0

اشعار روز دوم ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

میر حسن الفت-ورود به کربلا-نوحه با سبک

سلام آل ياسين - سلام آل طاها
به سالار زينب حسين جان 2
يا ثارالله و ابن ثاره 2     از عشق تو ما آواره
براي تو مي گريم – براي تو مي سوزم – براي تو مي ميرم

حسين عزيز زهرا

هلال غم دمیده – به کربلا رسیده
دگر کاروان حسینی 2
از بیت الله، شد ثارالله، چون ابراهیم در قربانگاه
بود ذبح او اصغر – اذان گوی مه منظر – اباالفضل آب آور

حسین عزیز زهرا

زمان البلاء شد – که خیمه ها به پا شد
که دلها به غم مبتلا شد 2
زینب دلِ مضطر دارد، دلشوره ی دلبر دارد
عنان گیرش شد اکبر– رکاب پای خواهر– شده پای آب آور

حسین عزیز زهرا

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

من تو رو دارم ديگه غم ندارم
من تو رو دارم چيزي كم ندارم
به من بگو كه چي شده داداشي
دق ميكنم اگه پيشم نباشي
تا هركجا بري ميام به قران
شهر بلا بري ميام به قران
چرا داري گريه كنون ميخندي
كجا ميخواي بري كه بار ميبندي
خواهر برادري سفر چه خوبه
راه افتادن وقت سحر چه خوبه
روسري  گلدار منم رو بردار
چادر بازار  منم رو بردار
عاشق اون لحن خوش صداتم
خودم بلا گردون بچه هاتم 
صداي گريه هات يادم نميره
اون التماس دعات يادم نميره
خسته شدم ببين ز پا نشستم
داداش من از خير سفر گذشتم
اينجا كجاست ؟ بيا بريم مدينه
كرببلاست ؟ بيا بريم مدينه
اينجا كجاست ؟ چرا اسير درديم
داداش بهم بگو كه بر ميگرديم
من از سنان و حرمله ميترسم
من از كمان و حرمله ميترسم
دلت مياد ببيني غرقه در خون
سر به سرم ميذاره شمر ملعون
يا كه سنان راه منوميبنده
هو ميكنه به اشك من ميخنده
دلت مياد خولي بد قواره
  پيش همه  ادامو در بياره
دلت مياد  درد كمر بگيرم
رو نيزه ها از تو خبر بگيرم
دلت مياد ببيني روسري مو
چادر يادگار مادري مو
حق بده از درد فراق ميترسم
حق بده از غصه و داغ ميترسم
بيا و بي خيال كربلاشو
بيا و تكيه گاه بچه ها شو
منو با يك سه ساله تنها نذار
با زجر اين قافله تنها نذار
تا رفتي زينب تو نيمه جون شد
يك سفر اومديم كه زهرمون شد
شاعر علیرضا خاکساری

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

سیدمحسن حسینی

ورود کاروان به کربلا

 

جمال دلبرم چون آفتاب است

چو گیسویش دلم در پیچ و تاب است

به بزم عشق هر کس را که دیدم

به یاد چشم او مست و خراب است

صفا و مروه را بی او صفا نیست

بدون مهر او زمزم سراب است

حرم شاهد بُود صاحب حرم اوست

حرم بی صاحبش در اضطراب است

طواف کعبۀ گِل هفت بار است

طواف کعبۀ دل بی شمار است

زمین کربلا دیده به راهش

صدف چشم انتظار دُرّ ناب است

شَود بانوئی از محمل پیاده

که بال صد ملک او را رکاب است

تماشا کن که زهرای سه ساله

به روی دامن عباس خواب است

زهر سو دیدۀ تیر سه شعبه

به زیر حنجر طفل رباب است

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

ورود کاروان به کربلا

 

اینجا کجاست برادر من؟ زودتر بگو

ای یادگــار مــادر من، زودتـر بگـو

این دلهره که در دل زینب فتاده چیست؟

بنگـر به حـال مضطر من، زودتر بگو

منت گـذار و خیمه در این بـادیه مزن

تاج سـرم ، صنـوبر من زودتـر بگو

احساس می کنم که زمان جدایی است

اینگونه نیست دلبر من ؟ زودتر بگو

تعبیر خواب کودکی ام یادتان که هست

ای شاخه سار آخر من، زودتر بگو

کم بغض های سینۀ خود را فرو ببر!

حـرفی بزن بـرادر مـن، زودتـر بگو

این غنچه های زیر گلویت نشان چیست؟

باشـد فـدات حنجــر من ، زودتـر بگو

حس میکنم که زانوی من بی رمق شده

پشت و  پنـاه و  یـاور من زودتر بگو

این ریشه های گیسوی من تیر می کشد!

دستی بکش تو بر سر من، زودتر بگو

عباس جور دیگری به حرم می کند نگاه

طوری شده است معجر من؟ زودتر بگو

طفلی رقیه سخت دلش زیر و رو شده

از حــال و روز دختــر من زودتـر بگو

دارم هـراس دیدن گـودال آن طرف

آید صـدای مــادر من زودتــر بگــو

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

سیدمحمدجواد شرافت

ورود کاروان به کربلا

 

پر از شور و نوایی نینوایی

پر از کرب و بلایی کربلایی

چکیده بر تو روزی اشک حیدر

ولی تو تشنه ی خون خدایی

***

مبادا خواهری گریان بماند

مبادا مادری نالان بماند

فراتی داری از آب گوارا

مبادا کودکی عطشان بماند

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

حسن لطفی

ورود کاروان به کربلا

 

اینجا کجاست این همه غربت دیار کیست

این خاک، این غبار پر از غم مزار کیست

آن تل، تل خاکی و گودی پشت آن

جانم به لب رسانده مگر سوگوار کیست

با من بگو که آن همه نیزه برای چیست

یا آن سپاه دشنه به فکر شکارِ کیست

وای از رباب حرمله اینجا چه می کند

وای از رباب حرمله در انتظار کیست

آن نیزه های مرد کش سهمگین او

سهم گلوی مثل گل شیر خوار کیست

برگرد تا به گریه نگویم کنار تو

این زخم های بیشتر از بیشمار کیست

برگرد تا که نشنوی از کوفیان که این

ناموس بی برادر و محمل سوار کیست

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

حبیب الله چایچیان

کاروان در مسیر کربلا-ورود به ماه محرم

 

باز این چه نواست، وز کجا می‌آید؟

کاین نغمه به گوش آشنا می‌آید

یا رب چه غبار دلنشینی است که باز

بر لوح دل از خاطره ها می‌آید ؟

این کیست، که از قِصۀ پر غُصۀ او

غم های دگر، به انتها می‌آید؟

این کیست، که بر پردۀ دل چنگ زند

کز شور غمش، دل به نوا می‌آید؟

این کیست، که از شتاب چرخ عمرش

گرد غم و طوفان عزا می‌آید؟

این کیست، که از شعار آزادی او

بر گوش مجاهدان، ندا می‌آید؟

این کیست، که هر کس شنود نامش را

با چشم تر و، نوحه سرا می‌آید؟

این کیست، که هر جا گذرد، همچو بهار

بوی گل سرخ، از فضا می‌آید؟

این کیست، که حج خویش، ناکرده تمام

لبیک به لب، به نینوا می‌آید؟

خون در دل عاشقان حق، می‌جوشد

یک لاله عذار حق نما می‌آید

از شهر نبی، مسافری سرگردان

با قافله اش، به کربلا می‌آید

این عاشق سرگشته، حسین است، حسین

کاینجا به مشیت خدا می‌آید

این ذبح عظیم است، که از بیت خدا

با جمله عزیزان به منا می‌آید

اکبر به شتاب، از پی ثار الله

با قلب حسین، پا به پا می‌آید

قاسم که درین سفر بجای حسن است

آید به نظر که مجتبی می‌آید

عباس به پاس محمل خواهر خویش

چون سایۀ زینب، ز قفا می‌آید

گر جنگ و ستیز است، خدایا، در پیش

پس دختر زهرا به کجا می‌آید؟

کس نیست ( حسانا ) که بپرسد ز رباب:

با اصغر شش ماهه، چرا می‌آید؟

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

میر حسین الفت-ورود به کربلا-نوحه با سبک

با خروجش قیامت به پا کرد
کعبه را غرق آه و نوا کرد
چون خلیل آمد و بین صحرا
کعبه ی دیگری را بنا کرد
وای، زائر بیت الله- وای، آمده یا الله
وای، جانب قربانگاه

وای یااباعبدلله(ع(
*****
همره آورده او خواهرش را
هم اباالفضل آب آورش را
هم دودسته گل مجتبی را
هم اذان گو علی اکبرش را
وای، خیمه ها شد برپا- وای، ناله های زهرا(س(
وای، پر شده در صحرا

وای یااباعبدلله(ع(
*****
یک طرف خیمه گاه رباب است
آسمان غرق در التهاب است
یک طرف روی زانوی زینب(س(
دختر کودکی گرم خواب است
وای، کودک مه پاره- وای، در دل گهواره
وای، مادر بیچاره

وای یااباعبدلله(ع)

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

حسین میرزایی-ورودیه کربلا-نوحه

اي ساربان ديگر مران اينجا زمين كربلاست
اين سرزمين پربلا قتلگه خون خداست
واي حسين واي حسين «2»

