0

فروغ صحيفه در قلب بانوي آلماني

 
aftabm
aftabm
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 25059
محل سکونت : اصفهان

فروغ صحيفه در قلب بانوي آلماني

آن ماری شیمل در ۱۸ فروردین سال ۱۳۰۱ ش . در شهر ارفورت آلمان دیده به جهان گشود . در مدرسه، آموختن زبان فرانسه و لاتین را آغاز کرد و در پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را نزد دوست معلم زبان لاتینی خود فرابگیرد; در ضمن آموختن زبان قرآن، با فرهنگ اسلامی و برخی متون مسلمانان آشنا گردید . در شانزده سالگی موفق به اخذ دیپلم شد . در دوران دانشجویی همزمان با فراگیری دروس دانشگاهی در کلاس‏های «تاریخ هنر اسلامی‏» که ارنست کوهن تدریس می‏نمود، شرکت می‏کرد; همچنین تحصیل زبان عربی را پیش والتر بیورکمن پی گرفت . دوران تحصیل این دانشجوی باهوش به سرعت‏سپری گشت . (۱) 
استاد وی وقتی مشاهده کرد شیمل مشتاق آشنایی با فرهنگ اسلامی است، به وی توصیه نمود به جای پیگیری علوم طبیعی، مطالعات خویش را بر متون اسلامی متمرکز سازد . سپس تاکید کرد بهترین کار برای رسیدن به چنین مقصدی، شروع به تدوین پایان نامه دکتراست . (۲) شیمل در نوزده سالگی در رشته مطالعات اسلامی موفق به اخذ درجه دکترا، از دانشگاه برلین آلمان گردید و پنج‏سال بعد استادیار دانشگاه ماربورگ گشت و تلاش‏های دانشگاهی خود را با تدریس در مباحث اسلامی آغاز کرد . چندی بعد به سوئد رفت و نزد شرق‏شناسان و دین شناسان دانشگاه اوپسالای این سرزمین ماند و امتحان دوره دوم دکترایش را در تاریخ ادیان داد و در این رشته موفقیت‏برجسته‏ای به دست آورد . مدتی بعد - سال ۱۳۳۱ ش . - به ترکیه رفت تا در زمینه نسخه‏های خطی در کتابخانه‏های استانبول تحقیق کند . سال بعد نیز به این سرزمین سفری نمود و کرسی تاریخ ادیان دانشکده الهیات آنکارا را عهده‏دار گردید . می‏توان اذعان داشت که این متفکر آلمانی بیش از هر جا فعالیت‏خویش را در ترکیه متمرکز نمود و در این زمان روابط عاطفی و صمیمانه‏ای بین وی و مسلمانان ترکیه پدید آمد . (۳) 
در سال ۱۳۳۹ ش . به شیمل پیشنهاد گردید به تدریس زبان عربی و اسلام‏شناسی در دانشگاه بن بپردازد . او هم پذیرفت . چهار سال بعد مسؤولیت کرسی فرهنگ اسلامی دانشگاه هاروارد به وی پیشنهاد شد که پذیرفت و دو سال بعد در این مکان علمی عرفان، خوشنویسی و شعر اسلامی تدریس می‏نمود . (۴) 
این بانوی آلمانی موفق گردید مدت ۶۰ سال در دانشگاه‏های چندین کشور به تدریس اسلام‏شناسی و فرهنگ مسلمانان بپردازد . تعداد آثارش به حدود صد و ده جلد بالغ می‏گردد اما مقاله‏ها، ترجمه‏ها و مقدمه‏هایی که وی بر کتاب‏های دیگران نوشته به قدری زیاد است که تاکنون کسی نتوانسته فهرست کاملی از آنها تهیه کند . (۵) شیمل از معدود مشاهیر جهان است که به پاس فعالیت‏های علمی، ۲۰ مدال و نشان افتخار از مراکز علمی و پژوهشی کشورهای جهان دریافت نموده است . (۶) وی در اسفندماه سال ۱۳۸۱ دارفانی را وداع گفت و در آلمان به خاک سپرده شد . 
دفاع از اسلام 
دیدگاه شیمل با نگرش غالب مستشرقان اختلاف بارزی دارد، زیرا در موضع‏گیری‏ها، پژوهش‏ها و آموزش‏های وی علاقه به اسلام نمایان است; خودش می‏گوید: 
من اسلام را دوست دارم حتی زمانی که کودک بودم درباره فرهنگ اسلامی به تفحص پرداخته‏ام، در ترکیه و پاکستان و دیگر مناطق اسلامی در بین خانواده‏های مسلمان زیسته‏ام و با فرهنگ، آداب و سنت‏های آنان خوگرفته‏ام . (۷) 
وی در دفاع از اسلام و ارزش‏های این آیین جاودانی و توجه دادن اروپائیان به حقایق قرآنی و روایی و رفع بدفهمی‏های آنان از اعتقادات دینی، گام‏های مؤثر و ارزشمندی برداشت و در این راستا آثار برجسته، رسا، روشن و با بیانی لطیف و پرجاذبه در اختیار خوانندگان نهاد . در یکی از نگاشته‏های خود می‏گوید: 
اسلام دینی است که در غرب بسیار بد فهمیده شده و حتی توسط عده‏ای ناوارد و احیانا مغرض متهم به نوعی بدویت گردیده است . (۸) 
در اوضاع آشفته و تبلیغات مسمومی که استکبار جهانی و صهیونیزم بر ضد اسلام راه انداخته است، شیمل با شجاعت و شهامت در تبیین برخی مفاهیم دینی، مباحثی جالب را مطرح ساخت . به عنوان نمونه برای روش نمودن اصل «جهاد» در اسلام، خاطرنشان ساخت: 
ترجمه‏ای که امروزه در مغرب زمین از این واژه به دست داده می‏شود، غلط و غیر اسلامی است ... ادعای توسعه اسلام با خون و شمشیر، اتهامی واهی و موهوم است و این آیین مبتنی بر سرشت آدمیان بوده و عموما قلوب مردم را به سوی خویش معطوف ساخته و در حقیقت دلها و فطرت‏ها را تسخیر ساخته است نه سرزمین‏ها و نواحی جغرافیایی را . (۹) 
یکی از مترجمان آثار خانم شیمل می‏نویسد: دوست اندیشمندی زمانی می‏گفت‏به اعتقاد وی خانم شیمل «مسلمان‏» است که به منظور باز بودن دستش در دفاع از ارزش‏ها و معارف اسلامی، این گرایش و باور را به صراحت عنوان نکرده و نوعی «تقیه‏» را پیش گرفته است . وی اضافه می‏کند: نشانه‏های چنین اعتقادی را در جای جای کتاب «تبیین آیات خداوند» به قلم وی، می‏توان مشاهده کرد; بویژه وقتی مؤلف از امت مرحومه (کسانی که مورد رحمت‏خداوند و شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم واقع می‏شوند) سخن می‏گوید، در خاتمه این کلام از تعبیر «ان‏شاءالله‏» استفاده می‏کند که یقینا این گونه آرزوی رحمت و رستگاری برای امت موحد و جامعه اسلامی جز از یک نفر مسلمان صادر نمی‏شود . (۱۰) 
همچنین این بانو به برخی از شخصیت‏های مسلمان، که با او در ارتباط بوده‏اند، وصیت نمود بر مزارش سوره فاتحه‏الکتاب را بخوانند! 
آن ماری شیمل در مصاحبه‏ای رادیویی اعلام کرد: به نظر من نویسنده‏ای که آگاهانه به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم توهین می‏کند (سلمان رشدی) می‏داند در جهان اسلام مقام آن حضرت تا چه حد قداست دارد، قطعا به مقدسات اسلامی اهانت نموده است . من مردان سالخورده‏ای را دیدم که وقتی شنیدند در کتاب آیات شیطانی چه چیزهایی نوشته شده است، زار زار گریستند . جریحه دارکردن احساسات بخش عظیمی از مؤمنان روش بسیار بدی است و این خلاف آشکار را من نمی‏توانم بپذیرم . 
در جای دیگر می‏گوید: تا لحظات آخر زندگی این نظرات را مورد انتقاد قرار می‏دهم و اهانت کنندگان را محکوم می‏کنم . گروههای فشار وابسته به سلمان رشدی نمی‏توانند مرا بترسانند . من به خوبی می‏دانم مسلمانان چقدر از این حرف‏های بیهوده و توهین‏آمیز نسبت‏به مقدساتشان رنجیده‏اند . در میان میلیون‏ها مسلمان، رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم محور عشق و محبت و ارادت است و این را غرب نمی‏تواند درک کند . 
در هنگام دریافت «جایزه صلح‏» در اکتبر ۱۹۹۵ م . طی سخنانی گفت: من تصور می‏کنم در ماههای گذشته به اندازه کافی گفته و تکرار کرده‏ام که از قبول رفتار بدفرجام سلمان رشدی امتناع ورزیده‏ام و از طریق مخصوص به خود برای آزادی قلم ایستادگی و مبارزه خواهم کرد . 
مخالفان اعطای این جایزه به خانم شیمل - که غالبا اعضای کانون نویسندگان آلمان و برخی ناشران بودند - سعی کردند به دلیل اعتراض خانم شیمل به حرکت وقیحانه سلمان رشدی، مانع از اعطای این جایزه شوند و تا آنجا پیش رفتند که گفتند: دادن این جایزه به وی، لکه ننگی برای آلمان است! با این حال، شورای بنیاد اهدای جایزه صلح پس از چند نشست در فرانکفورت اعلام کرد: دلیلی برای لغو اعطای جایزه صلح ۱۹۹۵م . به پروفسور شیمل وجود ندارد . و بالاخره او جایزه را دریافت کرد و آن را به بنیاد دانشگاه بن بخشید تا از طریق آن، جوانان کشورهای اسلامی بتوانند در آلمان تحصیل کنند! (۱۱) 
وقتی کتاب «بدون دخترم هرگز» ، اثر بتی محمودی، با تیراژ وسیع چاپ و منتشر شد، شیمل با شهامت و استواری، به دور از هرگونه جانبداری، با گفتن دوبار توبه! توبه! محتویات این کتاب را نفی و به شدت محکوم کرد و گفت: این کتاب حاوی مطالب کاملا دروغ و سراپا بی‏اساس است و به سبب تبلیغات مسموم و سودجویی نگارش یافته است . برایم قابل تامل است که چرا چنین کتابی در اروپا و آمریکا انتشار یافته است و این موضوع مرا دچار تحیر و شگفتی کرده است . متاسفانه در سال‏های اخیر تبلیغات بی‏رحمانه غرب علیه اسلام اوج گرفته است و من وظیفه خود می‏دانم از «فرهنگ اسلامی‏» حمایت کنم و از حقایق آن گونه که هست، دفاع نمایم . 
خانم شیمل در واکنش به تلاش مغرضانه و گسترده غرب برای ترسیم سیمای وحشتناک و خطرناک از اسلام، ضمن ابراز تاسف عمیق از این بابت می‏گوید: 
آنان (غربی‏ها) فراموش کرده‏اند که ما اروپائی‏ها در دوره رنسانس تاچه اندازه از فرهنگ اسلامی درس آموخته و الهام گرفته‏ایم . ریاضیات، نجوم، شیمی، فلسفه و هنرهای زیبای غرب تحت تاثیر فرهنگ اسلامی است و باید نقش تاثیر گذار، مفید و پربار این فرهنگ بخصوص فرهنگ ایرانی در تحول و توسعه غرب به اروپایی‏ها و آمریکایی‏ها نشان داده شود . جای بسی تاسف است که در سال‏های اخیر و بعد از فروپاشی کمونیسم، غرب در پی‏یافتن دشمن دیگری برای خود است . متاسفانه غرب، اسلام را که سرشار از ارزش‏های عظیم انسانی است، به عنوان دشمن خویش برگزیده است . 
خانم شیمل درباره بحران امروز غرب و نیاز به معنویت می‏گوید: مبارزه شدید جهان مادی و جهان معنوی، دنیای غرب را فراگرفته است . اروپا که بر بالاترین درجات علمی و فنی رسیده، امروز بیش از هر زمان دیگری دچار انحطاط گشته است و البته به خطرهایی که تهدیدش می‏کند، آگاهی دارد و در پی راه چاره است . خروج از بحران در نظر من این است که به «ارزش‏های معنوی‏» بازگردیم و گرنه فرجام بدی خواهیم داشت . درست است که انسان به پیشرفت فنی و علمی نیاز دارد اما نباید این روند به بهای زوال ارزش‏های مقدس تمام شود . چیزی که برای من همواره جالب است، ایمان واقعا زنده ملل شرق است . خدا در آنجا حی و حاضر می‏باشد . مردم ایمان دارند اگرچه به زبان نیاورند . آنان به خدا اعتقاد و توکل دارند و این باورهای انسان‏های مسلمان مدام مرا تحت تاثیر قرار داده است . با نهایت تاسف این اعتقاد در غرب به مثابه تسلیم در برابر سرنوشت محتوم، فهمیده می‏شود که اصلا چنین نیست . اخیرا بر حسب تصادف در برنامه موعظه صبحگاهی رادیو شنیدم که یک کشیش می‏گفت: «انسان مسیحی می‏تواند خود راه را انتخاب کند ولی انسان مسلمان باید ناگزیر همه چیز را بپذیرد و هیچ ابتکاری و اراده‏ای از خود ندارد!» از شدت ناراحتی می‏خواستم رادیو را بشکنم ولی چون این برنامه در لندن بود، حتی نتوانستم یک نامه ملامت‏آمیز برای مجری این برنامه بنویسم! (۱۲) 
آن ماری شیمل در برابر این ادعا که: «اسلام نظام استبدادی و خشونت ارائه می‏دهد .» ، می‏گوید: این مغالطه‏ها برای چیست؟ قبل از آنکه غرب دموکراسی و آزادی انسان‏ها را بشناسد و یا چنین مقوله‏ای به گوشش بخورد، مسلمانان دموکراسی را شناخته و آن را تجربه کرده‏اند و این یک امر بدیهی در اسلام است . قرآن مردم را به «شورا» دعوت می‏کند . آیات قرآن بر اساس بحث و گفتگو استوار است و باب دعوت به تفکر و تعقل کاملا باز است . (۱۳) 
«دعا» ; مناجاتی صمیمی با خداوند 
خانم آن ماری شیمل در یکی از آثار خود، پس از مطرح کردن بحث‏هایی درباره اهمیت نماز در اسلام و تاثیر آن بر رشد افراد، می‏نویسد: در پایان نماز، پس از سلام و صلوات بر پیامبران، فرشتگان و انسان‏های مؤمن، آدمی می‏تواند دعاهای مورد نظر خویش را بر زبان آورد . درخواست‏هایی شخصی یا مناجات که صحبتی صمیمی و از روی انس و الفت‏با خداست . البته این دعاها را همواره می‏توان بر زبان آورد اما پس از نماز اثر بیشتری دارد چرا که انسان هنوز در وضعیت پاکی بدنی و روحی است . 
این بانوی محقق اضافه می‏کند: 
یکی از دعاهایی که همیشه اجابت می‏شود، دعایی است که انسان در حق دیگران می‏کند و نه تنها اعضای خانواده و دوستان را شامل می‏گردد، بلکه تمامی مخلوقات را در بر می‏گیرد . 
سپس مناجات‏های امام سجاد علیه السلام را به عنوان دعاهایی با عبارات بسیار عالی اما روان و با نثری مسجع مطرح می‏کند و خاطر نشان می‏نماید ترجمه‏ای بسیار جالب به زبان انگلیسی از این دعاها در دسترس می‏باشد . (۱۴) 
وی در مصاحبه‏ای می‏گوید: 
«من همواره دعاها را از اصل عربی می‏خوانم و به هیچ ترجمه‏ای مراجعه نمی‏کنم . البته بخش هایی از صحیفه سجادیه را به زبان آلمانی ترجمه کرده‏ام . وقتی مشغول برگردانیدن این دعاها به زبان مذکور بودم، مادرم به دلیل کسالت در بیمارستانی بستری بود و من مدام به او سر می‏زدم و کاملا در جریان احوالش بودم . پس از اینکه او به خواب می‏رفت، در گوشه‏ای از اتاق مشغول پاکنویس نمودن ترجمه‏ها می‏شدم . اضافه کنم که اتاق مادرم دو تختی بود و در تخت دیگر خانمی که عقاید کاتولیکی محکم و راسخ و در عین حال متعصبانه داشت، بستری بود . او از روی ایمانی که به مذهب خویش داشت، وقتی متوجه شد من مشغول ترجمه دعاهایی از یک متن شیعی هستم، آزرده خاطر گردید و با ناگواری و نگرانی گفت: مگر در مسیحیت و در کتب مقدس خودمان از نظر ادعیه کمبودی داریم که تو اکنون به دعاهای مسلمانان روی آورده‏ای؟! جوابی به وی ندادم اما وقتی کتابم چاپ شد، نسخه‏ای از آن را برایش فرستادم . مدتی بعد با من از طریق تلفن تماس گرفت و خاطر نشان ساخت: «بسیار صمیمانه از این هدیه جالب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعاهای انجیل آن را می‏خوانم!» 
آری واقعا ترجمه «ادعیه معصومین علیهم السلام‏» مخصوصا صحیفه سجادیه می‏تواند تا این حد در میان غربی‏ها تحول آفرین و کارساز باشد . (۱۵) 
_______________________
۱ . شرقی‏تر از هر غربی، ماهنامه ادبستان، ش ۳۱، ص ۲۴ . 
۲ . مقدمه دکتر عبدالرحیم گواهی بر کتاب «ابعاد عرفانی اسلام .» 
۳ . مجله فرهنگ و پژوهش، ش ۹۶، ص ۳۳ . 
۴ . ادبستان، ش ۳۱، ص ۲۵ . 
۵ . ر . ک: مجله کلک، ش ۲۸، تیرماه ۱۳۷۱، مقاله دکتر خسرو ناقد . 
۶ . پیام زن، ش ۱۳۲، ص ۵۴ . 
۷ . افسانه خوان عرفان، حسین خندق آبادی، ص ۲۸ . 
۸ . ر . ک: مقدمه کتاب تبیین آیات خداوند، آن ماری شیمل، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی . 
۹ . تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی، پیام زن، ش ۱۳۲، ص ۴۹ . 
۱۰ . تبیین آیات خداوند، سخن مترجم، ص ۵ . 
۱۱ . همان; افسانه خوان عرفان، ص ۲۹ و ۳۰ . 
۱۲ . اقتباس از کتاب افسانه‏خوان عرفان، ص ۳۰ - ۳۳ . 
۱۳ . همان، ص ۳۵; ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش ۱۰، دی ۱۳۸۰، گفت و شنودی با آن ماری شیمل، ص ۱۰ . 
۱۴ . تبیین آیات خداوند، ص ۳۴۲ و ۳۴۳ . 
۱۵ . آن ماری‏شیمل بانوی شرق شناس جهان غرب، ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش ۵، مرداد ۱۳۸۰، ص ۱۰ و ۱۱ .

پنج شنبه 29 مهر 1395  8:55 AM
تشکرات از این پست
nazaninfatemeh
دسترسی سریع به انجمن ها