نذورات، اشکها و خواهشها
حس آشنا
مثل حس آشنایی از مسافرها به هم
این گره ها شکل هم هستند و زائرها به هم..
دل سپرده ,سر نهاده,از خودش بی خود شده
در خطر ها متصل هستند خاطرها به هم
در امانات آسمانی از نفس ها جاشده
وقت رفتن راست می گویند ظاهر ها به هم
صحن ها پشت همند و کار واحد می کنند
غیرتی هستند می دانیم ساحرها به هم
عکس!آقا ...عکس, پشتِ غربتِ باب الرضا
قاب می گیریم فوری...بغض عابرها به هم
گندم و آهو ,کبوتر,پنجره فولاد,اشک
کنگره در کنگره احساس شاعر ها به هم
شبنم فرضی زاده