0

اشعار استقبال از ماه محرم

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم

 

بسم الکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم

ما را نگار، کرد به میخانه اش مقیم

بوی لباس خونی ارباب می رسد

صوت حزین مادر سادات.... بگذریم

 

من آمدم که با همه ی روسیاهی ام

راهم دهید با همه ی پرگناهی ام

اصلا خودت بگو که چه خاکی بسر کنم؟!

یک روز اگر برانی و من را نخواهی ام

 

اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد

نام حسین شغل مرا هم شریف کرد

غفلت زده به ماه عزا آمدم ولی...

... زهرا رسید و کار مرا هم ردیف کرد

 

از سوی فاطمه که به سائل نظر شود

چشمش میان روضه ی ارباب تر شود

عاشق اگر که گشنه بخوابد عجیب نیست

هیهات بی حسین شب ما سحر شود

 

ازخاک قتلگاه برایم بیاورید

در روضه اشک و آه برایم بیاورید

پرچم بیاورید، کتیبه بیاورید

پیراهن سیاه برایم بیاورید

 

من ماتِ ماتم تو بمانم مرا بس است

در راه محکم تو بمانم مرا بس است

ثروت، مقام، شهرت دنیا نخواستم

در زیر پرچم تو بمانم مرا بس است

 

فریاد و بحث ماست فقط مکتب حسین

استاد درس ماست فقط زینب حسین

با لعن بر یزید فقط آب می خوریم

لب تشنه می شویم به یاد لب حسین

 

آقا اگر نبود شفیقی نداشتیم

سوی خدای خویش طریقی نداشتیم

"نعم الامیر" ما شده "نعم الرفیق" ما

آقا اگر نبود رفیقی نداشتیم

 

بی نام یار، نار گلستان نمی شود

بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود

صد بار گفته ایم که ذکری برای ما

مثل حسین موجب غفران نمی شود

 

محمد جواد شیرازی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

حال و روزش با نوای عشق بهتر میشود
هر که چشمش در میان روضه ها تر میشود

این دل سنگم که جای خود،شنیدم از کسی
ریگ های دشت با نام تو گوهر میشود

 

نوکری پستم ولیکن دلخوشم ازاینکه من
روزگارم با غلامی شما سر میشود

از شما دورم ولی شب های جمعه این دلم
می پرد تا صحن تو،مثل کبوتر میشود

با نوای یا حسین و ذکر شور یا حسن
دل اسیر نام های دو برادر میشود

کاروان را باز گردان ای عزیز فاطمه
در همین جا قلب زینب زار و مضطر میشود

بازگرد آقا که با دست پلید حرمله
غنچه ی شش ماهه ی باغ تو پرپر میشود

دخترت بی سایبان و خواهرت بی همسفر
جعفرت بی پیکر و عون تو بی سر میشود

چند روز بعد در این سرزمین پربلا
صحبت از دزدیدن خلخال و معجر میشود

چند روز بعد در گودال بین تیغ وتیر
حنجرت درگیر با تیزی خنجر میشود

علی مشهوری(مهزیار)

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم-غزال

 

رنگ عالم شد سیاه

درجهان عاطفه پیراهن غم شد سیاه

تکیه تکیه یاحسین

درغمت پیراهن این شهر کم کم شد سیاه

چونکه بالاتر نداشت

درمیان ماه ها ماه محرم شد سیاه

در مِنا امسال آه

علقمه شد روسپید و روی زمزم شد سیاه

جلد مانند لباس

بر اَمالی و لهوف و بر مُقرّم شد سیاه

پوست درسینه زنی

سرخ شد، شد نیلگون و آخرش هم شد سیاه

بین این رنگین کمان

دل سپید و چشم سرخ و رنگ پرچم شد سیاه

برتن مسلم هم آه

رد تیر و تیغ ها قدر مُسلّم شد سیاه

 

مهدی رحیمی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

دوباره می رسد از ره، صدای پای محرم

سلام ماه حسین جان و گریه های محرم

چه نفس های شریفی که می شوند در این ماه

شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب

چه اشک ها که بریزند در عزای محرم

به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال

منم گدای حسین و منم گدای محرم

تمام سال صدای حسین حسین می آید

از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم

پیام فاطمه این است: شیعیان حسینم!

سلوک روضه بگیرید پا به پای محرم

سلام روضه ی غربت، سلام حضرت مسلم

چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم

حسین می رسد و کربلاست مقصدش، اما

امان ز کرب عظیم و غم و بلای محرم

 

امیر عظیمی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:40 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم-مناجات اول مجلس

 

از محرم ، حرمی دور و برِ ماه کشید

از دو چشم من و تو تا حرمش راه کشید

در کویر من و تو روضه گرفت و آنگاه

آب شیرین حیات از دل این چاه کشید

روضه خواند و ره صد ساله ی ما یک شبه شد

این همه فاصله را یک شب ِکوتاه کشید

مجلس روضه ی خود را که مزیّن فرمود

تا بهشتش همه را برد و به همراه کشید

عده ای را به هوای حرمش مهمان کرد

عده ای را دم در خادم درگاه کشید

 این  بهشتی که است نهر و می و ساقی دارد

این  بهشتی است که ارباب به دلخواه کشید

 در محرم ، حرمی دارم و دلخوش هستم

که مرا گریه کن این حرمِ ماه کشید

 گریه ی من به فدای جگر سوخته اش

که دلش آب شد از بس جگرش آه کشید

 

رحمان نوازنی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم-روضه های دهه اول-مناجات اول مجلس

 

نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما

از تنور سرد دوزخ، نور می گیریم ما

سردرِ هر بیت، پرچم می زنیم از اشک خویش

آخرِ شیرین زبانی، شور می گیریم ما

***

از «شب اول»، چو مسلم، کوچه گردِ کوفه ایم

تو بگو آئینه، پیش کور می گیریم ما

فصلِ ماهیگیری ار رودِ گل آلودِ وفاست

پیش پای چشم مردم، تور می گیریم ما

در «شب دوم» صدای کاروان را بشنوید!

حالِ موسی را خبر از طور می گیریم ما

شد «شب سوم» بساط گریه هامان جور شد...

پس سراغِ سیلی ناجور میگیریم ما

شاعریم و تورمان کرده است خاتون حسین!

روضه ی فاش از رخِ مستور می گیریم ما

آن شبِ قدری که می گویند، یلدای غم است

یک «شب سوم» برای درک این روضه، کم است

جسم زهرا را مثال از حور می گیریم ما

شاعریم و با رقیه ، اهل مضمون می شویم

پیش نور چهره اش منشور می گیریم ما

در «شبِ چارم» فقط: «دایی حسن»... «دایی حسین»

هردو خواهر زاده را منظور می گیریم ما

***

در حنابندانِ قاسم، از حسن جانِ حسین

حاجتِ خود، چشمِ دشمن، کور...! می گیریم ما

ما عوامیم و شبِ قاسم، اگر کِل می کشیم

روضه ای گمگشته را مشهور می گیریم ما

***

تا شب هشتم اگر عمرِ خماری راه داد

شیشه شیشه در بغل، انگور می گیریم ما

ای به قربانِ شبِ هشتم، در آغوش عبا،

آنچه باقی مانده از ساطور می گیریم ما

دست تاسوعا، به ذوق تشنگی پا  می دهد

از لب مافوق خود، دستور می گیریم ما

ردّ دست ماه، روی چوب پرچم مانده است

مرز و بوم روضه  را هاشور می گیریم ما

شد شبِ آخر! مناجات از عسل شیرین تر است

خیمه ها را کندوی زنبور می گیریم ما

***

صبح عاشوراست! دسته دسته مطرب می شویم

طبل و نی... سنج و دقل... شیپور می گیریم ما

صبح عاشورا... چه نزدیک است راه خیمه ها!

راه گودال است آنکه دور می گیریم ما!

صبح عاشورا... علی اصغر کفن پوشیده است!

از دل گهواره راه گور می گیریم ما

صبح عاشورا، هوای گریه دار صنف ماست

 لقمه ها از سفره ی «منصور» می گیریم ما

 

احمد بابایی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:41 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

امام حسین(ع)-مناجات محرمی

 

باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو

باز اشک گریه کن ها پای ماتم های تو

این دهه درخانه اش مهمان زهرا میشویم

مادرت بانیست پایان محرمهای تو

زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود

رشته حبل المتین ماست پرچم های تو

از علاج دردهای من طبیبان عاجزند

چشم امیدم فقط مانده به مرهم های تو

از قدیمی ها شنیدم در میان روضه ها

مرده زنده میشده از برکت دم های تو

هرکسی روضه میاید پیشوازش میروی

جان نوکرها فدای خیر مقدم های تو

کشته مرده های تو روزی مسیحا میشوند

عالمی در حسرت عیسی بن مریم های تو

ارزش گریه به تو برگ امان محشر است

دلخوشیم آقا به این قدر مسلم های تو

فیضی از این گریه ها مقتل نویسان میبرند

شیخ جعفر شیخ عباس و مقرم های تو...

میشود فیض شهادت را نصیب من کنی؟

میشود من هم شوم از خیل آدم های تو؟

از سر نیزه ببین خیلی مزاحم میشوند

یک نفر دارد سر آزار محرم های تو

ای سر بی تن ببین خون بر دل سادات شد

آه بر اهل حرم خرما و نان خیرات شد

 

سید پوریا هاشمی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:45 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

تا نغمه ی حسین نوایش به ما رسید
دادی زدیم و فضل خدایش به ما رسید

مارا نوشته اند شکار کمند یار
شکرخدا که زلف رهایش به ما رسید

 

کعبه نبرد و قسمت ما کربلا نمود
سنگش به دیگران و طلایش به ما رسید

حتی برات مشهد ما دست کربلاست
سهمیه ی امام رضایش به ما رسید

دستور داده است به ما: فَابْکِ لِلْحُسَیْن
سلطانِ “طوس” توصیه هایش به ما رسید

گرچه گرسنه کشته شد و تشنه ذبح شد
اما همیشه آب و غذایش به ما رسید

زخم هزار نیزه و خنجر به او رسید
اجر طواف کرب و بلایش به ما رسید

میگفت این قبیله عبا شد نصیب ما
میگفت آن قبیله قبایش به ما رسید

جمسش به خاک ماند و کسی دست هم نزد
تا که پس از سه روز زنان بنی اسد…


رضاقربانی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ورود به ماه محرم

 

برپا شده است در دل من خیمه ی غمی

جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی

عمری است دلخوشم به همین غم که در جهان

غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی

بر سیل اشک خانه بناکرده ام ولی

این بیت سُست را نفروشم به عالمی

گفتی شکار آتش دوزخ نمی شود

چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی

دستی به زلف دسته ی زنجیرزن بکش

آشفته ام میان صفوف منظّمی

می خوانی ام به حُکم روایات روشنی

می خواهمت مطابق آیات محکمی

ذی الحجّه اش درست به پایان نمی رسد

تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی ...

 

سعید بیابانکی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

صد شکر که از راه محرم آمد
از هر سر کوچه نوحه و دم آمد
هر کس که رسیده زیر پرچم آمد
لاتی وسط دسته ی ماتم آمد.

ما باز سر کوچه علم آوردیم
ما پیش محبت تو کم آوردیم

یک جلوه ی نوکر تو حاتم ساز است
کوکِ دلِ ما؛ماهِ محرم ساز است…
احوالِ گدا به زیر پرچم ساز است
این مجلس روضه ی تو آدم ساز است
.
ما در طی سال گریه لازم هستیم
مشتاقِ دمِ اکبرِ ناظم هستیم
..
زهرا به غلامی ات مرا خو داده
در روضه به دستم آب و جارو داده
این اشک محرم مرا او داده
این گریه به ما چقدر نیرو داده
.. در روضه خانواده ی کریمان
گفتیم حسین؛؛ فاطمه گفتا..جان

با گریه دوباره روز را شب کردم
هر موقع گرفتار شدم تب کردم
در روضه توسلی به زینب کردم
بعدش چقدر کفش مرتب کردم

دیدم گره ی کار سریعا وا شد
رحمت به کسی که نوکر آقا شد

باید که برای تو غذا بار کنم
قدری عوض حرف زدن کار کنم
جان را به فدای قدم یار کنم
من نوکریه شاه و علمدار کنم
من راه تقربم در این خانه ست
در شست و شوی ظروف آشپزخانه ست


حامد جولازاده

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

دیگه وقت غصه و غم رسیده
عزای اشرف آدم رسیده
ذکر یا حسین پیچیده توی شهر
عاشقا ماه محرم رسیده

 

دوباره خیمه ها رو برا شده
دلامون به سمت کربلا شده
دوباره با بغض و آه و زمزمه
همه ی پیروهنا سیا شده

با تموم حزن و غم گریه کنیم
میون روضه و دم گریه کنیم
مادرش میگه غریب من حسین
نوکرا کنار هم گریه کنیم

وسط روضه بیاید که جون بدیم
به تموم دنیا هم نشون بدیم
راه عاشقاهمینه به خدا
پای اکبرش باید جوون بدیم
…..
میرسه صدای مادرش حسین
نمیشه هیچ کسی باورش حسین
چن روزه دیگه میون قتلگاه
سرتو میبرآخرش حسین


جواد قدوسی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

رنگ سیاه و سرخی پرچم رسیده است
شان نزول سوره ی مریم رسیده است

شال و لباس مشکی مارا بیاورید
حی علی العزا که محرم رسیده است

درمان درد ما بخدا با طبیب نیست
شکر خدا که دارو مرهم رسیده است

فطرس بیا وسینه زنان را نظاره کن
ماه عزا و نوحه و ماتم رسیده است

هرکس به قدر ظرفیتش فیض میبرد
زین رو گهی زیاد و گهی کم رسیده است

دریای بخشش است و فقط رزق میدهد
هرچه به ما رسیده از این یم رسیده است

شاهی که ابروی گدا را نمیبرد
آوازه اش به گوش دو عالم رسیده است

پیغمبران برای غمش گریه کرده اند
این گریه ها ز حضرت آدم رسیده است

مهمانمان بکن دو سه خط “روضه” روضه خوان
فصل نزول بارش نم نم رسیده است

عصر دهم صدای علیکن بالفرار
ای وای از آتشی که به مخیم رسیده است

بلوا شده است در ته گودال وای من
آنجا عقیله با قد خم هم رسیده است

هرچند وضع غارت او نامنظم است
رختش به هر قبیله منظم رسیده است

امیر علوی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:46 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

از دست کارهای خودم دلشکسته ام

از راه و رسم بندگی خویش خسته ام

ماه خدا گذشت ، همانم که بوده ام

حالا در انتظار محرم نشسته ام

علی ذوالقدر

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

 

دلبر کمر به نیت صید و شکار بست
با یک نگاه بر همه راه فرار بست

آنقدر مشتری سر بازار خود کشید
حتی دکان حضرت پروردگار بست

دیدم که دستگیر دو عالم ندارم و
دستم دخیل بر سر زلف نگار بست

دل را به هرکسی که سپردم نگه نداشت
ای خوش به حال آن که دلش را به یار بست

عاشق همیشه در پی معشوقه میدَوَد
باید اویس بود و به سوی تو بار بست

میخواستم که جار زنم رَبِّ من تویی
اما ببخش… دست مرا روزگار بست

بسته شده است بار تمام قبیله اش
هرکس تمام نوکری اش را به کار بست

معراج میرویم زمانی که میرویم
بالا برای تکیه زدن روی “داربست”

شکرخدا سیاهیه بزم تورا زدیم
شکرخدا که نام شمارا صدا زدیم


رضا قربانی

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:47 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار استقبال از ماه محرم

ز راه دور که آمد صدای پای محرم
ندا رسید حسینیه ها، عزای محرم

چگونه شکر نمایم که از سرادق گردون
به گوش میرسد این بار هم صدای محرم

 

اگر خدا طلبد از گدای بی سر و پایش
تمام دار و ندارم شود فدای محرم

طنین فکنده در عالم صدای نوحه زهرا
خدا کند که بمیرم ز ماجرای محرم

قسم به کعبه که رخت سیاه کرده به قامت
عزا گرفته خدا هم فقط برای محرم

صدای ناله زینب به گوش میرسد اما
نشسته با قد خم پای نیزه های محرم

به گریه حضرت آدم به خیمه میزند اینجا
قصیده های عزا و کتیبه های محرم

رضاباقریان

 
 
دوشنبه 12 مهر 1395  12:47 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها