بهلول عاقل و ديوانه >> بهلول و وزير
روزي وزير به بهلول گفت : خليفه تو را امير و حاكم بر سگ و خروس و خوك نموده است . بهلول جواب داد : پس از اين ساعت قدم از فرمان من بيرون منه كه رعيت مني . همراهان وزير همه به خنده افتادند ، وزير از جواب بهلول منفعل و خجل گرديد.