مقبره شیخ جامی در شهر تربت جام واقع شده است. جامی از علمای قرن پنج بود و آرامگاهش مقصد دوستداران او در شهر تربت جام است.
آرامگاه شیخ احمد جامی یکی از دیدنیهای استان خراسان رضوی، در حاشیه شمال غربی شهرستان تربت جام در کنار مقبره و مسجد خواجه عزیزالله در محلهای به نام سعدآباد واقع شده است.
شیخ احمد جامی (یا جام) که نام کامل وی احمد ابن ابوالحسن جامی نامقی ترشیزی است، از عارفان، شعرا و موسیقیدانان مشهور قرن پنجم و ششم هجری قمری بوده است. وی در سال ۴۴۰ هجری قمری در روستای نامق از توابع ترشیز (کاشمر فعلی) به دنیا آمد و در سن ۹۵ سالگی در تربت جام درگذشت. شیخ احمد در سن ۲۲ سالگی دچار تحول روحی شده و به عرفان روی میآورد. وی در این دوران از مردم کناره گرفته و ۱۸ سال در ارتفاعات نامق و کوهستان بزد، گوشه عزلت اختیار میکند و به مطالعه قرآن و تفاسیر و تحقیق در حال عرفا میپردازد تا این که به خدمت حضرت خضر(ع) مشرف میشود. ایشان در سن ۴۰ سالگی به تعلیم، ارشاد، گفتار و نگارش رساله و کتاب مشغول میشود و در سفرهایی که به نقاط مختلف میرود، در میان طبقات مردم از جمله برخی حکمرانان و زمامداران سیاسی نفوذ به دست میآورد. شیخ احمد القابی چون شیخ الاسلام، قطب الاوتاد، شیخ ابونصر احمد ژنده پیل، پیر جام و شیخ جام دارد.
مقبره شیخ جامی
بقعه جامی در واقع یک مجموعه است که از بخشهای مختلفی چون مقبره شیخ احمد، ایوان، گنبدخانه، مسجد کرمانی، گنبد سفید، مسجد عتیق، مدرسه امیر جلالالدین فیروزشاهی و مسجد جامع نو تشکیل شده است. البته الحاقات دیگری در این مجموعه وجود دارد که در دورههای مختلف به وجود آمدهاند مانند آبانبار، مسجد زیرزمینی و قبور مجاور مزار.
ورودی آرامگاه
در قسمت شرقی مجموعه، ورودی واقع شده و به گونهای است که نظر انسان را به خود جلب میکند. معماری این بخش شامل پیشطاق ورودی، آستانه درگاه با درِ چوبی و طاقهای دو اشکوبه به طرفین است. درِ چوبی قدیمی مجموعه آراسته به کتیبههای کوفی است که به دلیل محو شدن بیشتر قسمتهای آن، قابل خواندن نیست، اما ظاهر آن نشان از قدمت این اثر دارد.
به طور کلی، ورودی از قسمتهای قدیمی مجموعه به شمار رفته و مربوط به قرن هشتم هجری قمری است. بخش ورودی مجموعه آرامگاه که از خشت ساخته شده، در ابتدا هیچگونه تزئیناتی را شامل نمیشده است و در دوره ایلخانی نمای مجموعه با گچ سفید شده و در دورههای بعد با استفاده از گچبریهای زیبا و استفاده از رنگ قرمز، ورودی مجموعه را آراستهاند.
گنبدخانه
گنبد و گنبدخانه در قلب مجموعه واقع و چهارنماى خارجى آن توسّط بناهاى اطراف پوشیده شده است؛ دیوارهاى گنبدخانه، در داخل تا حد کتیبه و هشت بخشى گنبد بالا مىرود. چهار سه کنج و چهار طاقنماى پُر، هشت ضلعى زیر گنبد را مىسازد و سطح زیر گنبد نیز با یک کاربندى پوشانده شده است. ساختمان و طرح بناى گنبد، یادآور مقبره سلطان سنجر در مرو (قرن ۱۲م) و بقایاى آرامگاه تیمورى مجاور مسجد هرات است که در سال ۱۲۰۰ میلادی بر پا شده است. به نظر میرسد ورودىهاى شمالى، جنوبى و شرقى، اصلى باشند؛ وجود گچبرىهاى اطراف ورودى غربى، بیانگر این است که این فضا، که قبلاً محراب بوده و در زمانى که دیگر گنبدخانه محل برگزارى نماز نبوده، درى در آن تعبیه شده است. سه جفت درِ گنبدخانه، مربوط به قرن هشتم هجرى است که یکى از آنها تاریخ ۷۳۳هجری قمری را نشان میدهد. یک جفت درِ دیگر که در حال حاضر ورودى غربى (محراب سابق) است، مربوط به قرن پانزده میلادى است. دیوارها و گنبد با طرحهاى هندسى و گیاهى با زمینههاى مختلف آبى رنگ تزیین شده که از نظر سبک، مربوط به نیمه دوّم قرن چهاردهم میلادى است. کتیبه زیر گنبد (گریو)، کتیبهاى قرآنى است. ولى کتیبه بزرگ زیرین آن، اطّلاعات مهم تاریخى در بردارد.
این گنبدخانه، اوّلین بنایى است که بعد از گذشت ۹۷ سال از فوت شیخ ـ در سال ۵۳۶هجری قمری ـ در کنار قبر او برپا شده و چون بر روى قبر او ساخته نشده، مقبره نیست. از طرف دیگر، چون پس از مرگ شیخ، مزار او محل اجتماع مریدان و فرزندان وى بوده است، از این رو درگذشته بهعنوان جماعت خانه مورد استفاده بوده که وجود چلّهخانههاى داخل آن نیز گواهى بر صحّت این ادّعاست و از طرف دیگر، به عنوان نمازخانه نیز مىتوانسته مورد استفاده زائران مزار شیخ قرار گرفته باشد.
ایوان
ایوان این مجموعه که حدود سی متر ارتفاع دارد، در نیمهی اول قرن هشتم هجری بنا شده است. قبل از پایان گرفتن کار بنای ایوان معمار آن دار فانی را وداع گفت و ادامه آن به فرزندش «غیاد الدین بن مطهر» واگذار شد. فضای معماری ایوان در مجاورت گنبدخانه با سقفی نیمگنبدی و تزئینات کاربندی با دو ورودی مستقل مسیر ارتباطی به بناهای طرفین خود ـ مسجد کرمانی و گنبد سفید ـ را پدید آورده است.
ایوان با ارتفاعى در حدود ۳۰ متر در برابر گنبد قرار گرفته و با قوس هشت قسمتى و سقف نیم گنبدى کاربندى شده است و در طرفین ایوان، مسجد کرمانى و مسجد گنبدى سفید قرار گرفته که از داخل ایوان، دو درگاه به آنها راه دارد. دو گلدسته کوتاه شش ضلعى در بالاى ایوان جاى گرفته که ساخت آنها را به شخصى به نام «شیخ اسماعیل خان مستوفى الممالک» که مستوفى کل کابل و قندهار در زمان نادرشاه است، نسبت مىدهند.
نماى پشتی ایوان، شامل دو بخش مىشود: نخست، قسمتى که طاق ایوان را در بر مىگیرد و مستقل از گنبدخانه است. پس از این قسمت، دیواره پشت پیشانى ایوان قرار گرفته است که در دو طرف آن، بدنه شش ضلعى منارهها قرار دارد و در هر یک از آنها، درى تعبیه شده که از آن طریق مىتوان به رواق پشت ایوان راه یافت. دیگری قسمت مأذنههایى است که کوچکتر از بدنه زیرین خود ساخته شدهاند.
در تزیین ایوان، از کاشىکارى و گچبرى استفاده شده است. در این ایوان، دو نوع کاشىکارى متعلّق به دو دوره مختلف به کار رفته است؛ نخست، کاشیهاى فیروزهاى شش گوش منقوش که با نقوش گل و برگ و ستاره ۱۶ پر به رنگهاى سیاه، لاجوردى و فیروزهاى بر زمینه سفید تزیین شدهاند و کاشىیهاى فیروزهاى رنگ مثلثی کوچک که با نقوش اسلیمى و به رنگ سیاه منقوش شده و چهارگوشه کاشىهاى شش گوش بزرگ را پر کردهاند. نوع دوّم، کاشى کارى معرّق دور صفوى (۱۰۲۲هجری قمری) است که تمامى نماى ایوان، از اسپر و پیشانى آن گرفته تا زیر قوس را با نقوش هندسى، حیوانى، گیاه و کتیبههاى ثلث با رنگهاى سفید، سیاه، آبى، فیروزهاى، لاجوردى، سبز روشن، قهوهاى روشن و سیر و زرد پوشاندهاند. علاوه بر کاشىکارى، از گچبرى نیز در چند جاى ایوان استفاده شده که همه، متعلّق به یک دوره نیستند.
مسجد کرمانی
مسجد کرمانی در سمت چپ ایوان قرار دارد و نام آن منسوب به معمار آن (خواجه زکی بن محمد بن مسعود کرمانی) است. در میانهی هر ضلع آن یک شاهنشین قرار دارد. سه چلهخانه نیز در زوایای شرقی و غربی ساخته شده و در شاهنشینِ ضلع غربی زیباترین عنصر معماری این مسجد یعنی محراب گچبری و نفیس آن به چشم میخورد. این محراب از شاهکارهای معماری قرن هشتم هجری به حساب میآید.
سقف این بنا، شامل پنج قسمت است: دو شاه نشین شمالى و جنوبى با پوشش نیم گنبدى که در جلوى هر کدام، دو تویزه با طاق خوانچه پوش قرار دارد و سرانجام در مرکز بنا، بر روى چهار تویزه، گنبد کوچکى زدهاند که بعداً بازسازى شده است. در زیر این گنبد، در کف مسجد، سردابى با نقشه مربّع که داخل آن سه تابوت قرار داشت، کشف شده که هویّت مدفونان مشخّص نیست.
تزیینات داخل بنا، شامل تعدادى قوس تزیینى در اطراف حجرهها و گچبرىهایى به شکل مقرنس در بالاى در چلّه خانه است. در بالاى این قسمت و در کمرگاه بنا، کتیبهاى به خط ثلث، بنا را دور مىزند و در بالاى آن، مقرنس کارى بسیار زیبایى به کار رفته که در طاق شاهنشینها قرار دارد و در پایین مقرنسهاى شمالى و جنوبى، جمعاً هشت لوح گچبرى مشبّک وجود داشته که امروزه، هفت لوح آن باقى مانده است. در میان تزیینات این مسجد، محراب گچبرى شاهنشین غربى، از اهمیّت خاصى برخوردار است که داراى نقوش مختلف گیاهى و خطى و هندسى پر نقش است.
نماى خارجى مسجد کرمانى که رو به صحن اصلى مزار قرار دارد، متشکل از چهار طاقنما و قابهاى ساده آجرى در حد فاصل آنهاست که از این میان، دو طاقنمایى که بعد از ایوان قرار گرفتهاند، داراى مقرنس کارى با اسلوب به کار رفته در داخل بنا هستند و حواشى آنها نیز داراى گچبرىهایى نظیر نمونههاى داخل بناست. در خصوص تاریخ ساخت این بنا، نمىتوان اظهار نظر دقیقى کرد؛ اما احتمال بیشترى وجود دارد که این بنا، متعلق به نیمه دوّم قرن هشتم هجری قمری باشد.
مسجد عتیق
این بنا، در جنوب غربى گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعى به سبک شبستانى گنبددار شامل پنج رواق است که رواقهاى محورى آن، عریضتر از رواقهاى کنارى است. در مرکز بنا، گنبدى بر روى چهار تویزه زده شده بوده که بعدا ویران شده است. در امتداد هر دو رواق، طاقهاى دو طبقه قرار دارد که طاقهاى سلهدار (پاطاق کمى پیش آمده) آن به دو شیوه پرى (عمودى) و رومى (افقى) آجرچینى شدهاند. در داخل دیوارهای طبقه دوّم (جبهه غربى)، راهرویی تعبیه شده که چند دهانه آن را مسدود کردهاند. سقف این رواقها، با یک سرى تویزه و طاقهاى خوانچهپوش و پانیذ پوشیده شده است. با قضاوت بر روى آنچه از بنا باقى مانده است، مىتوان گفت تنها دو دهانه غرب گنبد ـ یعنى دو دهانه مقابل محراب ـ با گچبرى تزیین شده بوده است. تزیینات گچبرى اسلیمى، لنگه طاقهاى رواق محراب را مزیّن ساخته است. پشت طاقهاى دور قوسىهاى بالا و پایین، با نواره کتیبه تزیین و بدنه زیر لنگهها با طرحهاى آجرهاى بروى اندود گچ، منقوش شده است. گوشه ستونها داراى ستونچههایى با طرح مارپیچ است و محدوده طاقها با نوعى گچبرى مشخّص شده است. بر روى یکى از پشت طاقهاى زیر گنبد، قطعاتى از کاشىهاى سفید و آبى قابل ملاحظه است.
گنبد فیروزشاهی
گنبد فیروز شاهی یا گنبد سبز یا مدرسه امیر جلال الدین فیروزشاه نیز از بناهای مشرف بر صحن مزار جام است. بنا دارای نقشهای چلپایی و چهار ایوانی است که بر فراز آن گنبدی قرار گرفته است. همچنین گنبدخانهای چهارطاقی با چهار شاهنشین و دو طاقنما در بخشهای شرقی و غربی آن وجود داشته و سرتاسر بنا را تزئینات زیبای کاشیکاری پوشانده است. در طاقنماى غربى آن، محرابى قرار داشته و امروزه تنها قسمتى از حاشیة قوس آن برجاى مانده است. بر فراز طاق درگاههاى شمالى و جنوبى که هر دو به منزله ورودى بنا محسوب مىشوند، دو طاق سوار کردهاند که نورگیرى در هر یک از آنها جاى داده شده است. مهمترین بخش بنا، سقف بناست که با به کارگیرى سه کنجها و کاربندى، به شیوهاى بسیار بدیع و زیبا پوشیده شده و بر فراز آن، گنبدى آوگونه سوار است.
مسجد جامع نو
مسجد جامع نو در جانب غربی مزار واقع است. رواق شرقی این بنا با مسجد عتیق پیوند خورده و ظاهراً تنها بخش قدیمی مسجد، گنبد مقصوره است که توسط (جلال الدین فیروز شاه) به سال ۸۴۶ هجری قمری بنا شده است. رواق شرقى، با مسجد عتیق پیوند خورده و براى این کار، الزاماً بخشى از آن و احتمالاً بناهاى مغولى شمال مجموعه تخریب شده است. درى که جایگزین محراب گنبد شده، ورودى به مسجد جدید را فراهم ساخته است. دیوارههاى تکیه حیاط، طاقهاى رواقها و شبستانهاى طرفین گنبد مقصوره و تزیینات زیر گنبد، نسبتاً جدید هستند. تنها بخش اصلى مسجد به نظر مىرسد که گنبد مقصوره باشد. ظاهراً این مسجد نیز توسّط جلالالدّین فیروزشاه در سال ۸۴۶ هجری قمری ساخته شده است. بر روى کاشى خشتى فیروزهاى رنگى به ابعاد ۲۵در ۲۵ سانتىمتر که در زیر قوس ایوان شرقى مسجد جامع، در پشت دیوار غربى گنبدخانه نصب شده، کتیبهاى به خط ثلث و به رنگ سفید بر زمینه فیروزهاى، حاوى عبارت «عمل العبد الضعیف حاجى زین ابن محمود الجامع الشیرازى سنة ۸۴۶» دیده مىشود.
مرقد شیخ جامی
آنچه که از همه بیشتر در محوطه جلب نظر میکند، مرقد شیخ احمد است که نزدیک به ایوان مرتفع در فضای باز به صورت باشکوهی قرار دارد. آرامگاه با مصالح آجر و گچ و به شیوهای خاص از سطح محوطه بالا آمده است. مزار دارای دو سنگ به صورت افراشته است که اولی لوح اصلی است که بالای سر قرار گرفته و دارای تزئیناتی همچون گل، برگ و آرایههای گیاهی است و دومی در پایین مزار است که در طرفین آراسته به کتیبه است. از درون سنگ قبر شیخ، درخت کهنسالی به صورت خودرو با شاخههای فراوان روییده است. با این که ریشههای درخت در حال تخریب گور هستند، نوادگان شیخ میگویند از احمد جامی روایتی دارند که هیچگاه درختی را قطع نکنند. زائرین تربت شیخ نیز اعتقاد خاصی به این درخت دارند. درخت رمز زندگی، باروری، فناناپذیری، واقعیت مطلق و سرچشمه آب حیات است. درخت تمثیلی است از تمرکز، از این رو اعتقاد رویش درخت بر این مزار کنایه از جاودانگی یاد و خاطره شخصیت مدفون است. درباره این نوع درخت پسته که بومی تربت جام است، اعتقاد بر این است که بر سر مقابر و مزارهای آزادگان مسلمان ایرانی و بزرگان میروید. همچنین مردم نواحی شرق خراسان در مورد درختان روییده بر مزارها بر این باورند که آنها از ناف دفنشدگان روییدهاند.
محجری از سنگ مرمر اطراف مزار را محصور نموده و ۱۸ پایه از سنگ مرمر سیاه در بین آن، زیبایی خاصی به محجر داده است. بر اطراف این قسمت در طول اعصار و قرون، دستنوشتهها و یادگاریهایی از مسافران و زائران اهل دل بر جای مانده است.
در محوطه اين بنا تعدادی سنگ قبر ديده میشود كه به صورت عمودی نصب شده و بر روی آنها نام و نام خانوادگی و تاريخ وفات و تولد متوفی با آياتی از قرآن و نقشهای اسليمي زيبایی كنده شده است. ارتفاع سنگها متفاوت و رنگ آنها سفيد، خاكستری و سياه بوده، مكان دفن متوفی هم سطح خاك است. این نوع سنگها که از نظر شکل به دو دستۀ افراشته و صندوقی تقسیم میشوند، هر یک دارای مشخصات مشابه و متفاوت نسبت به سنگ نوع دیگر هستند؛ چنین به نظر میرسد که هر چه مقام مدفون در رتبۀ بالاتری قرار داشته، ارتفاع سنگ مزار او نیز بیشتر بوده و همین طور ظرافت تزیینات و دقت در ساخت و نقش کتیبه ها به همان نسبت افزایش مییافته است. اين گورستان به اهل تسنن تعلق دارد.