با تاملی در قرآن می بینیم که خداوند متعال ،مجوسیان را در مقابل مشرکین قرار داده است واگر آنان همان قومی باشند که به زرتشت گرویدن می توان فهمید که زرتشتیان دارای دین الهی بوده اند که به مرور زمان تحریف شده است.
لفظ مجوس در قرآن تنها يك بار آمده و مراد از آن ايرانيان قديم اند:( إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حج: 17).
در اين ايه «وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا» در مقابل چهار مذهب آمده كه خود نشان ميدهد مذهب مجوس در اصل مذهب شرك نبوده و در رديف اديان توحيدى بوده است.
واژه مجوس در احاديث
از حضرت امام صادق«علیه السلام» سؤال شد آيا مجوس پيامبرى داشتند؟ حضرت در پاسخ فرمود، آرى، آيا خبر نامه رسول خدا «صلی الله علیه وآله وسلم» به اهل مكه به تو نرسيده (كه در آن نامه نوشت) اسلام آوريد و گر نه در جنگ با خدا قرار مىگيريد و آنان در پاسخ نامه رسول خدا نوشتند، از ما جزيه بگير و ما را به خود واگذار كه «بت» ها را پرستش نماييم. پيامبر براى آنان نوشت من جزيه نمىپذيرم، مگر از اهل كتاب. آنها در جواب نامه رسول خدا نوشتند، گمان بردى كه جزيه نمىگيرى مگر از اهل كتاب، با آن كه از مجوس هجر جزيه گرفتى[1].
پيامبر در پاسخ نامه آنها فرمود: براى مجوس پيامبرى بود كه او را كشتند و كتاب او را سوزانيدند، پيامبرشان كتابى براى آنها آورد كه در 12 هزار پوست گاو قرار داشت.
از جمله احاديث، شيخ صدوق نقل كرد كه پيامبر(صلي الله عليه و اله وسلم) فرمود:( سنوا بهم سنة اهل، الكتاب و كان لهم نبى اسمه (داماسب) فقتلوه و كتاب، يقال له جاماست كان يقع فى اثنى عشر الف جلد ثور فاحرقوه)[2]، با آنها معامله اهل كتاب نماييد. اينان پيامبرى به نام داماسب داشتند كه او را كشتند و داراى كتابى موسوم به جاماست كه در دوازده هزار پوست گاو قرار مىگرفت و آن را سوزانيدند.
در حديث ديگرى از" اصبغ بن نباته" مىخوانيم كه حضرت على عليه السلام بر فراز منبر فرمود:
(سلونى قبل ان تفقدونى)" از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا نيابيد".
" اشعث بن قيس" (منافق معروف) برخاست و گفت: اى امير مؤمنان چگونه از مجوس جزيه گرفته مىشود در حالى كه كتاب آسمانى بر آنها نازل نشده و پيامبرى نداشتهاند؟ امام على عليه السلام فرمودند: آرى اى اشعث؛
(قد انزل اللَّه اليهم كتابا و بعث اليهم نبيا):
خداوند كتابى بر آنها نازل كرده و پيامبرىبر آنها مبعوث نموده است[3].
و در حديثى از امام سجاد على بن الحسين عليه السلام مىخوانيم كه پيامبراكرم (صلي الله عليه واله وسلم )فرمودند:
(سنوا بهم سنة اهل الكتاب، يعنى المجوس)[4].
با آنها طبق سنت اهل كتاب رفتار كنيد، منظور پيامبر اسلام مجوس بود.
ضمنا بايد توجه داشت كه واژه" مجوس" جمع است و مفرد آن" مجوسى" است.
شيخ مفيد رحمه الله نيز دركتاب المقنعه 44روايت ازاميرمؤمنان على (عليه السلام) نقل نموده كه حضرت فرمودند: مجوس در زمينه جزيه حكم يهود و نصارى را دارند و آنان در گذشته داراى كتاب بودهاند ( براى آگاهى بيشتر مىتوانيد به كتابهاي توحيد صدوق 306،المقنعه،شیخ مفيد،ص270،وسائل الشيعه حر عاملى ج15، ص127، ج7ص266،ج12ص51،ج15ص126 مراجعه نمائید).
تمامى اين منابع اشاره به اهل كتاب بودن مجوس دارد، زيرا رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) از مشركان جزيه و ماليات نمىپذيرفت و آنان را بين اسلام و جنگ مخير مىكرد، ولى روايات فراوانى داريم كه رسول خدا از مجوس جزيه مي گرفتند، به دليل اين كه آنان داراى كتاب آسمانى و نبى بودهاند.
در هر حال از مجموع روايات به دست مىآيد كه مجوس اهل كتابند و بر فرض كه از نظر سند آنها و يا دلالت، مورد نقد و اشكال قرار گيرند داراى احكام اهل كتاب مىباشند.[5]
درتفسيرالميزان ذيل آيه شريفه آمده:
منظور از" مجوس" قوم معروفى هستند كه به زرتشت گرويده، كتاب مقدسشان" اوستا" نام دارد. چيزى كه هست تاريخ حيات زرتشت و زمان ظهور او بسيار مبهم است، به طورى كه مىتوان گفت به كلى منقطع است. اين قوم كتاب مقدس خود را در داستان استيلاى اسكندر بر ايران به كلى از دست دادند، و حتى يك نسخه از آن نماند، تا آنكه در زمان ملوك ساسانى مجددا به رشته تحرير در آمد، و به همين جهت ممكن نيست بر واقعيت مذهب ايشان وقوف يافت. آنچه مسلم است، مجوسيان معتقد هستند كه براى تدبير عالم دو مبدأ وجود دارد، يكى مبدأ خير، و ديگرى مبدأ شر. اولى نامش" يزدان" و دومى" اهريمن" و يا اولى" نور"، و دومى" ظلمت" است. و نيز مسلم است كه ايشان ملائكه را مقدس دانسته، بدون اينكه مانند بتپرستان براى آنها بتى درست كنند، به آنها توسل و تقرب مىجويند. و نيز مسلم است كه عناصر بسيطه- و مخصوصا آتش را- مقدس مىدارند. و در قديم الايام مجوسيان در ايران و چين و هند و غير آنها آتشكدههايى داشتند كه وجود همه عالم را مستند به" اهورامزدا" دانسته، او را ايجاد كننده همه مىدانستند[6] .
در كتاب عدل الهى آمده است:دو گانه پرستى در ايران قديم و اعتقادايرانيان به «اهورامزدا» و «اهريمن» كه بعدها با تعبير يزدان و اهريمن بيان شده است ... بروشنى معلوم نيست كه آيا آئين زرتشت در اصل آئين توحيدى بوده است يا آئين دوگانگى؟
اوستاى موجود، اين ابهام را رفع نميكند، زيرا قسمتهاى مختلف اين كتاب تفاوت فاحشى با يكديگر دارد، بخش «ونديداد» آن صراحت در ثنويّت دارد ولى از بخش «گاتاها» چندان دوگانگى فهميده نميشود بلكه بر حسب ادعاى برخى از محققين از اين بخش يگانه پرستى استنباط ميگردد ولى ما بر حسب اعتقاد اسلامىاي كه درباره مجوس داريم ميتوانيم چنين استنباط كنيم كه دين زرتشت در اصل يك شريعت توحيدى بوده است زيرا بر حسب عقيده اكثر علماء اسلام، زرتشتيان از اهل كتاب محسوب ميگردند. [7]
نظر امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه» در بارۀ زرتشتیان.
س 316: مقصود از اهل كتاب چه كسانى است؟ معيارى كه حدود معاشرت با آنها را مشخص كند چيست؟
ج: مقصود از اهل كتاب هر كسى است كه اعتقاد به يكى از اديان الهى داشته و خود را از پيروان پيامبرى از پيامبران الهى «على نبينا و آله و عليهم السلام» بداند و يكى از كتابهاى الهى را كه بر انبياء عليهم السلام نازل شده، داشته باشند مانند يهود، نصارى، زرتشتىها و هم چنين صابئين كه بر اساس تحقيقات ما از اهل كتاب هستند و حكم آنها را دارند. معاشرت با پيروان اين اديان با رعايت ضوابط و اخلاق اسلامى اشكال ندارد[8].
موفق باشید.
[1] . تهذیب الاحکام:شیخ طوسی،ج4ص113.کافی،کلینی ،ج3ص568.
[2] .من لایحضره الفقیه،شیخ صدوق،ج2ص54.وسائل الشیعه،شیخ حرعاملی ،ج11ص97،باب49ح5.
[3] .امالی،شیخ صدوق،ص422.التوحید،شیخ صدوق ،ص306.وسائل الشیعه،شیخ حر عاملی ،ج15،ص128.
[4] .امالی،شیخ طوسی،ص365.
5.ادوارفقه و کیفیت بیان آن ،محمد ابراهیم جناتی،ص132.
[6] .ترجمه تفسیر المیزان،ج14ص506.
[7] . قاموس قرآن، ج6، ص: 240.
[8] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني) ج1 ،ص148،س 316.