0

کاروانسرای زین الدین یزد ، داستان سفر

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

کاروانسرای زین الدین یزد ، داستان سفر

کاروانسرای زین الدین یزد؛ داستان سفر

 


 

کاروانسرای زین الدین در مسیر یزد به کرمان قرار دارد. این کاروانسرا قدمتی ۴۰۰ ساله دارد. بنت و پر از سفرشان به یزد و بازدید از این کاروانسرا می‌گویند.

 

بنت و پِر (Bente and Per) زوج جهانگرد اهل نروژ هستند که در شهر فردریکستاد زندگی می‌کنند. این زوج به کشورهای مختلفی در قاره‌های آسیا، اروپا، اقیانوسیه و آفریقا سفر کرده‌اند و داستان سفرهایشان را در وب‌سایت خود منتشر می‌کنند. هدف آن‌ها از این کار، انتقال لذت سفر به دیگران است. بنت و پر می‌خواهند با این کار، مردم را به سفرکردن تشویق کنند. ساعت ۲۲:۱۵ روزهای زوج می‌توانید داستان سفر این زوج جهانگرد را بخوانید.

 

خورشید تازه غروب کرده و در پشت کوه‌های برفی غرب و شرق پنهان شده است. رنگ کوه‌ها به آبی تغییر می‌کند و هوا کم کم تاریک می‌شود. کویر وسیع را شب فرا گرفته است.

 

کاروانسرای زین الدین یزد

کاروانسرای زین الدین در شب

 

 

روی پشت بام کاروانسرای زین الدین ایستاده‌ام. این کاروانسرا، ساختمانی گرد دارد که به تنهایی در میان کویر ایستاده است. این کاروانسرا نزدیک شهری به نام کرمان قرار دارد. ساختمان این کاروانسرا شبیه به قلعه‌ی نظامی ساخته شده است و ۴۰۰ سال به عنوان مسافرخانه کاربرد داشته است. حقیقتا زمانی که تاریکی و شب به درون این دشت نفوذ می‌کند و خیلی زود به من خواهد رسید، تنها ایستادن در این کویر وسیع حسی بی‌نظیر دارد. فقط چراغ‌هایی که در جاده‌ی ابریشم، همانند ماری در میان کویر می‌خزند باعث شده تا بتوانم دیدی محدود از چشم‌انداز اطرافم داشته باشم. وقتی بالای سرم را نگاه می‌کنم، ستاره‌ها قوی‌تر و پرنور تر از هر زمان دیگری می‌درخشند. باد قدرتمندانه می‌وزد و سرمای این ماه از سال (فوریه)، افکار من را به سمت داستان‌های جاده ابریشم، مارکوپولو، اسکندر و چنگیز خان می‌بُرد. تریلی‌های زیادی امروزه از مسیر جاده ابریشم حرکت می‌کنند. امشب، حرکت ماشین‌ها و ترافیکی که از شرق به غرب وجود دارد، افکار من را نیز به حرکت در می‌آورند. اینجا در بام کاروانسرای زین الدین، خیالات به حقیقت تبدیل می‌شود.

 

 

به ذهنم و افکارم اجازه می‌دهم آزادانه پرواز کند. به این فکر می‌کنم که زندگی در اینجا، در ماه‌های جولای و آگوست، با دمای ۴۵ درجه سانتی‌گراد چگونه خواهد بود؟ با اینکه موسیقی گوش می‌دادم و صدای آن بلند بود، صدای باد اجازه نمی‌داد موسیقی را بشنوم.

 

کاروانسرای زین الدین که اکنون ۴۰۰ سال قدمت دارد و توسط شاه عباش ساخته شده، به فاصله‌ی سفری دو روزه با شتر در جنوب شهر یزد قرار دارد. این کاروانسرا در دو طبقه ساخته شده است و مصالح ساخت آن آجرهایی است از جنس خشت که با کاه گل ساخته می‌شوند. بعد از ورودی دایره شکلی که در مرکز بنا وجود دارد، آشپزخانه این کاروانسرا قرار گرفته که می‌توانم عطر فوق‌العاده‌ی غذا و نان تازه را از آن حس کنم.

 

زمان شام رسیده است، اما همچنان تمام حواس و تمرکز من پیش «مار ابریشم» است که تمام نمی‌شود. عبور از این جاده با شتر یا پای پیاده، آن هم به تنهایی در صدها سال پیش چگونه بوده است؟ مسیر رفتن به چین و بازگشت از آنجا؛ عبور از کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان و همه‌ی این مسیر کویری و رشته‌کوه‌ها؛ ۳۰ – ۴۰ کیلومتر در روز، آن هم زیر خورشید سوزان اینجا و بدون سایه یا آب؛ در زمستان و سرمای اینجا، حقیقتا همه‌ی این‌ها چالشی بزرگ بود. اکنون که در سرمای اینجا ایستاده‌ام و با وجود کت گرمی که دارم، احساس سرمای شدیدی می‌کنم، می‌توانم بگویم که ماجراجویان این سرزمین حقیقتا افراد شجاعی بوده‌اند که بدون اینکه بدانند چه چیزی در انتظارشان است، وارد این مسیر پر خطر می‌شده‌اند که حوادثی چون برف، خشکسالی، جنگ و سارقان در کمین آن‌ها بوده‌ است.

 

کاروانسرای زین الدین

دیوارهای خشتی کاروانسرای زین الدین یزد، ایران

 

 

کاروانسرای زین الدین

صبح زود در کاروانسرای زین الدین یزد، ایران

 

 

کاروانسرای زین الدین

حیاط مرکزی کاروانسرای زین الدین یزد، ایران

 

 

کاروانسرا مکانی برای اقامت و شبیه به هتل یا هاستل بوده است، اما در عین حال قلعه و دژ نظامی برای محافظت از کاروان‌هایی بوده که در زمان شاهنشاهی کهن ایران در سرتاسر این امپراتوی سفر می‌کرده‌اند. ۴۰۰ سل پیش، شاه عباس دستور داد ۹۹۹ کاروانسرا شبیه به همین کاروانسرا در سرتاسر قلمرو پادشاهی وی ساخته شود. بیشتر این کاروانسراها به شکل مستطیل بوده‌اند، اما دو مورد از آن‌ها مانند این دژ، به شکل دایره ساخته شده‌اند. یکی از آن‌ها در حال حاضر خرابه‌ای بیش نیست، اما کاروانسرای دوم، یعنی کاروانسرای زین الدین که ما اکنون در آن هستیم و پیش از سفرمان به یزد، یک شب را در آن اقامت خواهیم داشت، هم اکنون پابرجا است. کاروانسرای زین الدین، ساختمانی طلایی و زیبا است که پنج برج نگهبانی هلالی شکل دارد. این برج‌ها محل حفاظت و نگهبانی قلعه و دیوارهای آن بوده است. ورودی آن، درگاهی باشکوه و بزرگ از چوب بوده است که کاروان‌ها بتوانند کالاهای با ارزش همراهشان را به داخل کاروانسرا بیاورند. در برخی مکان‌ها، این ورودی به قدری بزرگ بوده است که شترها هم بتوانند به راحتی وارد شوند.

 

درب ورودی کاروانسرای زین الدین

درب ورودی کاروانسرای زین الدین یزد، ایران

 

 

عبور از درگاه ورودی کاروانسرای زین الدین، مانند ورود به دنیایی از داستان‌های باور نکردنی و شگفت‌انگیز است. من به راحتی می‌توانم در تصوراتم، فضایی که قصه‌های هزار و یک شب در آن اتفاق افتاده است را در اینجا ببینم. درست بعد از این دیوارها، اتاق‌های باریک و بزرگ کاروانسرا در دو طرف راست و چپ دیده می‌شوند که در امتداد ساختار منحنی دیوارهای خارجی بنا ساخته شده‌اند. کاربرد این‌ها به عنوان خوابگاه بوده و روی سکوهایی با ۳ دیوار چوبی ساده ساخته شده است که حس امنیت را به ما منتقل می‌کنند. کف هر یک از آن‌ها با قالیچه‌های ضخیم ایرانی پوشیده شده است و روی هر کدام نیز تشکچه‌های نازکی دیده می‌شود. درون دیوارهای خارجی، دیوار چهارم قرار گرفته و با فرش ایرانی پوشیده شده است.

 

خوابیدن در اینجا برای افراد حساسی که نمی‌توانند سر و صدا و شلوغی دیگران را تحمل کنند، بسیار سخت خواهد بود، اما باید بگویم که ما مثل همیشه، خوابی فوق‌العاده را در اینجا تجربه کردیم.

 

مکانی که در اینجا برای خواب در نظر گرفته شده، فضایی دایره شکل است که سطوحی مدور در مرکز دارد. در اینجا کالای قیمتی کاروان‌ها در طول شب نگهداری می‌شده است. سقف کاروانسرا باز است و در تاریکی اینجا می‌توانید بنشینید و آسمان پر ستاره را نگاه کنید.

 

خانواده‌ای بلوچی این کاروانسرا را اداره می‌کردند و ما در اینجا زندگی روزانه‌ی آن‌ها را تجربه و حس کردیم، خصوصا زمانی که فرزندان آن‌ها با کودکان توریست‌ها در فضای باز و بزرگی که در مرکز ساختمان بود، بازی می‌کردند.

 

مردم بلوچ، حدود سال ۱۱۰۰ به ایران آمدند؛ زمانی که مغول‌ها در اینجا حکمرانی می‌کردند. مکانی که آن‌ها برای زندگی خود انتخاب کردند، اکنون با نام بلوچستان شناخته می‌شود. آن‌ها زبان مخصوصی دارند که متعلق به گروه زبان‌های هند و اروپایی است. مردم بلوچ هنوز هم لباس‌های سنتی و محلی خود را می‌پوشند. لباس‌هایی که زنان بلوچی می‌پوشند، کاملا با سوزن‌دوزی تزیین شده است که با لباس‌های تمام ایرانیان در بخش‌های دیگر متفاوت است. روی سرشان شال مخصوصی می‌پوشند که به آن سریگ (Sarig) می‌گویند.

 

شام در اتاقی بزرگ و دوست‌داشتی سرو شد که به من حس حضور در غار را می‌داد. غذا، ساده و بسیار خوشمزه بود. مانند دیگر مکان‌های ایران، نوشیدنی همراه با غذا معمولا چای، قهوه، آب معدنی و دلستر لیمویی است.

 

به سهم خودم، یک بعد از ظهر، شب و صبح را با شور و شعف زیاد در اینجا گذراندم. اگر چند شبانه روز اینجا می‌ماندیم، می‌توانستیم سفری چند ساعته و پیاده به دشت‌های اطراف داشته باشیم، یا حتی مسیر کامل تا نزدیک‌ترین رشته‌کوه‌ها را بپیماییم؛ سفر به مقصدی نامعلوم! اما این رویا در سفر دیگری تحقق می‌یابد.

 

در کاروانسرای زین الدین می‌توانید با پرداخت مبلغی کم، از منجم محلی اینجا توضیحاتی در مورد آسمان پر ستاره بشنوید. ما به دلیل باد شدید و منجمدکننده‌ی آنجا، این فرصت را از دست دادیم؛ اما شاید در سفر بعدی این رویا نیز به واقعیت پیوست!

 

کاروانسرای زین الدین پس از ۳ سال بازسازی و مرمت، اکنون به مکانی رویایی و عاشقانه در قلب صحرا تبدیل شده است. اما کاروانسرای زین الدین، یک هتل معمولی نیست و نباید با مکان‌های این‌چنینی مقایسه شود. اقامت در این مکان، تجربه‌ای بسیار خوب است که هرگز فراموشش نخواهید کرد. حمام‌ها و سرویس‌های بهداشتی کاروانسرای زین الدین اشتراکی‌اند اما در عین حال، بسیار تمیز و با امکانات هستند. غذای اینجا فوق‌العاده و فضای آن غیر قابل وصف است. کاروانسرای زین الدین مکانی بسیار پرطرفدار است؛ بنابراین برای غذا خوردن یا اقامت در اینجا بایستی در زمان مناسبی اقدام به رزرو میز یا اتاق کنید. در سال ۲۰۰۶، سازمان یونسکو جایزه‌ی بهترین بنای بازسازی شده را به کاروانسرای زین الدین اهدا کرد. مرمت و بازسازی این مکان با رعایت جوانب ایمنی انجام شده و دکوراسیون داخلی‌اش نیز رنگ و بوی دوره‌ی صفویه را دارد.

 

 

قلعه‌ی سر یزد

 

سر یزد

قلعه‌ی سر یزد، ایران

 

 

کمی آن‌سو‌تر از کاروانسرای زین‌الدین یزد، «قلعه سر یزد» واقع شده که کمی با روستا فاصله دارد. «سر یزد» قلعه‌ای بزرگ و کاه‌گلی است که در اطرافش خندق وجود دارد. سر یزد تنها بنای تاریخی سه طبقه در استان یزد است که هنوز هم سالم و پا بر جا است. این قلعه طوری ساخته شده که هر طبقه‌ی آن دارای یک ورودی باریک و مخفی است که تقریبا ورود به آن را غیرممکن می‌سازد. قدمت ساخت بخش‌های داخلی این قلعه به ۱۸۰۰ سال پیش باز می‌گردد. قسمت بیرونی قلعه سر یزد در دوره‌ی صفویان ساخته شده است. کل این قلعه با یک خندق به عمق ۵ متر و حفاظ چوبی احاطه شده است. درون قلعه سر یزد، دالان‌های بسیار باریکی وجود دارد که تنها یک نفر قادر به عبور آن‌ها است.

 

وقتی ما به قلعه سر یزد رسیدیم، کسی آنجا نبود. راهنمای تور ما به خاطر این موضوع کمی ناامید و دلسرد شد و تلاش کرد با کسی تماس بگیرد تا در را برایمان باز کند. اما متأسفانه موفق به دیدن داخل قلعه نشدیم. ظاهر بیرونی قلعه سر یزد بسیار زیبا و تحسین برانگیز است اما صد حیف که نتوانستیم داخل آن را ببینیم!

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

سه شنبه 13 مهر 1395  9:18 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها