0

هشتادتا، نه، صد تا

 
ali_81
ali_81
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1388 
تعداد پست ها : 10633
محل سکونت : اصفهان

هشتادتا، نه، صد تا

 

 

هشتادتا، نه، صد تا

 

هشتادتا، نه، صد تا


 

مادر بزرگ من داشت
در خانه روضه خوانی
از صبح رفته بودیم
آن جا به میهمانی

هشتادتا، نه، صد تا
پر بود خانه او
از بوی چای و اسفند
هشتادتا، نه، صد تا
مامان و بچه بودند

هشتادتا، نه، صد تا
گفتم به خاله جانم
با چند ضرب و تقسیم
هر بار توی سینی
چند استکان بچینیم


 
شاعر:طیبه شامانی
چهارشنبه 19 آبان 1395  6:39 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
دسترسی سریع به انجمن ها