0

شیعیان به عمر و دیگر صحابه پیامبر«ص» نفرین فرستاده و توهین می کنند با توجه به اینکه ناسزا گویی درمور

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شیعیان به عمر و دیگر صحابه پیامبر«ص» نفرین فرستاده و توهین می کنند با توجه به اینکه ناسزا گویی درمور


دشنام و ناسزاگويي که در لغت عرب به آن «سبّ» مي گويند، يکي از محرمات الهي است که پيامبر گرامي اسلام « صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم»به شدّت از آن نهي کرده است. محدثان اسلامي از هر دو گروه از پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »نقل کرده اند که آن حضرت فرمود:

«سِبابُ المُسْلمِ فُسُوقٌ»[1]. «دشنام دادن به مسلمان و ناسزاگويي به وي، فسق و گناه است».

ابوبصير از امام باقر«عليه السَّلام »نقل مي کند که فردي از قبيله تميم به حضور پيامبراکرم «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم »رسيد و از آن حضرت موعظه درخواست کرد. از جمله اموري که پيامبرصلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم به او سفارش کرد، اين بود:

«لا تَسُبُّوا النّاسَ فَتَکسِبُوا العَداوَةَ لَهُمْ»[2].  «ناسزا نگوييد تا از دشمني آنان در امان بمانيد».

همچنين امام صادق «عليه السَّلام » مي فرمايد:

«سباب المؤمن کالمُشرِفِ علي الهلکة». «دشنام به مؤمن انسان را در آستانه هلاکت قرار مي دهد»[3] .

وقتي به اميرمؤمنان «عليه السَّلام» گزارش دادند که برخي از ياران وي شاميان را ناسزا مي گويند، آنان را فرا خواند و چنين فرمود:

«إِنّي أَکرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبّابِينَ وَلکِنَّکُم لو وَصَفْتُم أَعْمالَهُمْ وَذَکَرْتُمْ حالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ في الْقَولِ وَأَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ»[4]. «دوست ندارم دشنام دهنده باشيد، اما اگر کردار آنان را بازگو کنيد و روش آنان را تشريح کنيد، به حقيقت نزديک تر و عذري رساتر براي شما خواهد بود».

بنابراين «سب» مطلقاً در اسلام حرام است و لذا هيچ فرد عاقل و دانايي به دشنام پناه نمي برد و از دشنام و ناسزاگويي بهره نمي گيرد؛ و اين که در بسياري از گفتارها

و نوشته ها آمده است که شيعه «يسبّ الصحابة»، نتيجه غفلت از معناي حقيقي سبّ و دشنام است.

آنچه موضوع سخن است، مسأله لعن به معني بيزاري از اعمال زشت يک فرد است، خواه از صحابه باشد يا از تابعان يا از گروه هاي ديگر.

اظهار بيزاري و تنفر از اعمال زشت يک فرد، شاخه اي از امر به معروف و نهي از منکر به شمار مي آيد و از شئون انسان هاي وارسته است. حتي خداوند متعال نيز در قرآن گروهي را لعن کرده است.

سب و دشنام، کار اوباش و اراذل است، در حالي که لعن (به معني اظهار بيزاري و دوري از عملکرد يک انسان)لازمه ايمان به دين و احکام آن است. آنچه مايه اشتباه شده اين است که: سب و لعن با هم مترادف و به يک معني هستند در حالي که دو مفهوم متغاير دارند، هيچ گاه خدا و پيامبر او، فردي را سبّ نکرده اند ولي اشخاصي را

لعن کرده، يعني از عملکرد آنها اظهار انزجار و بيزاري نموده اند، اينک سخنان اهل لغت را در تفسير و تبيين معناي لعن از نظر مي گذرانيم:

ابن منظور مي نويسد: لعنت به معني بيزاري و طرد است. عرب مي گويد:«لعنَه» به معني «طردَه» است و در قرآن کريم آمده است: «بَلْ لَعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ »«خدا آنان را به خاطر کفرشان از رحمت خويش دور ساخت»[5].

به خاطر اين تفاوت جوهري که بين لعن و سبّ است قرآن گروه هايي را لعن مي کند، ولي سبّ نمي نمايد. اينک به برخي از گروه ها که در قرآن مورد لعن قرار گرفته اند، اشاره مي کنيم:

1. کافران: احزاب/ 64.

2. شيطان: نساء/118.

3. يهود: مائده/68

4. تهمت زنان به بانوان پاکدامن: نور/23.

5. آزار دهندگان پيامبر: احزاب/54.

6. منکران حق: بقره/159 و....

البته اين گروه ها که مورد لعن خدا قرار گرفته اند، اعم از کافر و مسلمانند. علاوه بر اين که در قرآن، ظالمان و مفسدان مورد لعن قرار گرفته اند که بر همگان واضح است.

 

لعن در احاديث رسول خدا

پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم » طوايفي را به صورت کلي لعن کرده است، مانند: دزد، جواني که خود را به شکل زن درآورد و کسي که حيواني را به غير نام خدا ذبح کند، و کسي که والدين خود را دشنام دهد و يا رشوه بگيرد و....[6] گاهي هم آن حضرت افراد مشخص و معيني را لعن نموده است:

1. احمد در مسند خود مي نويسد:

«أَمَرَني رَبّي أَنْ أَلْعَن قُرَيْشاً مَرَّتين وَأَمَرَني رَبّي أَنْ أُصلِّي عَلَيْهِمْ فَصَلَّيْتُ عَلَيْهِمْ مَرّتين»[7]

.

«خدايم به من دستور داد قريش را دو بار لعن کنم، هم چنان که به من دستور داد دوبار در حق آنان دعا کنم».

2. شعبي گويد: عبداللّه بن زبير در حالي که بر کعبه تکيه زده بود، گفت: سوگند به صاحب اين خانه«لَقَدْ لَعَنَ رَسُولُ اللّه فُلاناً وَما وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ»[8]

.

«سوگند به صاحب خانه پيامبر فلاني و آن کس که از صلب او درآيد، لعن کرده است».

در مورد اين که آن شخص کيست، درحديث مستدرک وارد شده است:

«لَعَنَ رَسُولُ اللّه الحَکَمَ وَوَلَدَهُ»[9]. «پيامبر حکم بن عاص و فرزندان او را لعن کرد».

نتيجه اين که: هرگز از خدا سب و دشنامي سر نزده و رسول او از اين رفتار ناهنجار پيراسته است، ولي در عين حال همان خداي حکيم و رسول داناي او، از اظهار انزجار از گروه ها يا افراد خودداري نکرده اند و نمونه هايي ارائه گرديد.

با توجه به اين مقدمه، اکنون درباره بيزاري از صحابه سخن مي گوييم:

صحابه رسول خدا«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم»، به ويژه آنان که در مکه معظمه تحت فشار بوده و اسلام خود را حفظ کردند و دعوت حق را لبيک گفتند، يا آنان که پس از هجرت به مدينه با ريختن خون خود، درخت اسلام را در جنگ هاي بدر و احد و حنين آبياري کرده اند، يا آنها که پس از درگذشت پيامبر گرامي« صلَّي اللّه عليه و آله» و سلَّم خانه و کاشانه خود را ترک گفته و به جهاد پرداخته اند.

همه اين گروه ها مورد تکريم و تعظيم مي باشند، زيرا آنان به سان شمع، سوخته و اطراف خود را روشن نموده اند و احدي درباره آنان سخني ندارد. اصولاً پيامبر گرامي «صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» پانزده هزار صحابي شناخته شده و هشتاد و پنج هزار صحابي ناشناخته دارد، چگونه انسان ـ هر چه هم دور از حقيقت باشد ـ مي تواند به اين افراد که شناسايي صحيحي از آنها ندارد، ـ نعوذ باللّه ـ جسارت کند؟

سخن در جاي ديگر است؛ اين که هرگاه فردي از ياران پيامبر به حکم اين که معصوم نيست گناهي را مرتکب شد و ملاک لعن در حق او تحقق يافت، ابراز انزجار از اين فرد چه حکمي دارد؟! طبعاً حکم او با ديگر افراد که با او همسو هستند، تفاوتي نخواهد داشت.

اگر شيعه از گروه بس انگشت شماري از صحابه پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» بيزاري مي جويد، بايد در ملاک آن دقت و تحقيق کرد.

آيا به خاطر اين است که ـ نعوذ باللّه ـ آنان از صحابه پيامبر بودند؟ هرگز چنين نيست. مسلماني که قلبش براي اسلام مي تپد و روح و جان او از مهر نبوي مالامال است، چگونه مي تواند به چنين کاري دست زند که نتيجه آن دشمني با خدا و رسول او است؟

احتمال دوم اين که شيعيان به خاطر اين برخي از آنها را لعن مي کنند که آن فرد از مقام و موقعيت خود غافل گرديده و با وجود درک مصاحبت پيامبر، برخلاف دستور او رفتار کرده، به نحوي که مستحق بيزاري گرديده است، چنان که قرآن مجيد مي فرمايد:

«انّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنْيا وَالآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً»[10]

.

«آنان که خدا و رسول او را آزار مي دهند، خدا از آنان در دو جهان بيزار بوده و براي آنان عذاب خوار کننده اي آماده ساخته است».

حال اگر فردي از صحابه موجبات آزار پيامبر را فراهم ساخت، محکوم به حکم اين آيه خواهد بود. از اين مثال مي توان حکم ديگر موارد را استخراج کرد.[11]

والسلام



[1] . صحيح بخاري، ج4، / 71، کتاب الدعوات، وسائل الشيعة، ج8، باب 158، از ابواب احکام عشرت، حديث2.

[2] . وسائل الشيعة، ج8، باب 158، از ابواب احکام عشرت، حديث 2.

[3] . وسائل الشيعة، ج8، باب 158، باب احکام عشرت، حديث4.

[4] . نهج البلاغه، خطبه 201، شرح محمد عبده، مطبعة الاستقامة، مصر.

[5] . لسان العرب، ج13، ماده لعن، النهاية:4/ 255.

[6] . فهارس مسند احمد، ج2، ص 56 ـ 58.

[7] . مسند احمد:4/ 387.

[8] . مسند احمد:4/ 5.

.[9] مستدرک:4/ 481.

[10] . احزاب/ 54.

[11] .ر.ک.راهنمای حقیقت.حضرت آیت الله جعفر سبحانی ،ص655.

 
 
سه شنبه 14 دی 1389  8:45 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها