مقدس زندگی و ناآرام ساختن فضای آن چیزی نیست.
12 - دست پخت خوب
با تشکیل زندگی مشترک دوران تجرد دختر و پسر دیروز و زن و مرد امروز پایان گرفته
است. دختر در خانه پدر چه می خورده است؟ دوست داشته یا نه؟ و پسر در دوران تجرد در خانه پدر چه می خورده و از دست پخت مادر راضی بوده یا خیر و بیشتر در بیرون از منزل غذا می خورد یا در منزل؟ هرچه بوده، گذشته و فعلا دوران جدید زندگانی است.
دختر موفق و زیرک، آن است که تمام خوبی ها را به عنوان یادگارهای ارزشمند، از دوران زندگی در خانه مادر فراگرفته و امروز از آن تجربیات در زندگی مشترک بهره می برد.
آشپزی و کدبانویی از هنرهای یک زن خوب است. و این هنر، وقتی چشمگیرتر و مطلوبتر است که زن در عین رعایت اعتدال و پرهیز از اسراف و تبذیر، دلچسب ترین غذاها را تقدیم، همسرش کند.
همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از صفات بد مرد را تنها غذا خوردن معرفی کرده است (55) امام صادق علیه السلام نیز دست پخت پاک و خوب داشتن را از صفات خوب زن بیان کرده است (56)
شاید هنرمندی زن در زمینه ارائه غذاهای دوست داشتنی و مورد علاقه همسر بتواند عاملی برای پیشگیری از بروز این صفت بد - تنها غذا خوردن - در مرد باشد.
به طور کلی پذیرایی زن از شوهر و خدمت کردن به او در فرهنگ اسلام از چنان پاداش عظیمی برخوردار است که اگر زنان مسلمان می دانستند به خود اجازه نمی دادند که مرد حتی برای یک بار، غذای آماده از بیرون منزل تهیه کند، و حاضر می شدند که همیشه با بهترین غذاها و پاکیزه ترین خوراکیها، که دست پخت خودشان و حاصل
دسترنجشان است، از همسرانشان پذیرایی کنند.
راستی اگر به فرموده حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است (57) این گفتار نورانی معنایی جز این دارد که زن در سنگر تربیت فرزند، بچه داری، اداره شوهر، آرامش بخش بودن برای او، خدمت در خانه به قصد عبادت و اطاعت از همسر، به خشم در نیاوردن او و... حضور فعالانه و جدی داشته باشد.
به راستی زنی که با بهانه های مختلف نه هنر فرزند آوری و تربیت آن را دارد و نه هنر شوهرداری و اداره و تدبیر کارهای منزل و نه هنر آشپزی و خدمت به شوهر و نه هنر ایجاد جذابیت و دلربایی برای همسر و نه... آیا می تواند ادعای جهاد و بهره مندی از پاداش مجاهدان را داشته باشد؟ در پایان این بخش به روایت جالبی بنگرید:
امام علیه السلام می فرماید: هر زنی که به شوهرش جرعه ای آب بنوشاند و او را سیراب کند، پاداش این کارش از عبادت یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش را عبادت کند برتر است و در برابر هر نوبت که به شوهرش آب می دهد خداوند برایش شهری در بهشت می سازد و شصت گناه از او می بخشد (58)