ستاره هم بازی نداشت
سرش رو روی ابر گذاشت
دوستی تو آسمون نداشت
اشکش روی زمین چکید
یک دفعه از اون بالاها
نگاهی کرد به حوض ما
ماهی قرمزم رو دید
از اون بالا پایین پرید
شلپ شلپ تو آب سرد
ستاره آب بازی می کرد
ماهی من خندون کنون
شنا می کرد دنبال اون
تو حوض ما تا صبح زود
ستاره ماهی شده بود