0

بهلول عاقل و ديوانه >> سئوال هارون درباره امين و مامون (فرزندان هارون)

 
svh2005
svh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 18447
محل سکونت : مازندران

بهلول عاقل و ديوانه >> سئوال هارون درباره امين و مامون (فرزندان هارون)


روزي بهلول به قصر هارون رفت ، در بين راه برخورد به هارون نمود .
هارون پرسيد :
بهلول كجا مي روي ؟
بهلول جواب داد :
به نزد تو مي آمدم .
هارون گفت :
من به قصد رفتن به مكتب خانه مي روم تا از نزديك وضع فرزندانم امين و مامون را ببينم و چنانچه مايل با شي ، مي تواني همراه من بيايي .
بهلول قبول كرده و به اتفاق هارون وارد مكتبخانه شدند .
آن وقت امين و مامون براي چند دقيقه از معلم اجازه گرفته و بيرون رفته بودند . هارون از معلم وضع امين و مامون را سئوال كرد .
معلم گفت :
امين كه فرزند زبيده ، سرور زنان عرب است ولي بسيار كودن و بي هوش است و بعكس مامون بسيار بافراست و زيرك و چيز فهم است .
هارون قبول نكرد .
آموزگار كاغذي زير فرش محل نشستن مامون گذارد و خشتي هم زير فرش امين نهاد و پس از چند دقيقه امين و مامون وارد مكتب خانه شدند و چون پدر خود را ديدند ، زمين ادب بوسه داده و هر كدام به جاي خود جلوس كردند .
مامون چون نشست متفكر به سقف و اطراف خود نگاه مي كرد .
معلم به مامون گفت :
تو را چه شده كه چنين متفكري ؟
مامون جواب داد :
از موقعي كه از مكتب خانه خارج شدم و تا به حال كه نشسته ام يا زمين به اندازه كاغذي پايين رفته يا آنكه به همين اندازه سقف بالا رفته و خلاصه محل نشستن من به اندازه پاره كاغذي بالاآمده است .
در اين حال آموزگار از امين سئوال نمود :
آيا تو هم چنين احساسي مي نمايي ؟
امين جواب داد :
چيزي حس نمي كنم .
آموزگار لبخندي زده باز آن دو را مرخص نمود .
چون امين و مامون از مكتب خانه خارج شدند ، معلم به هارون گفت :
بحمدالله كه بر حضرت خليفه حرف من ثابت شد .
خليفه سئوال كرد :
آيا سبب چيست ؟
بهلول جواب داد :
اگر به من امان دهي حاضرم سبب را بگويم .
هارون جواب داد :
در اماني ، هرچه مي داني بگو .
بهلول جواب داد :
ذكاوت و چالاكي اولاد از دو جهت است :
جهت اول چنانچه مرد و زن به ميل و رغبت و شهوت طبيعي با هم آميزش نمايند ، اولاد آنها با ذكاوت و چالاك و زيرك مي شود .
سبب دوم ، چنانچه زن و شوهر از يك خون و نژاد باشند ، اولاد آنها چنان با ذكاوت و چالاك نمي شود و به عكس چنانچه زن و شوهر از حيث خون و نژاد با هم ديگر تفاوت داشته باشند،
اولاد آنها زيرك وباهوش و قوي مي شوند و چنانچه اين امر در درختان و حيوانات هم به تجربه رسيده است و چنانچه درخت ميوه را به درخت ميوه ديگر پيوند زنند ، آن شاخه پيوند خورده ميوه آن بسيار مرغوب واعلي مي شود ، و نيز اگر دو حيوان مثلا الاغ و اسب با هم آميزش كنند قاطر از آن دو متولد مي شود كه بسيار باهوش و قوي و چالاك مي باشد .
بنابراين ، امين كه فراست خوبي ندارد ، از اين سبب كه خليفه و زبيده از يك خون ونژاد مي باشند و مامون كه با فراست و ذكاوت قوي مي باشد ، از اين لحاظ است كه مادر او از نژادي غريب و با خون خليفه تفاوت بسيار دارد .
خليفه از جواب بهلول خنده اي كرد و گفت :
از ديوانه غير از اين توقعي نمي توان داشت .
معلم در دل ، حرف بهلول را تصديق كرد .

 

اگر من و شما خودمان را  اصلاح کنیم ، جامعه درست می شود

سه شنبه 14 دی 1389  9:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها