0

مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

امام حسین (ع)-تنور خولی

 

صدای راز و نیازی ز طور می آید

نوای گریه ز جانی صبور می آید

سری به کنج تنور است و موسی عمران

برای دیدن او سوی طور می آید

فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی

صدای گریه و زراری ز دور می آید

طنین بال ملائک رسد، مگر جبریل

به سوی آیۀ الله و نور می آید

قیامتی شده برپا از این همه اندوه

که بیم خاستن نفخ صور می آید

سر حسین به دامان مادرش زهراست

نوای واولدا از تنور می آید

دلی شکست ز پهلو شکسته ای کاین سان

صدای ریزش جام بلور می آید

برای عرض ارادت «وفائی» از ره دور

به آستان سلیمان چو مور می آید

 

سید هاشم وفائی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:38 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-در مسیر كوفه و شام

 

در آوردی سر از بالای نیزه

نیفتی خواهر از بالای نیزه

بگو دست کسی از اهل کوفه

ندیدی معجر از بالای نیزه...؟

 

سعید پاشازاده

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:39 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-در مسیر كوفه و شام

 

دل می برد ز من نظر آسمانی ات

قربان این همه اثر آسمانی ات

خورشید من به نیزه تو تنها نمانده ای

دارد هوای تو قمر آسمانی ات

با دیدن ملائکه بهتم نمی زند

سجده کنند اگر به سر آسمانی ات

گفتی خدا اسیری مان را نوشته است

جانم فدای این خبر آسمانی ات

هل من معین تو جگرم را کباب کرد

می سوزد عرش از شرر آسمانی ات

هر روز دخترت ز  سرت می کند سوال

پایان ندارد این سفر آسمانی ات؟

مهتاب هر شبم چه به روز تو آمده؟

زخمی شده دو چشم تر آسمانی ات

آقا رباب سینه اش از شیر پر شده

حالا کجاست گل پسر آسمانی ات

 

مجتبی شکریان همدانی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:39 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-در مسیر كوفه و شام

 

ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین

شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین

ای فروزان آفتابم گر هلالت خوانده ام

دیده ام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین

سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان

تا شود آرام دل از صوت قرآنت حسین

کی شود گرد و غباری مانع از تابیدنت

گرشده خاکستری رخسار تابانت حسین

چشم درچشم من و طفلان خود داری هنوز

صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین

تاکنی این کاروان را رهبری از روی نی

رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین

باتو گرم گفتگو بودم که ناگه ازستم

سنگ زد سنگین دلی بر روی رخشانت حسین

لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود

تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین

همنوا با ناله های من وفائی روز وشب

می شود با اشک وگریه مرثیه خوانت حسین

 

سید هاشم وفائی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:39 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-در مسیر كوفه و شام

 

ای زمین وآسمان مبهوت ایمانت حسین

شد فضای کوفه عطرآگین ز قرآنت حسین

ای فروزان آفتابم گر هلالت خوانده ام

دیده ام یکباره شد مبهوت و حیرانت حسین

سخت دلتنگ است زینب، ناطق قرآن بخوان

تا شود آرام دل از صوت قرآنت حسین

کی شود گرد و غباری مانع از تابیدنت

گرشده خاکستری رخسار تابانت حسین

چشم درچشم من و طفلان خود داری هنوز

صف زده مژگان اشکی روی دامانت حسین

تاکنی این کاروان را رهبری از روی نی

رهبر بیداری و باز است چشمانت حسین

باتو گرم گفتگو بودم که ناگه ازستم

سنگ زد سنگین دلی بر روی رخشانت حسین

لب گشا حرفی بزن با دختر گریان خود

تا نکرده جان خود را او به قربانت حسین

همنوا با ناله های من وفائی روز وشب

می شود با اشک وگریه مرثیه خوانت حسین

 

سید هاشم وفائی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

بعد از تو یاحسین…!حرم ازدحام شد
آثار غصه در جگرم ازدحام شد
این تکه های خیمه که معجر نمیشود
سقا کجاست؟! دور و برم ازدحام شد


سید نیما نجاری

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:40 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

شرمنده بابت این دو بیت:


یک چیز ز روضه ها مرا ریخت به هم
سوزاند مرا میان این صحنه ی غم
دیدم که به روی نیزه سقا میگفت؛
ناموس حسین و اینهمه  نامحرم

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:41 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

علی عباسی

 

از شور عزا شعور درآوردی

از ظلمت محض نور درآوردی

سوزاندی و سوختی و خورشید شدی

تا اینکه سر از تنور درآوردی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:41 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

یا زینب...

از اول اين مرثيه تا آخر افتادن

زائر شدن در راه مثل خواهر افتادن

زينب زيارتنامه اش را خوانده در اين راه

طبق روايات صحيحه با سر افتادن

از كودكان كاروان آموختم اين را

از ناقه ها در مقدم يكديگر افتادن

تا مرز تاول زخم پا را ميبرم در راه

خوب است در اين راه با اين باور افتادن

هر خط شبيه ناقه و هر جمله يك كودك

با تازيانه آخرش از دفتر افتادن

كل زيارتنامه عباس يك حرف است

كاري نمي شد كرد وقت معجر افتادن

كل زيارتنامه حيدر ولي اين بود

وقتي كه در افتاد با آتش در افتادن

در اين مسير اين داستان بر عكس شد اما

زينب علي مي گشت در وقت سر افتادن

افتادن اصلن معني اش پرواز خواهد شد

در آخر اين راه مثل خواهر افتادن

زهرا حسينش را امانت داد به زينب

ربط است بين زيور و انگشتر افتادن

اصغر شدن اما علي اكبري رفتن

اكبر شدن اما علي اصغر افتادن

رونق گرفته كسب و كار مردم بازار

كار سرت تا هست در تشت زر افتادن

پيشي گرفته حرمله با تير معروفش

شمر است و در اينجا به فكر خنجر افتادن

 

مهدی رحیمی

یا صاحب الزمان علیه السلام

پنج شنبه 6 آبان 1395  11:42 PM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)- اسارت

 

چشم تو سمت من دل من گیر نیزه هاست

این سینه پاره پاره شمشیر نیزه هاست

عشقت مرا به كوچه و بازار می كشد

زینب اسیر رشته زنجیر نیزه هاست

سر خی معجر من و پیشانیت حسین

اثبات آیه آیه تفسیر نیزه هاست

ای لاله ای كه خون چكد از ساقه ات هنوز

این زخم های وا شده تقصیر نیزه هاست

قرآن مخوان دوباره كه یكبار  دیده ام

آن سنگ ها كه بابت تقدیر نیزه هاست

قرآن مخوان كه پیرزنی روی بام ها

در انتظار پاسخ تكبیر نیزه هاست

این گیسوان پخش شده بین كوچه ها

از ردپای رأس تو در زیر نیزه هاست

حالا به این بهانه نگاهش به سوی ماست

نامحرمی كه چشم و دلش سیر نیزه هاست

***

 در بین راه نیزه تو ایستاده بود

جا ماندن كه باعث تأخیر نیزه هاست

****

گفتم كه چند لحظه بخوابم ولی نشد

این خواب هم تجسم تصویر نیزه هاست

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:05 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-مسیر کوفه و شام

 

عیسی شدی که این همه بالا ببینمت

بالای دست مردم دنیا ببینمت

بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت

راضی نمیشود دلم الا ببینمت

اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین

وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟!

امروز که شلوغی مردم امان نداد

کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت

شب ها چه دیر می گذرد ای حسین من!

ای کاش زود صبح شود تا ببینمت

حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد

تا ما "رایت، الا جمیلا" ببینمت

گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند

چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت

تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود

انصاف نیست بین گذرها ببینمت

فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر

بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:05 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

اسارت

 

کی دیده در یم خون، آیات بی شماره؟

قرآنِ سوره سوره، اوراقِ پاره پاره؟

افتاده بر روی خاک یک ماه خون گرفته

خوابیده در کنارش هفتاد و دو ستاره

پاشیده اشک زهرا بر حنجر بریده

گه می کند زیارت، گه می کند نظاره

سر آفتاب مطبخ، تن لاله زاری از خون

کز زخم سینه دارد گل های بی شماره

از گوشِ گوشواری دو گوشواره بردند

دارد به گوش خونین خون جای گوشواره

یک کودک سه ساله خفته کنار گودال

ترسم که شمر آید، در قتلگه دوباره

درخیمه آب بردند، بهر رباب بردند

سینه شده پر از شیر، کو طفل شیر خواره

مادرعجب دلی داشت، ذکر علی علی داشت

آب فرات می زد بر حنجرش شراره

چون سینه ها نسوزند؟! چون اشک ها نریزند؟!

جایی که ناله خیزد از قلبِ سنگ خاره

یاس سفید و نیلی، طفل یتیم و سیلی

میثم در این مصیبت، خون گریه کن هماره

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:06 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

حضرت زینب(س)-مسیر کوفه و شام

 

غروب می رود و آفتاب می ماند

و همچنان به دلم اضطراب می ماند

چه دیر سرزدی ای ماه من . . . نگفتی که

چه چشم ها که به شوقت ز خواب می ماند

تنور وضع سرت را به هم زده اما

به موی سوخته عطر و گلاب می ماند

بگو به نیزه ات آهسته تر قدم بردار

که پای دیده ام از این شتاب می ماند

سرم که هست برای ادای حق سرت

چه غصه دستم اگر در طناب می ماند

به لطف خون تو تنها نه ساقه ی نیزه

زمین هم از برکاتت خضاب می ماند

شکوه نیزه تو بهتر است پس غم نیست

کجاوه ای هم اگر بی حجاب می ماند

به التماس دعاهای سنگ های جفا

سر و جبین و لبت مستجاب  می ماند

میان این همه سر چشم ها چه مبهوتند

به نیزه ای که نگاه رباب می ماند

لبان خشک تو یا چوب می خورد یا سنگ

و همچنان به لبت داغ آب می ماند

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:06 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

امام حسین(ع)- در مسیر اسارت

 

خورشید،گرمِ دلبری از روی نیزه ها

لبخند می زند سَری از روی نیزه ها

 دل برده است از تنِ بی جانِ خواهری

صوت خوشِ برادری از روی نیزه ها

 آه ای برادرم چِقَدَر قَد کشیده ای!

با آسمان برابری از رویِ نیزه ها

گرچه شکسته می شوی و زخم می خوری

از هر چه هست، خوش تری از روی نیزه ها

گیسو رها مکن که دلِ شهر می رود

از یوسفان همه، سَری از روی نیزه ها

تا بوسه ای دهی به نگاهِ یتیمِ خود

خم شو به سویِ دختری از روی نیزه ها

 قرآن بخوان... بگو که مسیرِ نجات چیست؟

ای سَر! هنوز رهبری از رویِ نیزه ها

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:07 AM
تشکرات از این پست
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:مجموعه اشعار حرکت کاروان حسینی به سمت شام

امام حسین(ع)، حضرت زینب(س)-در مسیر اسارت

 

دستان باد موی تو را شانه كرده است

خون بر دل پیاله و پیمانه كرده است

بالای نیزه چشمه ی نوری دمیده از

زخمی كه بر جبین تو كاشانه كرده است

رگهای حنجر تو به گودال قتلگاه

با دوست، گفتگوی صمیمانه كرده است

ذبحت عظیم بود و زبان مرا برید

حالا ببین چه با دلِ دردانه كرده است

چشمان پر زخون علمدار، روی نی

با دختری وداع غریبانه كرده است

از آتش خیام حرم دشت روشن است

این شعله ها چه با گل و پروانه كرده است

باور نمی كنم به خدا باغ لاله را

دست عدو شبیهِ به ویرانه كرده است

بادِ خزان چه حمله ی نامردمانه ای

بر غنچه های كوچك گل خانه كرده است

زینب شبیه پیرزن قد خمیده ایست

كز دوری تو موی پریشانه كرده است

حالا كه نام دخت علی بر لبم نشست

غم های عالمی به دلم لانه كرده است

هر روز و هر كجا كه به بن بست می رسم

دل را نصیب رزق كریمانه كرده است

گاهی دلم برای حرم تنگ می شود

شاید هوای مستی میخانه كرده است

باران چه با زمین عطشناك می كند؟

عشق حسین(ع) با من دیوانه كرده است

یا صاحب الزمان علیه السلام

شنبه 8 آبان 1395  11:07 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها