ماشین
بابا سوار ماشین گاز می ده تو خیابون
دو دستش را گرفته با دقت اون به فرمون مامان با مهربونی بهش می ده چایی حالا دارن می خندن با هم دیگه دوتایی دیگه حواس بابا به فرمون و دنده نیست آخه ماشین که جای محبت و خنده نیست