از این رو و به مناسبت فرا رسیدن سیزدهم آبان، روز مبارزه با استکبار و بررسی ضرورت استکبارستیزی در جامعه منتظر با حجت الاسلام محمدرضا فوادیان، نویسنده و محقق مهدوی به گفت وگو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
آقای فوادیان! ضمن سپاس از اختصاص وقت برای این گفت و گو در آغاز سخن به این مسئله بپردازیم که اصولا رابطه بین استکبارستیزی و معارف و اندیشه مهدویت، از چه دیدگاه قابل بررسی است؟
استکبار در این عصر و زمان، خواستار حاکمیت در هستی است. یعنی امروز صهیونیست ها و آمریکا طرح و برنامه ای برای اداره کل جهان دارند و به نظم نوین جهانی معتقد هستند. آنها همچنین برای خاورمیانه طرح خاورمیانه جدید را برنامه ریزی کرده اند. دلیل این موضوع نیز طبق آنچه که خودشان ادعا می کنند این است که خاورمیانه به لحاظ ژئوپولوتیک به قدری مهم و حساس است که لولای سه قاره محسوب می شود و هر کس اینجا حاکم باشد می تواند همه جهان را اداره کند.
یک خانم آمریکایی در مقاله خود در این رابطه می گوید: «خداوند سه دین فرستاده است؛ دین حضرت موسی، دین حضرت عیسی و دین پیامبر اسلام(ص) و این هر سه، بر یک نقطه جهان دست گذاشته و خواهان آن هستند یعنی «اورشلیم و بیت المقدس». هر یک از این ادیان نیز دلایل خود را برای این مسئله دارند؛ یهودیان معتقدند که اینجا (بیت المقدس) ارض موعود آنهاست و پیامبرشان گفته که در اینجا جمع شوند. مسیحیان می گویند اینجا محل تولد عیسی (ع) و محل به صلیب کشیده شدن اوست، مسلمانان نیز معتقدند بیت المقدس قبله نخستین آنها است و پیامبر آنها از اینجا به معراج رفته است.»
یعنی سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام بر یک نقطه از جهان اشتراک نظر دارند و اختلافی هم میان آنها وجود ندارد؟ پس درگیری های امروز خاورمیانه مربوط به پیروان کدام ادیان است؟
همچنان که این نویسنده آمریکایی می گوید «سه دین ابراهیمی، بر اساس «گذشته» هیچ اختلافی در این مسئله با هم ندارند، این نقطه از جهان به قدری اهمیت دارد که حاکم آن می تواند حاکم جهان باشد». اما بحث ما درباره آینده جهان است. اگر بخواهیم درباره گذشته صحبت کنیم باید بدانیم که تمامی پیامبرانی که نام آنها در قرآن برده شده در منطقه خاورمیانه بوده اند از حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی، حضرت موسی و ... هر پیامبری را که شما نام او را در قرآن می بینید در این منطقه بوده اند. در حال حاضر نیز خاورمیانه قلب انرژی جهان است و 70 درصد گاز جهان و 60 درصد نفت جهان در این منطقه قرار دارد.
اگر درباره آینده جهان و آخرالزمان نیز صحبت کنیم توجه به این نکته ضروری است که بدانیم تمام روایات مربوط به امام مهدی(عج) مربوط به همین منطقه خاورمیانه است. امام مهدی علیه السلام در مکه ظهور می کنند، به مدینه می روند، به بیت المقدس می روند و پایتخت حکومت جهانی ایشان نیز کوفه است. یعنی هرچه در روایات می خوانیم در همین منطقه خاورمیانه رخ می دهد.
یعنی کانون تقابل آموزه های مهدوی با استکبار از اینجا شروع می شود؟
بله، با این توصیف آنها که به دنبال حاکمیت جهانی هستند یک اندیشه رقیب پیدا کرده اند. اگر شیعیان راست می گویند و امامی دارند که می آید و حاکمیت بر هستی ایجاد می کند ما چگونه باید با او مقابله کنیم؟ لذا امروز یکی از کارهای مهم استکبار، مبارزه و مقابله با جریان مهدویت شیعی است.
ما اگر بگوییم امام مهدی علیه السلام فقط مناطق شیعه نشین و اسلام خیز را می خواهد، آنها هیچ وقت درصدد مقابله برنمی خیزند. اما آنچه که ما می گوییم این است که پایتخت حکومت جهانی امام(عج) ما مسجد کوفه است یعنی همه جهان را اداره می کند. این آموزه ها و معارف با روحیه آنها سازگار نیست و لذا درصدد دشمنی های مختلف با اندیشه مهدویت هستند و این یک امر طبیعی است.
چگونه می شود این راهبرد را ثابت کرد؟
این موارد چیزی نیست که مخفی باشد و کسی نداند، به عنوان مثال مستندهایی که خود شبکه CNNمی سازد، از جمله خانم کریستین امانپور فیلمی ساخته با نام «جنگجویان خدا» که تمام این مسائل در آن عنوان شده است.
با این تفاصیل آیا می توان چنین نتیجه گیری کرد که یکی از دلایل دشمنی استکبار با ما، همین آموزه های مهدوی شیعه و دیدگاه او درباره آینده جهان است؟ وظیفه ما در این عرصه چیست؟
شما امروز به وضوح می بینید که صهیونیست ها با بودایی ها، با شین توئی ها، با کنفوسیوسی ها و ... و حتی با مسلمانان به صورت عموم، چندان کاری ندارند. اما با اندیشه شیعی مبارزه می کنند. چرا که شیعیان قائل به آن اند که امام مهدی علیه السلام همه جهان را اداره خواهند کرد «يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛ زمین را سرشار از عدل و قسط می کند همانگونه که از ظلم و جور لبریز شده» بنابراین یکی از وظایف ما دشمن شناسی است .
ما منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه باید بدانیم که امروز یکی از وظایف اصلی ما دشمن شناسی است؛ بدانیم که استکبار با ما دشمن است و ما توهم توطئه نداریم. آنها برای حفظ وجود خودشان و برای اینکه اندیشه دینی خود را دنبال کنند باید با ما مقابله کنند. بدانیم که دشمن در چه سطحی، درصدد مقابله با اندیشه های شیعی و بخصوص آرمان شیعه (یعنی بحث مهدویت) است.
به نظر شما از چه قالب هایی می توان برای انتقال این گفتمان به نسل جوان استفاده کرد؟
ما باید از همه قالب هایی که می تواند این معارف را انتقال دهد، استفاده کنیم به عنوان مثال در حوزه رسانه چه اشکالی دارد که ما فیلم های کوتاه، کلیپ، مستند یا حتی فیلم سینمایی در این رابطه بسازیم؟ مگر آنها نساختند؟ به عنوان مثال فیلم «مردی که فردا را دید» مگر آنها این همه تولیدات مختلف در رسانه های خود ندارند؟
چه اشکالی دارد که بخشی از شعر انتظار در این رابطه هزینه شود؟ ما باید از سرود، کتاب، رسانه های مختلف و هر قالبی که برای جوان پذیرش و جذابیت دارد و جوانان بیشتر به دنبال این قالب ها هستند، استفاده کنیم.
البته کارهای خوبی نیز در این رابطه انجام شده به عنوان مثال کتاب «سقوط اسراییل» یا کتاب «دشمنان مهدویت، چرا و چگونه؟» از جمله آثاری هستند که می توان به آنها اشاره کرد. اما کتاب قالبی است که افراد خاصی به دنبال آن هستند و همگان از این قالب استفاده نمی کنند. علاوه بر قالب کتاب، حوزه ها و قالب های دیگری نیز وجود دارد که می توان از آنها در این عرصه بهره برد. همچنان که دشمن با قالب های مختلف وارد عرصه مبارزه می شود، ما نیز باید از قالب های متنوع و گوناگون استفاده کنیم