ترجمه فارسی و متن آهنگ بیو بریم از آقای حسن شیخ رباط
بیو بریم هر دو مون لیل و کینو
تا درا برچ برچ مه نو
بیو به شوقت شو و رو بیارم
سر ز کارت ولا نی درارم
بیو که مو تی به ره، خو به تیام نرهد
مه نو ره درهد، ترنه هیل کی ایاهی؟
بخت خو رهدمه، تاریکی شَووُمه
در تو با ویدنت، کی دیه خوی بیاهی؟
کوگ تینا چونو بی قراره
تا لِفِسه نبینه دوواره
بیو به ره ومُ ولا جور افتو
تش بنی تو به تاریکی شو
بیو ولا طاقتم رهده از سر
روز و شو دهدهی تیم به ای در
بیا بریم
بیا بریم هر دومون به کوه لیله و کوه کینو
تا درخشش ماه نو در بیاد
بیا [که] به شوق تو شب و روز بیدارم
والله از کار تو سر در نمیارم
بیا که من چشم به راه، خواب به چشمام نرفت
ماه نو رفت! غروب کرد؛ گیسو طلایی کی میایی؟
بخت خواب رفتهی من رو، تاریکی شب من رو
ای دختر تو با اومدنت، کی دیگه میخوای بیای؟
کبک تنها چنان بیقراره
تا [وقتی که] مثلش رو نبینه دوباره
بیا [بتاب] به راه من والله مثل آفتاب
آتیش بذاری تو به تاریکی شب
بیا والله تحملم رفته از سر (گذشته از حد)
روز و شب دوخته است چشمم به این در