یک کارشناس مسائل دینی و تربیتی با بیان اینکه در کشورمان، محرکهای شهوانی بسیار زیاد و تأمین حداقل است، گفت: مهمترین عامل «بلوغ زودرس» در این زمانه، محیطهای محرکی است که نوجوانان در معرض آن قرار دارند.
به گزارش فرهنگ نیوز؛ انسان از بدو تولد تا سالمندی مراحلی را در رشد طی میکند که یکی از حیاتیترین مراحل در رشد انسان، مرحله بلوغ که مرحله بین نوجوانی و جوانی است؛ از نظر لغوی، بلوغ به معنای «رسیدن به رشد» است؛ برخی مرحله بلوغ را یک مرحله بحرانی میدانند که در جریان یک تحول بهوجود میآید و دارای شرایط و ویژگیهای خاصی است.
«بلوغ زودرس» پدیدهای است که بهدلیل طی نشدن مراحل طبیعی رشد در جوامع افزایش پیدا کرده و باعث ایجاد نگرانی و ترس در ذهن کودکان و والدین شده به گونهای که امروزه بنابر عوامل و با بهوجود آمدن فناوریهای مختلف شاهدیم که سن بلوغ در حال پایین آمدن است یا به عبارتی بهتر، سن بلوغ پایین آمده و باعث ایجاد دغدغه و سؤالاتی در ذهن والدین و فرزندان آنها که در حال وارد شدن به این مرحله هستند، شده است.
برای پاسخ به سؤالاتی نظیر اینکه بلوغ زودرس چیست، چه عواملی باعث بروز بلوغ زودرس میشود، چه کارهایی برای جلوگیری از وقوع آن باید انجام شود و بیان مسائل دینی و معرفتی مرتبط با بلوغ زودرس، پای صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین "حسین گلردی" کارشناس مسائل دینی و تربیتی نشستیم که دارای سابقه فعالیت در مجموعههای علمی ـ تربیتی است و در حال حاضر در مجموعه کانون دانشپژوهان نخبه فعالیت میکند؛ در ادامه مشروح گفتوگو با گلردی تقدیم مخاطبان ارجمند شده است:
برای سؤال نخست، به طور خلاصه بلوغ زودرس را تعریف کنید؟
همانطور که اگر میوه نارسی را زودتر از موعد بچینند و بهجای شرایط طبیعی رشد، آن را در معرض انواع مواد شیمیایی و گازها قرار دهند، آن میوه دیگر شرایط طبیعی را نخواهد داشت؛ کودک و نوجوان نیز اگر در معرض انواع سموم محرک در اجتماع قرار گیرند، دچار بلوغ زودرس میشوند یعنی نوجوان قبل از به دست آوردن توان مقابله با اژدهای نفس خود باید به مقابله با این محرکها بپردازد؛ قبل از اینکه عقل به قدرکافی تقویت شود باید بتواند به درستی انتخاب و بر هیجانات جنسی خود غلبه کند اما در حال حاضر فرزندان را در یک پیکار نابرابر قرار میدهیم که در اغلب موارد برنده مشخص است.
چه عواملی باعث ایجاد بلوغ زودرس میشوند؟
جناب مولوی در دفتر سوم مثنوی داستان مارگیری را نقل میکند که در یکی از سفرهای خود به کوهستان برفی میرود؛ در حال گشت زدن به مار عظیمی میرسد که مولوی از آن به اژدها تعبیر میکند، در ابتدا ترس بزرگی به دلش وارد میشود و میخواهد پا به فرار بگذارد که متوجه میشود اژدها هیچ تکانی نمیخورد تا اینکه گمان میکند اژدها مرده است؛ داد و فریادی میکند اما اتفاقی نمیافتد، قدم به قدم و آهسته نزدیک میرود تا به بالاسر اژدها میرسد و خلاصه میبیند که اژدها مرده است پس مارگیر، چشمش برق میزند که لقمه چرب و بزرگی گیرش آمده است، از دُم مار گرفته و افتخارآمیز سینه را جلو داده و به سمت شهرش حرکت میکند، به هر محلی که میرسد مردم دورش جمع شده و او را تشویق و تعظیم میکنند تا رفته، رفته به شهر خودش یعنی بغداد آفتابی نزدیک میشود؛ حرارت و گرما، لحظهای شوق رسیدن به شهرش را کم نکرد تا به بغداد رسید، مردم دور او حلقه میزنند و تعظیمها اوج میگیرد و سرمستی خاصی مارگیر را فرا میگیرد، غافل از اینکه حرم آفتاب، کمکم اژدهایی که به خواب زمستانی رفته بود را بیدار میکند تا به جایی که اولین فردی که خوراک اژدها میشود خود مارگیر است که یکجا بلعیده میشود، سپس اژدها جستی میزند به اطرافیان نیز صدمه میزند.
عدم قرارگیری حکمت، در قلب دارای شهوت
اژدها همان نفس حیوانی انسان است که با تحریک شهوت و غضب بیدار میشود و جان و روح الهی انسان را به مخاطره میاندازد و او را به پستی میکشاند تا جایی که نفس حیوانی غالب میشود و او را از بین میبرد و باعث اذیت و آزار دیگران میشود؛ در غررالحکم آمده است: «الشهوات سموم قاتلات؛ شهوات سموم کشنده هستند»، «قرین الشهوة مریض النفس معلول العقل؛ همنشین شهوت و تمایلات نفسانی، دارای نفس مریض و عقل علیل است»، «اول الشهوات طرب و آخرها عطب؛ آغاز شهوتها شادی و طرب و پایانش درماندگی و هلاکت است»، «لا تسکن الحکمة قلباً مع الشهوة، حکمت در قلبی که شهوت در آن است، قرار نمیگیرد».
تقویت قوای حیوانی دلیل بروز بلوغ زودرس
بههمین خاطر نوجوان امروز ما تمرکز کافی بر ذهن خود ندارد، به وظیفه اصلی خود در این سنین که همان درس خواندن و علمآموزی است، نمیپردازد چون هم تمرکز از او گرفته شده و هم دوست دارد وقت خود را بر سیر کردن غریزههای حیوانی خود بگذارد در حالی که این غرایز سیری ناپذیر هستند؛ به صورت کلی دو قوا در انسان کار میکند، قوای حیوانی و قوای انسانی؛ اگر قبل از تقویت قوای انسانی مثل عقل، به بیدار کردن و تقویت قوای حیوانی دامن بزنیم شاهد بروز بلوغ زودرس میشویم.
اگر بیشتر از آنکه برای تأمین و در امان ماندن از غریزه جنسی به تحریک آن بپردازیم باعث بروز بلوغ زودرس میشویم و بههمین دلیل است که کودکان از لحاظ جسمی و غرایز جنسی بزرگ میشوند ولی از لحاظ عقلی و روحی رشد نیافته باقی میمانند.
اغلب بزرگسالان امریکایی در سطح اخلاقیِ مراحل سوم و چهارم یعنی 14 سالگی عمل میکنند
استاد طاهرزاده در کتاب جوان و انتخاب بزرگ مینویسد: «در روانشناسى، در مکتب پیاژه روشى هست که سنّ افراد را میتوان از روى انتخابهایشان تعیین کرد که با عنوان نظریه اخلاقی پیاژه مشهور است؛ اورنس کُهلبرگ روانشناس آمریکایى از پیروان مکتب پیاژه در پى تحقیقى که روى مردم امریکا انجام داد و سنّ افراد را از روى انتخابهاى آنها تعیین کرد در یک نتیجهگیری عجیب میگوید: «اغلب بزرگسالان امریکایی در سطح اخلاقیِ مراحل سوم و چهارم یعنی 14 سالگی عمل میکنند و درصد کمی از مردم به سطح اخلاقِ مافوق قراردادی دسترسی پیدا میکنند؛» او معتقد است در امریکا حتی بزرگسالانی وجود دارند که تفکر اخلاقی رشد نایافته پیش از قراردادیِ خود را همچنان ادامه میدهند و رفتارِ اخلاقی خود را بر اساس اجتناب از تنبیه و گرفتن پاداش تنظیم میکنند.
حال اگر مردم وقتی تحت تأثیر فرهنگ غربی و مکتب حسّی باشند، انتخابهایشان عمیق و درازمدّت و واقعی نیست و از نظر انتخابهای منطقی، در 14 سالگى که شروع انتخابهای بزرگ میتواند باشد، متوقف شدهاند و از نظر فکری رشد لازم را نکردهاند، حتی اگر از نظر سنّی 50 ساله هم باشند چون نتوانستهاند در جوانی انتخابِ بزرگ خود را انجام بدهند، در کودکیِ خود متوقّف شدهاند و عملاً از نظر روحی به جوانی نرسیدهاند.»
محیطهای محرک مهمترین عامل بروز بلوغ زودرس
اکنون در اکثر مناطق جهان سن بلوغ نوجوانان کاهش یافته است؛ سن بلوغ در نروژ از سال 1840 تا 1950 از 17 به 13/5 و در آمریکا از سال 1905 تا 1955 از 14/2 به 12/9 رسیده است؛ عوامل زیادی از قبیل وضعیت استخوانبندی، قد، آب و هوا، تغذیه و بسیاری عوامل دیگر در ترشح زودرس برخی هورمونها و بلوغ زودرس مؤثر است اما مهمترین عامل این زمانه محیطهای محرکی است که نوجوانان در معرض آن قرار دارند؛ «در اسلام امر شده به حداقل کردن تحریک و حداکثرسازی تأمین.»
بسیاری از دستورات به مراقبت و تقوا برای جلوگیری از تحریک شهوت است که در ادامه به مواردی که خانوادهها باید به کار بگیرند میپردازیم همچنین منظور از «تأمین» راههایی است که برای در امان ماندن از شهوات توصیه شده است یعنی خداوند متعال با علم و احاطه کاملی که به نیازها و غرایز طبیعی انسانها دارد ما را با این غرایز تنها رها نکرده بلکه برای هدایت صحیح و سالم آنها راهکارهای فراوانی داریم که در ادامه به آنها اشاره میکنیم البته باید گفته شود که مهمترین راهکار تأمین همان ازدواج است که به همین خاطر در اسلام به ازدواج آسان توصیه شده است.
نمیدانم ازدواجهای گران و سخت که در حال حاضر وجود دارد از کجا نشأت گرفته است زیرا بر اساس آیات و روایات چیز دیگری خواسته شده است همچنین مسئله تعدد زوجات و مسائل دیگر اسلام نیز همه بر سر حساب و براساس مصالح جامعه و افراد است هر چند سوءاستفادهها و کجفهمیهایی شده است اما اصل این مسائل در جای خودش بسیار حکمتآمیز و درست است.
بین بلوغ زودرس و مقتضیات زندگی امروزی (سبکهای زندگی، استفاده از ماهواره، اینترنت، گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی) چه ارتباطی وجود دارد؟
وجود حداکثر تأمین و تحریک در غرب
در غرب نیز تحریک و تأمین بهصورت حداکثر انجام میشود البته تأمین به کثیفترین و حیوانیترین شیوههای ممکن انجام میشود تا جایی که همجنسبازی و امور کثیف دیگر بهعنوان حقوق بشر معرفی شده و وقاحت به حدی رسیده است که مردم ما را به دلیل آزاد نبودن همجنسبازی در ایران محکوم و تحریم میکنند.
روانشناسان غربی به راحتی برای «استمنا» مجوز میدهند در حالی که محققین میگویند، این عمل منجر به آرامش و اتمام هیجانات نمیشود بلکه فقط ولع را زیاد میکند تا حدی که برخی از افراد از این عمل به سرحد جنون رسیدهاند؛ ارضای حرام، ضررهایی به جسم و جان انسان نیز وارد میکند.
اما در ایران، تحریک بسیار زیاد و تأمین حداقل استبنابراین معلوم میشود که خطر جدی است و باید فکری کنیم که چطور تحریکها را به حداقل کاهش دهیم و تأمین را بالا ببریم، پس سؤال اصلی این است که «مُحرِّکها» و «أمانها» چه هستند؟
تلف شدن وقت، حداقل ضرر کانالهای ماهواره
محرکها عبارتند از رسانههایی مثل ماهواره و اینترنت که اولی به کلی و مطلقاً ممنوع است و دومی را نیز باید به مقدار نیاز در اختیار قرار داد؛ حداقل ضرر کانالهای فراوان ماهواره، تلف شدن وقت ارزشمند خانوادهها و فرزندان آنها است و ضررهای بعدی به تحریک شهوت و غضب در فیلمها و برنامههای متعدد آنها برمیگردد بنابراین وجود این دست رسانهها در خانه برای همه مضر است و تفاوتی برای متأهل و غیرمتأهل ندارد اما اگر پدر و مادرها نسبت به خود دلسوزی ندارند حداقل از باب دلسوزی نسبت به فرزند باید این خطر را از فرزندان خود دور کنند.
مبارزه با هوای نفس، پایه اصلاح نفس
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان میگوید: «پایه اصلاح نفس، مبارزه با هوای نفس است و پدر و مادری که این را در عمل، رفتار و تجربه به فرزند خود آموزش ندهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان اصلاح شود و به خوبی تربیت بشود.»
بیتوجهی به پوشش مناسب
بیتوجهی و عدم رعایت پوشش مناسب در منزل نیز یکیدیگر از محرکهاست؛ پوششی که متناسب و مناسب همسر است لزوما برای فرزند مناسب نیست و باید مراقبت کرد تا در منزل نیز سطح مناسبی از پوشش رعایت شود، مسئله پوششِ مناسب را در ارتباط با آشنایان و اقوام نیز باید مورد توجه قرار داد.
أمانها عبارتند از محبت به فرزندان که نیازی اساسی در آنهاست و اگر در خانواده تأمین نشود، بستر ارضای انحرافی آن در خارج از خانواده مهیاست؛ ریشه بسیاری از انحرافات غیراخلاقی و دوستیهای نامشروع نیز همین مسئله است.
والدین در تعامل با کودکان از چه موضوعاتی باید آگاهی داشته باشند تا از وقوع بلوغ زودرس جلوگیری کنند؟
اگر دختری که در یک خانواده خوب رشد کرده باشد، وقتی در خیابان کسی به او بگوید من به شما علاقه دارم، در جواب میگوید چه آدم بیشخصیت و بیمزهای! مگر آدم به یک غریبهای که تا به حال او را ندیده اینطور ابراز علاقه میکند؛ یعنی نه تنها از این ابراز محبت، خوشحال نمیشود بلکه مشمئز میشود چون در خانوادۀ خودش به قدر کافی محبت دیده و اصلاً کمبود محبت ندارد تا فریفته یک ابراز علاقه سطحی و خیابانی شود.
نیاز به دوستیابی در دوران پس از بلوغ
البته نیاز به دوستیابی در خارج خانواده نیز واقعی است و مخصوصا فرزندان پس از بلوغ، به صورت طبیعی به دنبال جمع دوستانی هستند که از آنها بیشتر از خانواده الگو میگیرند و حرفشنوی دارند؛ این نیاز را نیز خانوادهها باید از طریق وصل کردن فرزندان به جمعهای مناسب تأمین کنند؛ مسئولیتسپاری و ایجاد مشغولیتهای مناسب و جذاب نیز یکی از عوامل مهمی است که میتواند فرزندان را از پرداختن به جذابیتهای انحرافی دیگر دور نگه دارند.
تقویت بنیه معنوی و بهخصوص تقویت اراده از طریق تشویق و ترغیب به برپایی نماز، ورزش، گوش نکردن موسیقی (به عنوان تضعیفکننده جدی اراده) و هدایت فرزند از خیالپردازی به عقلگرایی از جمله راههای مهمی است که ملکهای در ذهن انسان به وجود می آورد و از انجام گناه باز میدارد.
خارج کردن فرزندان از خیالپردازی
البته بهدلیل اینکه در سنین پایینتر، قوه خیال قویتر از عقل است، استفاده از داستان، فیلم و ابزاری از این قبیل برای تربیت ضروری است اما باید با تقویت عقلانیت، فرزندان را به تدریج از خیالپردازی خارج کرد.
شما در همه جا سراغ دارید انسانهایى را که مثلاً با اینکه 40 سال دارند ولى از برنامههاى کارتونى که تماماً بازی خیالات است، خوششان میآید، اگرچه میدانند که این برنامهها خیالاتی و غیرواقعی است؛ این اشخاص هنوز انتخاب بزرگ خود را انجام ندادهاند و در حدّ خیال ماندهاند در حالی که یک انسان عاقل هرگز نمیتواند با خیالاتِ غیرواقعی خوش باشد و با همان خود را راضی نگه دارد.
خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود
"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"