نام کتاب : دن کيشوت [ دون کيشوت ] ( در دو جلد )
نويسنده : ميگل دو سروانتس ساودرا ( Cervantes , Miguel de )
مترجم : محمد قاضی
ناشر : نشر روايت
تعداد صفحات کتاب : 1286
عکس روی جلد کتاب اثر پابلو پيکاسو
قسمت هايی از مقدمه ی کتاب :
شايد تاکنون هيچ کتابي به اندازه ي (( دن کيشوت )) اين همه مورد عشق و علاقه ي ملت هاي گوناگون نبوده است. دن کيشوت همه ي حصارهاي جغرافيايي و نژادي و اجتماعي و طبقاتي را درهم شکسته و نام خود را با دنيا و بشريت توأم ساخته است.
البته بايد دانست که (( دن کيشوت )) از لحاظ تکنيک و فن داستان نويسي چندان برجسته نيست و نويسنده را هم نمي توان از سهو و اشتباه مبرا دانست. با اين همه و با اينکه (( دن کيشوت )) يک اثر کامل هنري نيست ، در شمار عالي ترين و بزرگ ترين داستان هاي جهان قرار دارد.
درباره ي داستان :
دن کيشوت نجيب زاده اي است که در دوراني که شواليه گري ديگر رونقي ندارد مي خواهد بساط پهلواني علم کند. قصد او اين است که به اوهام و تخيلات خود، که در نتيجه ي شب و روز خواندن داستان هاي پهلواني در ذهن او خانه کرده است، صورت واقعيت بخشد. پس زره مي پوشد و کلاهخود بر سر مي گذارد و نيزه بر دست به جستجوي ماجراهاي پهلواني سر به دشت و بيابان مي نهد.
خيال بافي قوت و غذاي روزانه ي دن کيشوت است. کاروانسراي مخروبه را قلعه ي مستحکم ، رهگذران بي آزار را جادوگران بدکار و آسياب هاي بادي را به ديوان افسانه اي مي پندارد...