***

گلهاي باغ فاطمه اينجا همه پرپرشود

درپيش چشم خواهرش اينجا حسين بي سر شود

واي حسين واي حسين«2»

***

زهرا دراينجا ناله غريب مادر مي زند
زينب به دورقتلگه برسينه وسرمي زند

واي حسين واي حسين«2»

***

اينجاست كعبه حسين قتلگهش كوي مناست
سعي صفا ومروه اش به زير سم اسب هاست

واي حسين واي حسين«2»

 

پايگاه رضيع الحسين(عليه السلام)

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

 اشعار شب دوم محرم الحرام – روضه ورودیه

 

گرد و خاکی ز دور پیدا بود

کاروانی ز نور پیدا بود

 

کعبه هایی روان ز سمت حجاز

همه ی روشنی دنیا بود

 

آسمان بر زمین گذر می کرد

یا که خورشید، روی شن ها بود

 

زیر پایش به جای خاک کویر

بال های فرشته ها وا بود

 

در میان تمام محمل ها

محملی بی رکاب پیدا بود

 

گرد گردش عشیرۀ سادات

دست بر سینه های شیدا بود

 

محملی روی دوش جبرائیل

قبله ای که عجیب گیرا بود

 

در یمین عون و جعفر و صادق

در یسارش علی لیلا بود

 

پشت سر شیرهای هاشمی و

پیش رو هم حسین زهرا بود

 

لیک تنها کنار پردۀ آن

جای مردی بلند بالا بود

 

محمل عمّۀ امام زمان

که رکابش به نام سقا بود

 

چون زمان نزول می آمد

گوییا مرتضی در آن جا بود

 

چشم نامحرمان در آن اطراف

کور می شد اگر که بینا بود

 

زهر چشمش هزار کابوس است

حرف حرف نزول ناموس است

 

وقت برپایی حرم شده است

زانوانی غیور خم شده است

 

لرزه افتاده بر تمامی دشت

وقت کوبیدن علم شده است

 

چشمش از چادری تبرک کرد

پشت سقا دوباره خم شده است

 

بر زمین پا نهاد خاتونی

آسمان خاک این قدم شده است

 

زیر لب یا مجیب می خواند

که وجودش پر از علم شده است

 

غرق دلشوره است و مثل رباب

چشم هایش مدار غم شده است

 

لحظه های غروب نزدیک است

کمی از هُرم روز کم شده است

 

باز آرام با برادر گفت :

دل من تنگ مادرم شده است

 

چیست اینجا که نیمه جانم کرد؟

از همین ابتدا کمانم کرد؟

 

وای از این سرزمین بیا برگردیم

نخل ها را ببین بیا برگردیم

 

همه جا تیغ و تیر و سر نیزه

همگی آتشین بیا برگردیم

 

به علمدار تا نظر نزدند

جان ام البنین بیا برگردیم

 

این تو و این کودکان که می لرزند

این همه لاله چین بیا برگردیم

 

تا نخندند بر من و اشکم

در غروب غمین بیا برگردیم

 

تا نبیند نفس نفس زدنم

غرق خون جبین بیا برگردیم

 

تا نیفتی میان آن گودال

زخمی از پشت زین بیا برگردیم

 

به گمانم بمیرم از این حال

حرمله آمده زبانم لال

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

کاروان سلاله های خدا

کاروان امام عاشورا

 

کاروان بهشتیان زمین

کاروان فرشتگان سما

 

یکی از نوکرانشان جبراییل

یکی از چاکرانشان حورا

 

گوشه ای از صدایشان داوود

نفسی از دعایشان عیسی

 

نوجوانانشان چو اسماعیل

پیرمردانشان خلیل آسا

 

زایر اشکهایشان باران

تشنه مشکهایشان دریا

 

همه آیات سوره ی مریم

همه چون کاف و ها و یا والی

 

یوسفان عشیره ی حیدر

مریمان قبیله ی زهرا

 

کعبه میبیند و طواف ملک

چشم تا کار میکند اینجا

 

کشتگان حوادث امروز

صاحبان شفاعت فردا

 

تا به حالا ندیده هیچ کسی

این همه آفتاب یکجا

 

هر دلی با دلی گره خورده است

همه مجنون صفت همه لیلا

 

دارد این کاروان صحرایی

دخترانی عفیفه و نو پا

 

همه با احترام و با عزت

همه در پرده های حجب و حیا

 

پرده را از مقابل محمل

باد حتی نمی برد بالا

 

دور تا دورشان بنی هاشم

تحت فرمان حضرت سقا

 

پای علیا مخدره زینب

روی زانوی اکبر لیلا

 

از غروب مدینه می آیند

در زمینی به نام کرب وبلا

 

میرسیدند و یاد می کردند

از سر و طشت و حضرت یحیی

 

حق نگهدار این همه مجنون

حق نگهدار این همه لیلا

 

علی اکبر لطیفیان

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

علی انسانی

ورود کاروان به کربلا

 

بلا جویان سفر طی شد بود دشت بلا این جا
فرود آیید از مرکب، بود معراج ما این جا
اگر ما موسم حج از وطن آواره گردیدیم
چه کاری با صفا، دارد صفایی چون صفا این جا
منم آن باغبان و صد گلستان گل به همراهم
که در آتش کِشد گلچین همه باغ مرا این جا
فلک کن میزبانان را مُهیّای پذیرایی
که مهمانان رسیدند و شده مهمان سرا این جا
الا ای پور دلبند علی دست خدا عباس
به پای دوست، دستت می شود از تن جُدا این جا
الا ای شبه پیغمبر، زنندت تیغ کین بر سر
دو تا فرق تو می گردد شود پشتم دو تا این جا

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

 اشعار شب دوم محرم الحرام – روضه ورودیه - وحید قاسمی

 

کاروان بهشتیان آمد

 کربلا میهمان نوازی کن

متبّرک شدی به عطر حسین

 برترین خاک؛ سرفرازی کن

**

کربلا دجله را خبر کن زود

 قافله با شتاب آمده است

تکّه ای ابر سایبان بفرست

 شیر خوار رُباب آمده است

**

یاد تیغ و تُرنج افتادی

 به تو حق میدهم که حیرانی

قدو بالای دیدنی دارد

 علی اکبر است می دانی

**

بوی شهر مدینه را حس کن

 این دو آئینه ی سخا هستند

مثل من بُغض کرده ای آری

یادگاران مجتبی هستند

**

مثل پروانه گرد اربابت

 نوجوانان زینب کبری

بهترین هدیه شد برای حسین

 لب خندان زینب کبری

**

 ازفرات خودت بگو قدری 

ساقی این خیام عباس است

آب سرد و خنک به او برسان

 چون به قولی که داده حسّاس است

**

کربلا زینب است این بانو

عزتّش را مگر نمی بینی

هی نگو دشت از چه میلرزد

هیبتش را مگر نمی بینی

**

داغدار قبیله آمده است

اشک وخون دارد او به دیده هنوز

کربلا زود سر به زیر انداز

سایه اش را کسی ندیده هنوز

 

**

وحید قاسمی

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

حسین میرزایی-ورودیه کربلا-نوحه

اي ساربان ديگر مران اينجا زمين كربلاست
اين سرزمين پربلا قتلگه خون خداست
واي حسين واي حسين «2»

***

گلهاي باغ فاطمه اينجا همه پرپرشود

درپيش چشم خواهرش اينجا حسين بي سر شود

واي حسين واي حسين«2»

***

زهرا دراينجا ناله غريب مادر مي زند
زينب به دورقتلگه برسينه وسرمي زند

واي حسين واي حسين«2»

***

اينجاست كعبه حسين قتلگهش كوي مناست
سعي صفا ومروه اش به زير سم اسب هاست

واي حسين واي حسين«2»

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار روز دوم ماه محرم

حیدر توکلی-ورود به کربلا-زبان حال حضرت زینب(سلام الله علیها)

ای مرا از لحظۀ دیدار تاج سر حسین

هم برادر بودی و هم یار هم یاور حسین

هر کجا بردی مرا خرسند می بودم ولی

این سفر بی تابم و محزونم و مضطر حسین

این بیابان بوی هجران و غم و خون می دهد

روی برگردان از این صحرای غم پرور حسین

گر ندارد کربلا قصد جدایی بین ما

پس چرا جا داده در خود این همه لشگر حسین

گفته بودی میهمانی می روم اما بگو

میزبان آورده با خود پس چرا حنجر حسین

آن عرب با تیرهای سهمگینش را بگو

برنمی دارد چرا چشم از علی اصغر حسین

نیزه داران گوئیا بر هم نشانی می دهند

از قد و بالای رعنای علی اکبر حسین

عده ای در بین نخلستان کمین بنشسته اند

قدصشان باشد گمانم صید آب آور حسین

این همه شمشیر و تیر از بهر استقبال نیست

ترس آن دارم تو را بینم ولی بی سر حسین

حیف از این گلها که با خود همسفر آورده ای

بیم آن دارم که گردد باغبان پرپر حسین

 

پايگاه رضيع الحسين(عليه السلام)

 
 
چهارشنبه 14 مهر 1395  5:09 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها