0

عـزت الله انـتـظامی

 
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

عـزت الله انـتـظامی

عـزت الله انـتـظامي
متـولد:  1303 تـهـران
متاهـل
فارغ التـحصيل دانشکـدهً هـنرهاي زيـباي دانشگـاه تـهـران و فارغ التـحـصيل مدرسهً شبانه تـئـاتـر و سيـنماي آلمان.  ر
آغـاز فعـاليت هـنري از سال 1320 با پـيش پـرده خواني و ايفاي نقـش هاي کوتاه در تـئـاتر.   ر
 
فـيـلم شـناسي
گـاو:   1348
آقاي هـالو:  1349
ستارخان:  1351
بي تا:  1351
صادق کرده:  1351
پـسـتـچي:  1351
 قـيامت عـشـق:  1352
بـنـگـاه تـئـاتـرال ( نا تـمام ): 1353
ملکـوت:  1355
شير خـفـتـه:  1355
دايرهً مـيـنا:  1357
اين گـروه مـحـکوميـن:  1357
غـبارنـشـين ها:  1357
مدرسه اي که مي رفـتـم:  1360
حاجي واشـنگـتـن:  1361
خانه عـنکـبوت:  1362
جعـفـرخان از فرنگ برگـشته:  1367 - 1363
کمال الملک:  1363
چـمـدان ( نمايش داده نـشد ): 1364
شـيـر سنگي:  1365
اجاره نـشين ها:  1365
شيرک:  1366
کـشتي آنجـليکا:  1367
گـراند سينما:  1367
در مسير تـند باد: 1367
هـامون:  1368
روزهـاي بـلند انـتـظار:  1369
خانهً خـلوت:  1370
ناصرالدين شاه آکـتور سينما:  1370
روز فرشـته:  1372
بازيـچـه:  1372
 
جـوايز عـمده
جـشـنوارهً شيکاگـو: 1971  گـاو
هـفـتـمين جشنواره بـين المللي فـيلم فـجر:  1367  گـراند سينما
دوازدهـمين جشنواره بـين المللي فـيلم فـجر:  1372   روز فرشته
 
سوالي کوتاه از انـتـظامي:  ر
به جز بازيگري به رشـته هاي هـنري ديگر هـم عـلاقـه داشتـه ايد؟
هـميشه دوست داشتـم موسيقي دان بـشوم و هـنوز هـم حسرت مي خورم.  اما هـر سه پسرم اهـل موسيقي هـسـتـند و از اين موضوع بـسيار خوشوقـتـم.   ر
 
دربارهً انـتـظامي
هـمه چـيز براي سينما روهايي که حالا بايد سن و سالي از آنهـا گـذشته باشد با فـيـلم " گـاو " شروع شد.  سال 1348 نمايش پـر سر و صداي اثـري که با درد سر فراوان راهـش را تا پـرده سپـيد طي کرده بود.  اما هـمهً آن دردسرهـا ارزشش را داشت.  بعـدهـا از اين سال، به عـنوان سالي تعـيـين کـنـنده در سينماي ايران ياد کردند و در عـين حال سالي هـم بود که تماشاگـران سينماي ايران براي نخـستـين بار، فارغ از روزمرگي هاي دوران، شاهـد يک بازي تـکان دهـنده شدند.  عـزت الله انـتـظامي بازيگر تـئـاتـر که تـوانست با حضور در فـيـلم " گـاو " اعـتـبار بازيگري سينما را به رخ بکـشد.  چهـرهً شاخصي که با هـمين يک فـيـلم درخـشـشي نامـتعـارف داشت.  در حاليکه ستاره گونه هـم ظاهـر نشده بود.  حتي بعـدهـا هـم با وجود حضور ديرپايش، قامت ستارهً سينما را نگـرفـت در حالي که به تعـبـير واقعـي ستاره هـم بود.  درست مـثـل نخستـين حضورش در سـيـنما؛ بي شک فـيلم گـاو با حضور بازيگران نخبه و پـر شمارش شکـل گـرفـت، جلوه اي يافت و تـثـبـيت شد.  اما نـقـش آفريـني هـمهً  آنهـا را تـنـها بازي استادانهً انـتـظامي در خـلق شخـصيت اغـراق يافـته " مش حسن " و استـحاله اش را به واسطهً بازي او باور کرديم.  گويي هـمه چـيـز آن روستاي ماتـم زده واقـعـي بود.  گـويي به يکي از آدمهـاي اطرافـمان  نگـاه مي کرديم........      ر
حالا که به انـتـظامي نگـاه مي کـنيم و سالهـاي گـذشـته را از ذهـن مي گـذرانيم، در عـين هـجوم فـزايـنده چروک هاي صورتـش، تـغـيـيـر چـنداني را در سيمايش نمي بـيـنـيم.  گويي امروز هـم به هـمان " مش حسن " ديروز نگـاه مي کـنـيم.  حقـيقـت اين است که او هـرگـز در فـيلم هـايش جوان نـبود و نـقـش مردان جـوان را هـم بازي نکرد.  هـميـشه و هـمه جا نـقـش مرد پا به سن گـذاشـتهً تـنـهـايي را داشت که مجـبور بود با خودش کـلنجار برود.  مثـل " گـاو " يا " خانه خـلوت " و يا به واسطه تـنـهايي اش ديگـران را به بازي بگـيرد، مثـل " اجاره نشين هـا " يا " کمال الملک "؛ اما وجوه مشترک اصلي تر فـيلم " انـتـظامي " را وسواس هـميشگي اش براي پـذيرش نقـش هايش رقـم زدند.  جايي که با وجود حضور ديرپايـش، تعـداد فـيلم هايش پـر شمار نـيـستـند، اما در برخورد اول تـنوع قـابل ملاحضه اي را نشان مي دهـند.  امروزه او تـوانـسته است که به يکي از اسطوره هاي بازيگـري سـيـنماي ايران بدل شود.  بازيگـري فارغ از دغـدغـه هاي ستاره سالاري که بي شک يکي از بزرگـان اين قـلمروي بي انـتـهـا محـسوب مي شود.  ر

 

سه شنبه 14 دی 1389  8:16 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

عبدالحسین نوشین

نوشین با ارانی و بزرگ علوی در مجله موسیقی ،با هدایت و صبحی و خانلری و فرزاد و مجتبی مینوی و روبیک گرگوریان در تماس کاری و فکری بود. هدایت و مینوی هر یک از لحاظی ، دو شخصیت قوی در این جمع به نظر می رسیدند. با نیما که غد وخودرای بود سر سازگاری نداشتند... » [احسان طبری]

* نوشین در یک نگاه
آن چراغ دور در قلب شهر بیرجند هنوز سوسو می زد تا در یک هزار و دویست و هشتاد و چهار خورشیدی ، یک مرد بر خشت این جهان افتد...
در همان اوان کودکی ، پدر را از دست داد . در نوجوانی به تهران شد و راهی مدرسه نظام. و پس از آن دبیرستان دارالفنون. نوشین را سر فصل ساز عرصه تئاتر مدرن ایران نام داده اند. برخی او را پایه گذار تئاتر علمی و برخی دیگر به عنوان نقطه اوج و قله تئاتر تجربی معرفی می کنند. اما نام او گستره هایی فراتر از این همه را درمی نوردد. چه ، فعالیت های سیاسی و اجتماعی او ، آنسان همه گستر است که نمی توان واکاوی در سیمای نوشین را تنها منحصر به نقش جریان سازش در عرصه تئاتر مدرن ایران کرد. نوشین ، این هنرمند آوانگارد ایرانی که چون هدایت ، فرهنگ اصیل فرانسوی در بند ، بند روحش رخنه کرده بود.
دریک نگاه ،احسان طبری ، دوست و همراه نوشین ، شخصیت او را در زندگی به چهار عرصه مختلف ، "البته با تفاوت در نیروی تجلی ، ولی همه با قوت " تقسیم کرده است ، او شخصیت نوشین را در عرصه تئاتر ، به عنوان هنرپیشه و کارگردان . در عرصه ادبیات به عنوان داستان نویس ، دراماتورگ(نمایشنامه نویس) و مترجم . عرصه تحقیق تاریخی ، ادبی و لغوی . و عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی تقسیم می کند. [سخنان احسان طبری در مراسم خاکسپاری نوشین در مسکو . نگاهی به سی و پنج سال تئاتر مبارز]

* نوشین و مدرسه هنرپیشگی تهران
از نوشین و درباره او ، تا به امروز ، حرف و سخن ، بیش از آنکه رنگ مکتوب به خود گیرد، شفاهی بوده است. در سال های اخیر ،" دکتر مصطفی اسکویی" ، از پیشروان پایه گذار" سیستم استانیسلاوسکی" (تئاتر علمی) در ایران ، در کتاب خود اشاراتی به او داشته ." نصرت کریمی" اثری تقریبا جامع ، پیرامون استادش به رشته تحریر در آورده. "عزت الله انتظامی" نیز در کتاب خاطرات خود ، فصلی را به نوشین ، مخفی شدن و چگونگی فرارش از ایران اختصاص داده است. به سراغ "حمید قنبری" ، دوبلور و بازیگر کهنه کار رادیو و تئاتر ، و پدر "شهیار قتبری" (ترانه سرا) می روم و از حضور استادش با او می گویم . برای "قنبری" ریز شدن یک جوان در احوالات نوشین جالب است ؛ به فکر فرو می رود و شروع می کند برای من روایت کردن که چگونه روزی "رفیع حالتی" ، آمد و مژده داد به آنها که از این به بعد ، یک استاد فن بیان درجه یک به "مدرسه هنرپیشگی تهران" می آید... اما سر نوشین مالامال سوداست و می خواهد که جهان را نقشی دیگر زند و زین سبب است که دوران تدریس نوشین در مدرسه مذکور به یک سال نیز قد نمی دهد.
حالا اوست که با "توپاز" ، بر صحنه تئاتر یکه تاز است و با حدیث تحول خواهی بر صحنه واقعی رزم ، رزم زندگی !...
"حمید قنبری" می گوید « ... ای کاش همه دوره های نوشین می آمدند و همه او را می دیدند. باور کنید، وقتی راه می رفت حظ می کردید... عین طاووس راه می رفت...» می گویم ، منظور شما از این خاص بودن ارائه درس های جدید از جانب اوست یا ...؟ « چیزهایی را برای تمرین می داد که همه معلمهای طرز بیان می دهند، اما خب، نوشین یک جور دیگر تمرین می داد.. ای کاش نوشین ، سالهای سال در مدرسه تئاتر درس می داد ولی به واسطه گرایش سیاسی که داشت ، همان یک سال کلاس آمد و بعد به شوروی رفت .... آنقدر رنگ سیاسی نوشین قوی بود که مسئولین تئاتر ، اصلا پذیرای نوشین نبودند . زیر فشار بودند که حالا رفته اند یکی از سران حزب توده را آورده اند و معلم ما کرده اند!...»

* سفر به اروپا
سال از پس سال می شود ، آن مرد بلند قامت ، با دماغ بزرگ سالک دار ، چشم های ملایم و بی حال ، سر مو ریخته و به قول رفیقش در مجموع خوش سیما و گیرا در 1307 خورشیدی با نخستین گروه محصلین اعزامی راهی اروپا می شود. می رود به آن وادی که سالیانی بس پرشماره پس از او ،" هدایت" ، "ساعدی" ، "مسکوب" و... طاقت برش شدند. اول پاریس ، بعد تولوز.
نوشین جوان ، اپتدا در رشته تاریخ و جغرافیا شروع به تحصیل می کند اما خیلی زود رشته فن بیان را انتخاب کرده و گواهینامه تحصیل در این رشته را کسب می کند. نوشین ، در این مقطع زمانی ، نواختن ساز آکاردئون را نیز به شیوه فرانسویان فرا می گیرد.

* دستگیری و پادرمیانی صادق هدایت
در ۱۳۱۱ ، به ایران باز می گردد . سال پیوستن به جمع کلوپ ایران جوان (کانون صنعتی) . اجرای دو نمایشنامه "مردم " و "زن وظیفه شناس " ، حاصل کار آن دوره او در کنار پیشکسوتانی چون "پری آقابایف" ، "غلامعلی فکری" ، "لرتا" ، نصرت الله محتشم" و... است . او در این سالها ، نمایشنامه هایی را از زبان فرانسه به فارسی برگردانده است که از میان آنها باید به "نوکرخان لنکران" از میرزا فتحعلی آخوندف ، کارهایی از شکسپیر و نیز شاهنامه فردوسی اشاره کرد. مشهورترین ، و قابل تامل ترین نمایشنامه او را "خروس سحر" عنوان کرده اند. اثری ملهم از نمایشنامه های اجتماعی ماکسیم گورکی ، که توسط او به رشته تحریر در آمد، در مجله "مردم" به چاپ رسید ، اما هیچ گاه مجال اجرا بر روی صحنه را نیافت . "حمید قنبری" ، از معدود شاگردان نوشین است که پا به وادی سیاست نگذارده اما او خوب به خاطر می آورد روزهایی را که نوشین علاقه داشته ، او را نیز چون دیگر شاگردان شهره اش ، "محمد علی جعفری" ، "مصطفی اسکویی" ، "رضا رخشانی" ، "نصرت کریمی" و... به کلوپ حزب ببرد. می گوید « نوشین در کلوپ حزب توده به من گفت ، تو چرا حزب نمی آیی؟ گفتم من دوست ندارم. گفت ، آخه دوست ندارم چیه؟! حزب که چیزی نیست... گفتم ، چرا. شما به حزب توده وابستگی دارید . گفت ، خب ، گفتم نه نمی دهید ، ولی اگر من بیایم نمی توانم از شما دست بکشم و من می دانم سر از کجا در می آورم! ، بخصوص حزب توده که رنگ و بویی داشت ...»
پس از ماجرای ترور ساختگی شاه در بیست و هفتم بهمن ماه ۱۳۲۷ و متعاقب آن موج دستگیری ها و غیر قانونی و منحل اعلام کردن حزب با توسل به قانون ۱۳۱۰ توسط دستگاه ، نوشین نیز چون بسیاری دیگر دستگیر می شود . اما پرونده او با پادرمیانی های دوست و همراه نزدیکش صادق هدایت ، سویه ای دیگر می یابد . "هدایت" ، با مدد گرفتن از نفوذ شوهر خواهر خود ،" رزم آرا" ، موفق می شود پرونده نوشین را از پرونده سیزده نفر جدا کند . نوشین ، به زندان های جنوب تبعید نشد ، اما سه سال زندان در انتظار او بود.

* آثار نوشین
تئاتر مشهور "فردوسی" ، با نوشین جانی دیگر گرفته است . هنوز ،" مستنطق" در خاطره ها ثبت است . از نمایشنامه هایی که توسط نوشین به فارسی برگردانده شده اند باید به "اتللو" و "هیاهوی بسیاربرای هیچ" آثار شکسپیر ، "ولپن" اثر بن جونسون ، "توپاز" اثر پانیول ، "رزماری" اثر برکلی ، "پرنده آبی" نوشته مترلینگ،"چراغ گاز" آ.بورده ، "دراعماق" اثر ماکسیم گورکی و "شنل سرخ" اثر اوژن بریو اشاره کرد.
نوشین ، کتاب "هنرتئاتر" را در سال ۱۳۳۰ در زندان به رشته تحریر درآورده که با عنوان "فن بیان" در ۱۳۴۷ ، تجدید چاپ شده و انتشار یافته است .

* لرتا، بانوی تئاترایران
در واقعه فرار سران حزب توده ایران از زندان که به مهاجرت آنان تا آستانه انقلاب ۱۹۷۹ انجامید، نوشین نیز ناگزیر به جلای وطن می شود. اما نمی توان از نوشین گذرا گفت و فشرده و اشاره ای کوتاه به همدم و همراه او ، کسی که" بانوی تئاتر ایران" ، نامش داده اند نداشت . "لرتا" ، در سال ۱۳۱۲ با نوشین پیوند زناشویی بست . از "دکتر مصطفی اسکویی" درباره اهمیت حضور" لرتا" درآن مقطع زمانی می پرسم . « .. او در سال هایی پا به میدان گذاشت که تئاتر نوع اروپایی در ایران از آغاز پیدایی تا تاسیس کلوپ موزیکال، فاقد زن بود و نقش زنان را مردان بازی می کردند . زنانی هم که حضور داشتند ، شب به خانه راه نمی یافتند . این یک فاجعه بود ! در سال ۱۳۰۰ ، تئاتر نوع اروپایی در ایران دارای لرتا ، زنی علاقه مند و با استعداد شد...» لرتا ، کوتاه زمانی پس از مهاجرت نوشین به مسکو ، به اروپا رفت و از آنجا به اوپیوست . او به استودیوی "تئاترهنری" در اتحاد شوروی، که بهترین استودیوی بازیگری جهان محسوب می شد،راه یافت و نوشین راهی دانشکده ادبیات ماکسیم گورکی. نوشین موفق به اخذ دکترای علوم فیلولوژیک شد. به گفته "طبری" تمام حرکات ظاهری نوشین ، از لحاظ استتیک تئاتری ، سخت تنظیم شده بود . او درباره زندگی نوشین می گوید « هرگز روی رفاه و ثروت ندید و با لرتا غالبا تنها در یک اتاق زندگی می کرد. تمیز و مرتب بود. لباس کازرونی خط دار را سالها با چنان دقتی حفظ کرده بود که گویی نو و تازه خریده است . جذاب و دوست داشتنی، مودب و لطیفه گو بود .»
و اما لرتا ، این زن آوانگارد ایرانی که پس از انقلاب ۱۹۷۹ به مهاجرت رفت، سالیانی پیش، در حاشیه ای از بی خبری ، نزد "کاوه" تنها یادگار او و همسر هنرمندش در شهر وین خاموش شد.

* و پرده آخر
بهاران ۱۳۵۴ خورشیدی ، ( ۱۲ اردیبهشت ماه ) ، درست سی و چهار سال پیش در روزهایی همین حوالی، نسیمی دلنواز از جانب "ولگا" ، ملس هوای مسکو را صد چندان می کرد ،اما نوشین را دیگر تابی به کف نمانده بود.سرطان تمام وجودش را فرا گرفته و درد غربت نیز !... در سحرگاهی بهاری از ماه خوش رنگ و بوی مه ، نوشین، پرده آخر رزم زندگی را به صحنه برد .در قبرستان صومعه "دونسکوی" شهر مسکو ، یاران گرد هم آمدند. "احسان طبری" و"لرتا" پیشاپیش در حرکت. خاکستر پیکر او در محفظه مخصوص جاسازی شده و تاجهای گل ، یکان ، یکان ، نثار .

 

سه شنبه 14 دی 1389  8:17 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

ساموئل خاچیکیان

ساموئل خاچيکيان در سال 1303ش.(1924م.) در شهر تبريز به دنيا آمد. تحصيلات ابتدائی را در شهر تبريز طی کرد و سپس به همراه خانواده اش به تهران مهاجرت نمود.
خاچيکيان از سنين کودکی شيفته هنر شد و در سن نه سالگی اولين شعرش را سرود و در چهارده سالگی نمايشنامه سيويل را به روی صحنه آورد.
ساموئل خاچيکيان توسط ساناسار خاچاطوريان تهيه کننده ارمنی وارد عرصه سينما شد و در سال 1331ش.(1952م.) اولين فيلم خويش را تحت عنوان بازگشت کارگردانی نمود. پس از آن راه موفقيت در مقابل خاچيکيان هموار گرديد. وی در طول قريب به 50 سال فعاليت هنري، حدود 40 فيلم را کارگردانی نموده است. وی همچنين اولين آنونس تاريخ سينمای ايران را برای فيلم دختری از شيراز ساخت که در زمان خويش افتخار بزرگی برای وی محسوب می شد.خاچيکيان با كارگرداني فيلم ” بازگشت “ درسال 332 بصورت حرفه اي وارد عالم فيلمسازي ايران شد و با توجه به استعداد و خلاقيت خاص خود و پيشينه غني او در تئاتر تحولي اساســــي درساخت فيلم فارسي ايجاد كرد. ثمره چهل و شش سال فعاليت هنري خاچيكيان، سي و دو فيلم است كه در برخي از جشنواره هاي ايران برنده جايـــزه اول بوده است، از جمله فيلمهـاي اين كارگردان نامي مي توان از: طوفان در شهر ما، ‌يك قدم تا مرگ، ‌وحشت، ‌عقابها، مردي در آينه ... را نام برد.
 
     خاچيكيان علاوه بر فيلمسازي درزمينه هائي مانند فيلمنامه نويسي وخلق جلوه هاي ويژه نيزتبحرداشت
 
 
ساموئل خاچيکيان فعال ترين سازنده فيلم های فارسی است. وی به عنوان کارگردان، فيلمنامه نويس، تدوين گر، آنونس ساز و سازنده جلوه های ويژه و به عنوان فردی که همواره از خود خلاقيت نشان داده شناخته شده است. او فيلمسازی است آزمايشگر که در صنعت فيلمسازی ايران نمی توان کسی را از حيث جنبه های فنی و صناعت فيلم به اندازه او مبتکر و بدعتگذار معرفی کرد.
در سينمای ايران از وی به عنوان استاد دلهره و وحشت نام برده شده است.
از عمده فيلم های وی می توان به بازگشت، دلهره، توفان در شهر ما، چهارراه حوادث، دختری از شيراز، ضربت، سرسام، فرياد نيمه شب، عقابها، چاووش، مردی در آينه و بلوف اشاره کرد.
ساموئل خاچيکيان در سال 1380ه.ش(2001م.)دار فانی را وداع گفت.
 

 

سه شنبه 14 دی 1389  8:17 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

محمد علی فردین

هنرپیشه سینمای دوران قبل از انقلاب ، وی در ابتدا کشتی گیر بود و حتی با جهان پهلوان غلامرضا تختی به مسابقات جهانی اعزام شده بود . محمد علی فردین پس از انقلاب از سینما کناره گرفت و سرانجام در سال در هیجدهم فرودین ماه 1379 در تهران به دیار باقی شتافت ، در مراسم تشیع آن مرحوم عده کثیری از دوستداران وی و اهالی سینما حضور داشتند .  

سه شنبه 14 دی 1389  8:18 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

پرویز پرستویی

داراي مدرک ديپلم طبيعي.
 
داراي مدرك درجه سه هنري (معادل ليسانس) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
فعاليت هنري را از سال 1348 با اجراي نمايش در مراكز رفاه، كاخ جوانان و كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آغاز كرد.
 
در سال 1353 براي بازي در نمايش « دكه » و يك سال بعد براي بازي در نمايش « تسليم شدگان » جايزه كاخ جوانان را گرفت.
 
براي نخستين فيلمش « ديار عاشقان » ديپلم افتخار بازيگر نقش دوم را در دومين جشنواره فجر گرفت.
 
او همچنين برنده ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول مرد در چهاردهمين جشنواره فيلم فجر براي فيلم « ليلي با من است » و برنده سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد در شانزدهمين جشنواره فيلم فجر براي فيلم « آژانس شيشه اي » شد.
 
بازي زيباي او در فيلم « موميايي 3 » تحسين همگان را در هجدهمين جشنواره فيلم فجر برانگيخت.
 
سال 1380 سال خوبي براي او نبود. فيلم « آب و آتش » با بازي نه چندان دلچسب و انتخاب نامناسب او و فيلم تكه پاره شده « موج مرده » با تكرار نقش حاج كاظم « آژانس شيشه اي » چهره موفقي از پرويز پرستويي به جا نگذاشت.
 
پرويز پرستويي در سال 1381 فيلم نچندان موفق « عزيزم من كوك نيستم » را با بازي خوبش بر پرده سينماها داشت كه در همان سال يكي از دو جايزه بهترين بازيگر مرد را از جشن ماهنامه دنياي تصوير دريافت كرد.
 
پرستويي در سال 1382، فيلم « ديوانه اي از قفس پريد » را بر پرده داشت و فيلم « بانوي من » را هم در ليست انتظار نمايش خواهد داشت.
 
 
فيلم شناسی:
• آژانس شيشه اي (ابراهيم حاتمي كيا، 1376)
• مرد عوضي (محمدرضا هنرمند، 1377)
• روبان قرمز (ابراهيم حاتمي كيا، 1377)
• شوخي (همايون اسعديان، 1378)
• عشق شيشه اي (رضا حيدرنژاد، 1378)
• موميايي 3 (محمدرضا هنرمند، 1378)
• موج مرده (ابراهيم حاتمي كيا، 79/1378)
• آب و آتش (فريدون جيراني، 79/1378)
• خاك سرخ (مجموعه - حاتمي كيا - 80/1379)
• عزيزم من كوك نيستم (محمدرضا هنرمند، 1380)
• ديوانه اي از قفس پريد (احمدرضا معتمدي، 1381)
• دوئل (احمدرضا درويش، 1381)
• بانوي من (يدالله صمدي، 1381)
• كافه ترانزيت (كامبوزيا پرتوي، 1382)  • روسري آبي (رخشان بني اعتماد، 1373)
• ديار عاشقان (1362)
• پيشتازان فتح (1362)
• سازمان 4 (1366)
• شكار (مجيد جوانمرد، 1366)
• حكايت آن مرد خوشبخت (رضا حيدرنژاد، 1369)
• مار (مجيد جوانمرد، 1370)
• امام علي (ع) (مجموعه - داود ميرباقري - 1370)
• آدم برفي (داود ميرباقري، 1373)
• ليلي با من است (كمال تبريزي، 1374)
• آواي فاخته (مجموعه - بهمن زرين پور - 1375)
• زير چتر خورشيد (مجموعه - بهمن زرين پور - 1376)
• مهرمادري (كمال تبريزي، 1376)
• رواني (داريوش فرهنگ، 1376)
 

 

سه شنبه 14 دی 1389  8:19 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

بهمن فرمان آرا

تحصيلات: فارغ التحصيل رشته کارگرداني سينما كاليفرنيا
کارگردان و نويسنده فيلمنامه و تهيه كننده
فعاليت در سينما: از سال 1347 با ساخت فيلمهاي کوتاه
بهمن فرمان آرا چه در پيش از انقلاب و چه پس از انقلاب در گروه كارگردانان و تهيه كنندگان آثار روشنفكرانه سينماي ايران قرار دارد. آثار او در قبل از انقلاب از جمله بهترين آثار اجتماعي سينماي ايران به شمار مي آيد. همچنين در بعد از انقلاب آثار او به دليل نزديك بودن به سينماي ناب و استفاده كاملاً حرفه اي از عوامل مختلف بسيار موفق هستند، تا ‌آنجا كه اثر انتقادي «خانه اي روي آب» در نگاه مسوولان سينمايي بعنوان يك اثر ديني نامبرده مي شود و دو فيلم او بعد از انقلاب در دو جشنواره بزرگ داخلي عناوين بهترين فيلم را كسب كرده اند.
 
جوايز:
•  برنده جايزه بزرگ سومين جشنواره جهاني فيلم تهران 1353 براي فيلم «شازده احتجاب»
• جايزه بهترين فيلمنامه بخش بين الملل جشنواره فيلم فجر تهران 1378 و جايزه بهترين كارگرداني و بهترين فيلم بخش سينماي ايران همين جشنواره براي فيلم «بوي كافور عطر ياس»
• جايزه بهترين فيلم بيستمين جشنواره فيلم فجر تهران 1380 براي فيلم «خانه اي روي آب»
 
فيلم شناسی:
• شازده احتجاب (1353)
• سايه هاي بلند باد (1357)
• بوي كافور عطر ياس (1378)
• خانه اي روي آب (1380)  •  نوروز و خاويار (فيلم كوتاه 1347)
• تهران كهنه و نو (فيلم كوتاه 1348)
• تهران و نوروز (فيلم كوتاه 1348)
• خانه قمر خانم (1349)
سه شنبه 14 دی 1389  8:20 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

بهرام بیضائی

بهرام بيضايي نويسنه و کارگردان سينما و تئاتر از موفق ترين سينماگران قبل و بويژه بعد از انقلاب اسلامي به شمار مي آيد، ديالوگ نويسي قوي، كارگرداني سنجيده و گرفتن بازيهاي قوي از بازيگران از جمله ويژگي هاي كار او به شمار مي آيد.
نكته ديگر اينكه برخي آثار بيضايي همچون «چريكه تارا» و «مرگ يزدگرد» در جذب تماشاگر عام موفق نبوده اند و تنها تماشاگران خاص را به خود جلب كرده اند اما آثاري ديگري همچون «شايد وقتي ديگر» و «سگ كشي» با اقبال عمومي مردم مواجه شدند و بويژه فيلم «سك گشي» در سال 80 عنوان يكي از پرفروش ترين آثار سال را بدست آورد.
 
جوايز:
•  برنده جايزه ويژه هيات داوران نخستين جشنواره فيلم تهران 1351 براي فيلم «رگبار»
• جايزه از هفتمين جشنواره بين المللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان تهران 1351
• جايزه بهترين فيلم كوتاه از جشنواره شيكاگو 1352 و جايزه مدال نقره از جشنواره جهاني فيلم سكو 1352 براي فيلم كوتاه «سفر»
• جايزه جشنواره اوبرويليه فرانسه 1369 و جايزه آرشيو سلطنتي فيلم بلژيك 1370 براي فيلم «باشو غريبه كوچك»
• جايزه ويژه هيات داوران دهمين جشنواره فيلم فجر تهران 1370 براي فيلم «مسافران»
• جايزه بهترين فيلم 19 دوره جشنواره فيلم فجر از نگاه تماشاگران براي فيلم «سگ كشي» 1380 و ….
 
فيلم شناسی:
• مرگ يزدگرد (1364)
• مسافران
• باشو غريبه كوچك
• شايد وقتي ديگر
• سگ كشي
 
سه شنبه 14 دی 1389  8:21 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

آتیلا پسیانی

نام: آتيلا پسياني
 
تاريخ تولد: 1336
پسر مرحوم جميله شيخي (بازيگر)
همسر فاطمه نقوي (بازيگر)
 
  Movies  
   فيلم شناسي
 
• ديپلمات (1374)
• هفت سنگ (1375)
• عقرب (1375)
• دوزن (1377)
• هيوا (1377)
• نسل سوخته (1378)
• آب و آتش (1379)
• نيمه پنهان (1379)
• شام آخر (1380)
• سفر به فردا (1380)
• گاهي به آسمان نگاه کن (1381)
• جايي براي زندگي (1382)
• مرگ سفيد (1344)
• طلسم (1365)
• كشتي آنجليكا (1367)
• پرواز پنجم ژوئن (1368)
• دو فيلم با يك بليط (1369)
• مسافران (1370)
• آپارتمان (مجموعه، 1372)
• خاكستر سبز (1372)
• در كمال خونسردي (1373)
• روز شيطان (1373)
• خانواده رضايت (مجموعه، 1374)
سه شنبه 14 دی 1389  8:22 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

ابراهیم حاتمی کیا

ابراهيم حاتمي کيا از نسل اول فيلمسازان بعد از انقلاب به شمار مي آيد. وي يكي از فيلمسازان ژانر دفاع مقدس (جنگ) محسوب مي شود كه با ساخت آثاري همچون ديده بان و مهاجر خود را معرفي كرد. حاتمي كيا پس از گذشت حدود 2 دهده هنوز هم فيلمسازي درباره جنگ و شرايط آدمهاي جنگ را رها نكرده است. در آثار او كمتر نشاني از قهرمان سازي هاي كاذب و غيرواقعي ديده مي شود بلكه آدمهاي آثار او از نمونه هاي واقعي گرفته شده اند و به همين دليل آثار حاتمي كيا مورد استقبال عامه مردم قرار نگرفته است. اين فيلمساز در آثار متاخر خود به نقد شرايط اجتماعي مي پردازد و لحظاتي را خلق مي كند  بسيار تلخ است.
 
جوايز:
• برنده ديپلم افتخار بهترين فيلم مستند از سومين جشنواره فيلم فجر تهران 1363 براي فيلم كوتاه «صراط»
• جايزه ويژه هيات داوران در هفتمين جشنواره فيلم فجر تهران 1367 براي فيلم «ديده بان»
• جايزه بهترين فيلمنامه و فيلم از هشتمين جشنواره فيلم فجر تهران 1368 براي فيلم «مهاجر»
• جايزه بهترين فيلم از يازدهمين جشنواره فيلم فجر تهران 1371 براي فيلم «از كرخه تا راين»
• جايزه بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه و بهترين كارگرداني از شانزدهمين جشنواره فيلم فجر تهران 1376 براي فيلم «آژانس شيشه اي»
• بهترين كارگرداني بخش بين الملل هفدهمين جشنواره فيلم فجر تهران 1377 براي فيلم «روبان قرمز» و …
 
فيلم شناسی:
•  خاكستر سبز (1372)
• برج مينو (1374)
• بوي پيراهن يوسف (1374)
• آژانس شيشه اي (1376)
• روبان قرمز (1377)
• خاك سرخ (سريال تلويزيوني 1378 تا 1381)
• موج مرده (1379)
• ارتفاع پست (1380)
• تربت (فيلم كوتاه 1363)
• صراط (فيلم كوتاه 1363)
• طوق سرخ (فيلم كوتاه 1364)
• كوردلان (فيلم كوتاه 1364)
• هويت (1365)
• ديده بان (1367)
• مهاجر (1368)
• وصل نيكان (1370)
• از كرخه تا راين (1371)
 
سه شنبه 14 دی 1389  8:23 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

داریوش مهرجوئی

متولد: 1319 تهران
تحصيلات: فارغ التحصيل رشته فلسفه و سينما از دانشگاه کاليفرنيا
فعاليت در سينما: از سال 1346 با فيلم «الماس 33»
داريوش مهرجويي چه در قبل و چه بعد از انقلاب از معتبرترين كارگردانان سينماي ايران به شمار مي آيد. فيلم «گاو» او در كنار فيلم «قيصر» مسعود كيميايي سرفصل سينماي موج نوي ايران محسوب مي شود. مهرجويي در بعد از انقلاب نيز با فيلم «هامون» توجه  منتقدان را به سينماي روشنفكرانه و فلسفه اي خود جلب كرد. او يكي از وزنه هاي اساسي سينماي متفكرانه ايران است.
 
جوايز:
• جايزه ويژه منتقدين بين الملل در جشنواره ونيز 1970 براي فيلم «گاو»
• ديپلم افتخار از جشنواره فيلم مسكو 1971 براي فيلم «آقاي هالو»
• برنده جايزه كليساي EVANGEUST در جشنواره فيلم برلين 1972 براي فيلم «پستچي»
• جايزه اول جشنواره پاريس 1977 و جايزه مجمع كليساي كاتوليگ ها در جشنواره فيلم برلين 1978 براي فيلم «دايره مينا»
• جايزه سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه و بهترين كارگرداني هشتمين جشنواره فيلم فجر براي فيلم «هامون» 1368 و جايزه سوم جشنواره فيلم توكيو 1991 براي «هامون»
• جايزه بهترين فيلمنامه از يازدهمين جشنواره فيلم فجر1372، جايزه بهترين فيلم از جشنواره سن سباستين 1372، جايزه بهترين فيلم جشنواره نانت فرانسه 1372، جايزه اول جشنواره سائوپولو برزيل 1373 و جشنواره فيلم حراره زيمبابوه 1374 براي فيلم «سارا» و …
 
فيلم شناسی:
•  بانو (1370)
• سارا (1371)
• پري (1373)
• ليلا (1375)
• درخت گلابي (1376)
• ميكس (1378)
• جستجو در جزيره ( 1379)
• بماني (1380)   •  گاو (1348)
• آقاي هالو (1349)
• پستچي (1351)
• دايره مينا (1353)
• مدرسه كه مي رفتيم (1360)
• سفر به سرزمين رمبو (1363 در فرانسه)
• اجازه نشين ها (1365)
• شيرك (1366)
• هامون (1368)
 
سه شنبه 14 دی 1389  8:28 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

داوود میرباقری

متولد: 1337 شاهرود
تحصيلات: فارغ التحصيل رشته معدن از دانشکده پلي تكنيك تهران
فعاليت در سينما: از سال 1373 با فيلم آدم برفي
داود ميرباقري از جمله كارگرداناني است كه از تلويزيون به سينما آ‌مده است. عمده آثار او در تلويزيون به مسايل تاريخي و مذهبي مي پردازد. اما در سينما ميرباقري كارش را با اثري كمدي- اجتماعي آغاز كرد. «آدم برفي» بعد از آماده شدن موفق به نمايش نشد و بعد از روي كار آمدن دولت خاتمي از انبار بيرون آمد و نمايش داده شد كه البته مورد استقبال مردم نيز قرار گرفت و به فروش خوبي دست پيدا كرد. «ساحره» دومين ساخته او كه براساس داستان «عروسك پشت پرده» صادق هدايت ساخته شد مورد استقبال منتقدان و تماشاگران قرار نگرفت و فيلم بعدي او «مسافر ري» نيز كه تمي مذهبي - تاريخي داشت دچار همين سرنوشت شد. ميرباقري البته در حوزه تلويزيوني يكي از بهترين و پربيننده ترين سريالها را با نام «امام علي (ع)» ساخت و در تئاتر نيز نمايش «عشق آباد»، «دندون طلا» و «پرده عاشقي» او با استقبال زيادي همراه شد.
 
فيلم شناسی:
• آدم برفي (1373)
• ساحره (1376)
• مسافر ري (1379)   •  سريال حكايت مسافر گمنام (1364)
• سريال گرگها (67 - 1366)
• سريال رعنا (69-1367)
• سريال امام علي (75 - 1370)
سه شنبه 14 دی 1389  8:30 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

داریوش ارجمند

با بازي در فيلم « ناخدا خورشيد » ساخته ناصر تقوايي به سينما آمد و با دريافت سيمرغ بلورين بهتري بازيگر نقش اول مرد از پنجمين جشنواره فيلم فجر جاي خود را به عنوان يک بازيگر خوب و قابل قبول تثبيت كرد.
 
در دهه شصت بازيهاي ماندگاري از خود به جاي گذاشت:
 
در فيلمهاي كشتي آنجليكا، جستجوگر، پرده آخر توانا و قدرتمند ظاهر شد. در دهه هفتاد اما كم كار بود. بازي معركه اش در سه فيلم ماندگار آدم برفي، اعتراض و سگ كشي نشان از توانايي هاي او دارد. به شرطي كه كارگرداني حرفه اي او را هدايت كند.
 
دريافت سيمرغ بلورين بهتري بازيگر نقش دوم مرد از نوزدهمين جشنواره فيلم فجر آخرين تقدير از او بود.
 
اما داريوش ارجمند در تلويزيون يك شكست خورده به تمام معناست. داريوش ارجمند در زمينه اجرا هم توانا نشان داده است. اولين بار اجراي نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني امام علي (ع) را با مهارت هر جه تمام تر بر عهده گرفت و بعدها در يك برنامه تلويزيوني پاي ثابت اجرا شد.
 
داريوش ارجمند يك سخنور چيره دست نيز هست.
 
 
فيلم شناسی:
• هبوط (احمدرضا معتمدي، 1374)
• فرار مرگبار (تورج منصوري، 1374)
• هفت سنگ (عبدالرضا نواب صفوي، 1375)
• شور زندگي (فريال بهزاد، 1377)
• بسوي افتخار (مجموعه، سيروس مقدم، 1377)
• اعتراض (مسعود كيميايي، 1378)
• مسافر ري (داود ميرباقري، 1379)
• سگ كشي (بهرام بيضايي، 1379)
• پليس جوان (مجموعه، سيروس مقدم، 1380)
• زير آواز باران (رضا كريمي، 1381)   • ناخدا خورشيد (ناصر تقوايي، 1365)
• پاييزان (رسول صدرعاملي، 1366)
• كشتي آنجليكا (محمدرضا بزرگ نيا، 1367)
• سفر عشق (ابوالحسن داودي، 1367)
• جستجوگر (محمد متوسلاني، 1368)
• تيغ آفتاب (مجيد جوانمرد، 1369)
• پرده آخر (واروژ كريم مسيحي، 1369)
• قرباني (رسول صدرعاملي، 1370)
• ناصرالدين شاه آكتور سينما (محسن مخملباف، 1370)
• آدم برفي (داود ميرباقري، 1373)
• زمين آسماني (محمدعلي نجفي، 1373)
سه شنبه 14 دی 1389  8:31 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

خسرو شکیبایی

با بازي در نقش کوتاهي در فيلم خط قرمز (مسعود كيميايي، 1361) به سينما آمد. و تا سال 1368 در نقشهايي ظاهر شد. از جمله در فيلمهاي دزد و نويسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بازي در فيلم هامون (داريوش مهرجويي، 1368) بود كه نام خسرو شكيبايي سر زبانها افتاد. او براي بازي بسيار زيبايش در همين فيلم از هشتمين جشنواره فيلم فجر، سيمرغ بلورين دريافت كرد و تحسين منتقدان و مردم را برانگيخت.
 
خسرو شكيبايي از سال 1368 به بعد، ديگر نتوانست از جلد حميد هامون بيرون بيايد و حميد هامون را در انواع و اقسام لباسها و تيپهاي مختلف تكرار كرد. اما توانايي هايش انكارناپذيرش را در چند فيلم به معرض نمايش گذاشت: بازي تاثيرگذار او در دو فضاي كاملا متفاوت در فيلم كيميا (احمدرضا درويش، 1373) و بازي متفاوت او در فيلم كاغذ بي خط (ناصر تقوايي، 1380).
 
خسرو شكيبايي در تلويزيون هم موفق بود. از همان زمان كه در نقش مدرس بازي كرد و آن مونولوگ طولاني معروفش را اجرا كرد تا بازي در مجموعه تلويزيوني روزي روزگاري، خانه سبز، كاكتوس، تفنگ سر پر و اين اواخر هم كه مجموعه تلويزيوني در كنار هم را روي آنتن دارد.
 
او آخرين جايزه اش را از ششمين جشن ماهنامه دنياي تصوير براي بازي در فيلم كاغذ بي خط دريافت كرد.
جوايز / سيمرغ بلورين / جشنواره فيلم فجر:
- هامون / هشتمين دوره
- كيميا / سيزدهمين دوره
 
كانديد / جشنواره فيلم فجر:
- يكبار براي هميشه / يازدهمين دوره
- سايه به سايه / پانزدهمين دوره
- كاغذ بي خط / بيستمين دوره
 
فيلم شناسی:
• لژيون (سيدضياءالدين دري - 1373)
• سايه به سايه (علي ژكان - 1374)
• خواهران غريب (كيومرث پوراحمد - 1374)
• سرزمين خورشيد (احمدرضا درويش - 1374)
• عاشقانه (عليرضا داودنژاد - 1374)
• خانه سبز (مجموعه - بيژن بيرنگ، مسعود رسام - 1375)
• رواني (داريوش فرهنگ - 1376)
• زندگي (اصغر هاشمي - 1376)
• كاكتوس (مجموعه سري اول - محمدرضا هنرمند - 1377)
• دختردايي گمشده (داريوش مهرجويي - 1377)
• ميكس (داريوش مهرجويي - 1378)
• تفنگ سرپر‌ (مجموعه - امرالله احمدجو - 79/1378)
• دختري بنام تندر (حميدرضا آشتياني پور - 1379)
• كاغذ بي خط (ناصر تقوايي - 80/1379)
• مزاحم (سيروس الوند - 1380)
• اثيري (محمدعلي سجادي - 1380)
• در كنار هم (مجموعه تلويزيوني - فتحعلي اويسي- 1381)
• صبحانه براي دو نفر (مهدي صباغزاده، 1382)  • خط قرمز (مسعود كيميايي - 1361)
• دادشاه (حبيب كاووش - 1362)
• صاعقه (1364)
• رابطه (پوران درخشنده - 1365)
• دزد و نويسنده (كاظم معصومي - 1365)
• ترن (امير قويدل - 1366)
• شكار (مجيد جوانمرد - 1366)
• هامون (داريوش مهرجويي - 1368)
• عبور از غبار (پوران درخشنده - 1368)
• ابليس (احمدرضا درويش - 1368)
• جستجو در جزيره (مهدي صباغزاده - 1369)
• سارا (داريوش مهرجويي - 1371)
• پرواز را بخاطر بسپار (حميد رخشاني - 1371)
• يكبار براي هميشه (سيروس الوند - 1371)
• بلوف (ساموئل خاچيكيان - 1372)
• كيميا (احمدرضا درويش - 1373)
• پري (داريوش مهرجويي - 1373)
• درد مشترك (ياسمين ملك نصر - 1373)
سه شنبه 14 دی 1389  8:32 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

جمشید مشایخی

متولد 1313 در تهران.
 
تحصيل تاسال سوم دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران.
 
شروع فعاليت در سينما بافيلم كوتاه جلد ماه.
 
فيلم شناسی:
• شكوه بازگشت (1371)
• راز چشمه سرخ (1371)
• ماه عسل (1371)
• آلما (1371)
• كوسه ها (1373)
• حالا چه شود؟ (1373)
• مجازات (1373)
• راه افتخار (1373)
• روز واقعه (1373)
• بي قرار (1374)
• اشك و لبخند (1374)
• اعاده امنيت (1374)
• سلام به انتظار (1374)
• حريف دل (1375)
• حرفه اي (1375)
• تنها (1376)
• بادام هاي تلخ (1377)
• كميته مجازات (1377)
• طهران روزگار نو (1378)
• كاغذ بي خط (1380)
• خانه اي روي آب (1380)
• شمعي در باد (1382)  • آوار (1364)
• پدر بزرگ (1364)
• گمشده (1364)
• ستاره دنباله دار (1364)
• گرد باد (1364)
• حريم مهرورزي (1365)
• تصوير آخر (1365)
• سراب (1365)
• ملاقات (1365)
• طلسم (1365)
• تحفه ها (1366)
• سيمرغ (1366)
• مكافات (1366)
• سايه هاي غم (1366)
• سرب (1366)
• شاخه هاي بيد (1367)
• دخترك كنار مرداب (1368)
• رانده شده (1368)
• چون ابر در بهاران (1369)
• ملك خاتون (1369)
• گالان (1369)
• دندون طلا (1370)
• خانواده كوچك ما (1370)
• دلاوران كوچه دلگشا (1371)  • خشت و آينه (1344)
• قيصر (1348)
• گاو (1348)
• آسمون بي ستاره (1350)
• پل (1350)
• سه تا جاهل (1350)
• شكار انسان (1350)
• فرياد (1350)
• مردان خشن (1350)
• آب نبات چوبي (1351)
• چشمه (1351)
• نفرين (1352)
• شازده احتجاب (1353)
• ذبيح (1354)
• ماه عسل (1355)
• سوته دلان (1356)
• ماهي ها در خاك مي ميرند (1356)
• گفت هر سه نفرشان (1359)
• دادا (1361)
• تفنگدار (1361)
• كمال الملك (1362)
• خانه عنكبوت (1362)
• پيراك (1363)
• گل هاي داودي (1363)
سه شنبه 14 دی 1389  8:33 PM
تشکرات از این پست
mamiran
mamiran
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : زنجان

جمشید اسماعیل خانی

متولد 1329 در شيراز. ديپلم.
از دوران دبيرستان فعاليتهاي تئاتر خود را آغاز کرد. بازيهاي او هميشه زيبا و ديدني است. او براي بازي در فيلمهاي «زير بامهاي شهر» و «روسري آبي» كانديداي بهترين بازيگر نقش دوم مرد از جشنواره هاي هشتم و سيزدهم فيلم فجر شد. او آخرين فيلمي كه از او به نمايش درآمد،
فيلم «نوروز» بود كه در بيستمين جشنواره فيلم فجر جزو فيلمهاي بخش مسابقه بود و آخرين حضور او در تلويزيون در مجموعه تلويزيوني «همسايه ها» به نقش بنگاه دار بود.
 
فيلم شناسی:
• آخرين ستاره شب (مجموعه تلويزيوني، 1374)
• تا آخرين نفس (1374)
• شليك نهايي (مجموعه تلويزيوني، 1374)
• سرعت (1374)
• دو پنجره (مجموعه تلويزيوني، 1375)
• سفر به چزابه (مجموعه تلويزيوني، 1375)
• هفت سنگ (1375)
• مهر مادري (1376)
• شيدا (1377)
• كت جادويي (مجموعه تلويزيوني، 1378)
• مرد باراني (1378)
• مونس (1379)
• همسايه ها (مجموعه تلويزيوني، 1379)
• نوروز (1380)
• نان و عشق و موتور 1000 (1380)
  • آينه (مجموعه تلويزيوني، 1367)
• زير بامهاي شهر (1368)
• چون ابر در بهاران (1369)
• همه يك ملت (1369)
• آپارتمان شماره سيزده (1369)
• در آرزوي ازدواج (1369)
• مسافران (1370)
• روزي روزگاري (مجموعه تلويزيوني، 1371)
• لبه تيغ (1371)
• دو همسفر (1371)
• عيالوار (1371)
• سنگ و شيشه (مجموعه تلويزيوني، 1373)
• همه وصيت من (مجموعه تلويزيوني، 1373)
• آيارتمان (مجموعه تلويزيوني، 1373)
• روسري ‌آبي (1373)
• تعطيلات زمستاني (1374)
سه شنبه 14 دی 1389  8:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها