0

اشعار ولادت امام هادی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و مناجات

 

حق بده به فرشته ها

اینجوری عاشقت باشن

همگی غرق سجده و

تسبیح خالقت باشن

 

حق بده به خورشید اگه

بخواد بگرده دور تو

خدا تموم عالمو

پروانه کرده دور تو

 

حق بده به مدینه تا

بگیره هی بهونه‌تو

به یاد عطر جای پات

ببوسه خاک خونه‌تو

 

به سامرا هم حق بده

نکشه دست از دامنت

آخه دلش روشن میشه

هر صبح با عطر پیرهنت

 

تا می خونی از جامعه:

«فما اَحلی اسمائکم»

شیرین میشه لبای عشق

از نامت ای ماه دهم

 

مست علی النقیم

عاشق نام هادیم

با این عشیره آشنام

آخه باب الجوادیم

 

برای دستِ خالیا

خوب جاییه این سامره

به رویِ ناامیدیا

بازه همیشه پنجره

 

کبوترم، کو گنبدت؟

عالم فدای غربتت

راحت نمیذارن تو رو

حتی پس از شهادتت

قاسم صرافان

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و ولادت

 

به نام نامی هادی که هادی دلهاست

یگانه فاتح دلها امام بی همتاست

امام مهر، امام وفا، امام عشق

امام رأفت و رحمت امام خوبیهاست

هدایتش همه جا را به زیر سایه بَرَد

امامتش متعالی، زِعامتش یکتاست

معلّم همه ی انبیاست آقایم

که میوه ی دل و دلدار سیّد بَطحاست

علیّ چارم ما، مرتضای دوّم اوست

دهم امام تشیّع حقیقت عظماست

فرشتگان مقرّب مقیم حجره ی او

قسم به روح مقدّس سلاله ی زهراست

نواده ی حسن مجتباست این آقا

سلیل آل نبی، نور چشم آل عباست

علیّ دیگر آل حسین آمده است

که وارث همه ی روضه های عاشوراست

قنوت حضرت سجّاد روی دستانش

امین باقر علم نبی همین آقاست

صراط صادق آل علی طریقه ی اوست

شبیه موسیِ کاظم به وقت درد و بلاست

ستاره ی سحر است و شکوه باغ جواد

دوباره کوثر قرآن دوباره ابنِ رضاست

دوباره جدّ غریبش ابالحسن آمد

طلیعه ی حسن عسگری از او پیداست

پدر بزرگ امام زمان ما یعنی...

برای مهدی دین چاره ساز مشکل هاست

بِچِش حلاوت ذکرش، بخوان به لب هادی

که نام حضرت هادی عجیب روح افزاست

ز آستینِ هنر پرورش ادب ریزد

حیات طیّبه اش چون هزار دانشگاست

هرآنکه طالب دریای معرفت از اوست

کلاس جامعه اش رهگشای اهل ولاست

به علم خویش بداند زبان حیوانات

خدای قادر مطلق به علم او داناست

بهشت مائده ای از ولای عظمایش

شفیع هرچه ولایتمدار با تقواست

گناه شیعه ببخشد خدا به مقدم او

نوید باب غدیر است و آیة العظماست

خدا به شیعه ی او عزّت و کرامت داد

بیا که آینه ی هیبت خدا اینجاست

به عصمتش قسم از او مقام می گیریم

به هیبتش قسم از قهر او عدو رسواست

بیا به محفل و کشکول سائلی بردار

که عیدی قدمش استغاثه ی دلهاست

نگو شمرده شمرده که حاجتت داند

نگفته با خبر از حاجت و غم دلهاست

عزیز فاطمه و ترک سائلان هرگز!

بریز غم که وجودش مفرّح جانهاست

مگر زیارت کرب و بلا نمی خواهی؟

کلید کار بدست دعای این آقاست

نظام عالم هستی از او درست شود

بیا که پرچم صبح فرج از او برپاست

 

محمود ژولیده

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و مناجات

 

شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علی النقی

سفری کنم و سری زنم به سرات یا علی النقی

به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس

برسم به مأمن آسمان رهات یا علی النقی

هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن

بنویس سردر مشق های سیات یا علی النقی

بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت

شود آبهای جهان اگر که دوات یا علی النقی

بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم

که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علی النقی

تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی

و سروده ای غزل از زبان خدات یا علی النقی

و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت

شده اید رب جلی ولی به صفات یا علی النقی

ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن

و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علی النقی

منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو

که سلام میدهمت به شوق لقات یا علی النقی

نبود به بودن تو غمم،بخداکه حر جهنمم

که گرفته ام به ولات برگ برات یا علی النقی

بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم

سر خویش را بزنم به کوی منات یا علی النقی

 

 

محمد بیابانی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و ولادت

 

آن شب مـدینـه غـرق تجلاّی نور بود

آیــات نـور در همـه جـا در ظهـور بود

گـردون دوبـاره جلـوۀ وادی طور بود

هرسو فرشتـه ای به فلك در عبـور بود

آئینـه ای ز نور خـدا داشت شهـر نور

گنجینه ای ز صدق و صفا داشت شهر نور

كروبیان به شـوق قدومش صلا زدند

با هر نفس كه در ره صـدق و صفا زدند

دم از فروغ چهرۀ شمس الضحی زدند

گم كـرده گـان راه وفـا را صــدا زدند

گفتند گر نشاط سماوات بی حد است

فصل ظهـور هـادی آل محمّـد است

خیـز و ببین سُــلالۀ خیــرالأنـام را

آئینـــه ای زلال، ز حُسـن تمــام را

در بـر گـرفتـه است امـامی امـام را

دادنــد بـار عــام تمــام عــوام را

دستی برآر  و عیـدی از آن مقتـدا بگیر

از درگـه جــواد جــواز جــزا  بگیر

او جلـوۀ  همیشه بهــار ولایت است

چـارم علی ز آل رسـول عنایت است

خـورشیـد تابناك سپهر هدایت است

الطاف این امام مبین بی نهایت است

ای تشنه كام لب به لب كوثری بزن

ازچشمۀ كـرامت او سـاغــری بزن

آئینــۀ نجـابت گل هـای نور اوست

مشعل فروز سینۀ سینـای نور اوست

فلك نجـات و گـوهر دریای نور اوست

شمس هدایت همه، معنای نور اوست

این انعكاس نور در آئینــۀ خـداست

معنای نور آیۀ والشمس والضحاست

او را خدای عـزّوُجـل بـرگزیده است

بهر بشـر امـام هُــدا آفـریـده است

وقتی دعای جامعه از او رسیـده است

یعنی زلال وحی از آن گل چكیده است

این كوثر همیشه زلالی كه  جاری است

هرگز خزان ندارد و دائم بهاری است

ایمان شكوفه ایست به گلزار جان او

تقوا نشـانـه ایست ز حُسـن بیـان او

اخـلاص چشمه ایست ز چشم روان او

ایثــار آیتـی ایست  ز درد گــران او

قدرش اگر كه نامتنـاهی است این امام

مجموعۀ صفات الهی است این امام

این است آن امـام كه از نور بـاورش

عطرحیات می دهد انفاس اطهـرش

ظلمت شده اسیر همیشـه به محضـرش

شیـران نشستـه اند همـه در برابرش

در پای آن امـام مبین سـر نهاده اند

سر را به خـاكبـوسی دلبـر نهاده اند

اشكی ز شـوق در قـدم او فشانده ام

خود را به آستـانۀ آن  گل کشانده ام

دل را به راه سامرۀ او نشانده ام

من هرچه خواستم از او ستانده ام

ایـن بـارهم كــرامت او راطلب كنم

بار دگـر بـه درگهش عرض ادب كنم

ای واجب السّــلام نثارت سلام من

شیرین شده ز جـام ولای تو كـام من

نامت همیشه مـوج زنـد در كلام من

تـو بـا خبـر ز حـال منی ای امــام من

چشم«وفائی»است به بخشیدن شما

روز حسـاب دست من و دامـن شما

 

 

سید هاشم وفایی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و ولادت

 

دلا در خانۀ ابن الرّضا ابن الرّضا را بین

چراغ و چشم زهرا و علیّ مرتضی را بین

ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین

فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین

عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده

برای شیعیان امشب امام هادی آورده

دو چشم دل ز هم بگشا که حسن دادگر بینی

در ابناء بشر آیینۀ خیر البشر بینی

در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی

بیا تا نخل سر سبز ولایت را ثمر بینی

دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد

که از سوّم محمّد در جهان چارم ولی آمد

فروغ حسن غیب ذات سبحانه پیدا شد

یگانه لالۀ ریحانه را ریحانه پیدا شد

همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد

به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد

زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد

جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد

موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش

زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش

جواد ابن الرّضا چون شاخۀ گل می کند بویش

دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّۀ مویش

چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم

همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم

به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان

به رخ و الشّمش و مو و اللّیل و دل عرش استوی الرّحمان

فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان

عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن

به بازار ولایت پوسف زهراست این مولود

یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود

علی نام و محمّد صورت است و بوالحسن کنیت

بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت

کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت

ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت

امامت جاودان از او قیامت را امان از او

حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او

به کویش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی

بخوان اوصاف او تا با پیمبر هم صدا گردی

مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی

بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی

بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو

جمال هادی آل محمّد بین هدایت شو

خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد

وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد

حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد

شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد

وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد

که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد

زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد

زهی ماهی که از خورشید رویی خوب تر دارد

به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد

به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد

سلام ما به ابناء و به آباء گرام او

خوشا آن کس که شد آن هادی عترت امام او

خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد

شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد

امامی گز نگاهش درد انس و جان دوا گردد

عجب نبود که «میثم» هم از او حاجت روا گردد

بدل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد

خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد

 

غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح

 

بر لشکر کفر چیره ات باید خواند

خورشید به شام تیره ات باید خواند

درس ادب و ولایت و  تقوا را

در جامعه کبیره ات باید خواند

 

 

ولی الله کلامی زنجانی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح و ولادت

 

امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده

گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده

یــا کوثــری از دامــن ام‌ابیهــا آمده

چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده

از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده

نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم

کهف التقی، بـدرالشرف، نورالهدا، ابن‌الرضا

رخ رحمه للعالمین هیبت علی مرتضی

قرآن از پـا تـا بـه سر توحید از سر تا به پا

هر دیده بر او یک حرم هر دل بر او یک سامرا

هم وجـه ذات کبریـا هـم نجل ختم‌الانبیا

آیینـۀ حسن قـدم بگـذاشت در عالـم قدم

از آیـۀ «اللهُ نور» افکنده گل سیمای او

نام دل‌آرایش علی، قلب محمّد جای او

در چشم عرش کبریـا پیداست جای پای او

دل، حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او

جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او

عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم

چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش

یعقوب‌هـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهنش

نور الهـی در دلش روح محمّـد در تنش

قرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش

شیرین دعای جامعه از منطق شور افکنش

بیـن زیـارات دگـر این جامعـه گشته علم

باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره

مرغ دلـم دائـم زنـد پـر در هـوای سامره

تا چهره بگذارم شبی بـر جای‌جای سامره

سعی و صفا و مـروه‌ام باشد صفای سامره

ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره

هرچند دائم خویش را بینم کنار آن حرم

ای آفتاب شهر دل روی جهـان‌آرای تو

ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو

روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو

نور خـدا می‌تابـد از سرداب سامرای تو

دُر کرامت ریختـه از لعل گوهـرزای تو

در زیر بـارِ منتت پشت فلک گردیـده خم

تو وجـه حـی داوری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا

تو احمدی تو حیدری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا

تو جسم ایمان را سری یابن‌الجواد ابن‌الرضا

تو روح را بال و پـری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا

از هرچه گویم برتری یابن‌الجواد ابن‌الرضا

چون می‌نگارم وصف تو در دست می‌لرزد قلم

من عبـد بی‌پا و سـرم اما سر و سرور تویی

ساحل تویی دریا تویی کشتی تویی لنگر تویی

گم‌گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی

علم و کمال و فضل را گردون تویی محور تویی

لب‌تشنگان نـور را ساقی تویی ساغر تویی

باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم

تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت می‌کنی

تو دوستـان خویش را مست ولایت می‌کنی

در گیرودار حشـر، هم از مـا حمایت می‌کنی

بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند

برما عنایت نـه! که لطف بی‌نهایت می‌کنی

ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم

ای داده ذات حق تو را بر خلق عالم برتر

جـد امـام منتظـر! بـاب امـام عسکری!

جوشد ز تیغ مهدی‌ات نور عدالت‌گستری

از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری

«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهر‌پروری

باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دم‌به‌دم

 

غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

علیِ چهارم

بنام نامی هادی که هادی دلهاست
یگانه فاتح دلها امام بی همتاست

امام مهر، امام وفا، امام عشق
امام رأفت و رحمت امام خوبیهاست

هدایتش همه جا را به زیر سایه بَرَد
امامتش متعالی، زِعامتش یکتاست

معلّم همه ی انبیاست آقایم
که میوه ی دل و دلدار سیّد بَطحاست

علیّ چارم ما، مرتضای دوّم اوست
دهم امام تشیّع حقیقت عظماست

فرشتگان مقرّب مقیم حجره ی او
قسم به روح مقدّس سلاله ی زهراست

نواده ی حسن مجتباست این آقا
سلیل آل نبی، نور چشم آل عباست

علیّ دیگر آل حسین آمده است
که وارث همه ی روضه های عاشوراست

قنوت حضرت سجّاد روی دستانش
امین باقر علم نبی همین آقاست

صراط صادق آل علی طریقه ی اوست
شبیه موسیِ کاظم به وقت درد و بلاست

ستاره ی سحر است و شکوه باغ جواد
دوباره کوثر قرآن دوباره ابنِ رضاست

دوباره جدّ غریبش ابالحسن آمد
طلیعه ی حسن عسگری از او پیداست

پدر بزرگ امام زمان ما یعنی...
برای مهدی دین چاره ساز مشکل هاست

بِچِش حلاوت ذکرش، بخوان به لب هادی
که نام حضرت هادی عجیب روح افزاست

ز آستینِ هنر پرورش ادب ریزد
حیات طیّبه اش چون هزار دانشگاست

هرآنکه طالب دریای معرفت از اوست
کلاس جامعه اش رهگشای اهل ولاست

به علم خویش بداند زبان حیوانات
خدای قادر مطلق به علم او داناست

بهشت مائده ای از ولای عظمایش
شفیع هرچه ولایتمدار با تقواست

گناه شیعه ببخشد خدا به مقدم او
نوید باب غدیر است و آیة العظماست

خدا به شیعه ی او عزّت و کرامت داد
بیا که آینه ی هیبت خدا اینجاست

به عصمتش قسم از او مقام می گیریم
به هیبتش قسم از قهر او عدو رسواست

بیا به محفل و کشکول سائلی بردار
که عیدی قدمش استغاثه ی دلهاست

نگو شمرده شمرده که حاجتت داند
نگفته با خبر از حاجت و غم دلهاست

عزیز فاطمه و ترک سائلان هرگز!
بریز غم که وجودش مفرّح جانهاست

مگر زیارت کرب و بلا نمی خواهی؟
کلید کار بدست دعای این آقاست

نظام عالم هستی از او درست شود
بیا که پرچم صبح فرج از او برپاست

حاج محمود ژولیده

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:55 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مدح

 

شده ام بر آن که پری زنم به هوات یا علیَ النقی

سفری کنم و سری زنم به سرات یا علیَ النقی

به هوات تازه کنم نفس، به سرات آیم از این قفس

برسم به مأمن آسمانِ رهات یا علیَ النقی

هله ای قلم تو شروع کن، ز درون درآ و طلوع کن

بنویس سر در مشق های سیات یا علیَ النقی

بنویس دست مِداحتم نرسد به عرش فضائلت

شود آب های جهان اگر که دوات یا علی النقی

بنویس اوج کدام دم، برسد به وسعت آن قلم

که دمیده جامعه ای بدان جلوات یا علیَ النقی

تو همان تجلّی ایزدی، که به شکل بنده درآمدی

و سروده ای غزل از زبان خدات یا علیَ النقی

و به استناد زیارتت، تو و اهل بیت نبوتت

شده اید رب جلی ولی به صفات یا علیَ النقی

ز عدم وجود درست کن، ز نبود بود درست کن

و به شیر جان بده با مسیح نگات یا علیَ النقی

منم آشنای قدیم تو، ز دیار عبدالعظیم تو

که سلام می دهمت به شوقِ لقات یا علیَ النقی

نبُوَد به بودن تو غمم، به خدا که حُرِ جهنمم

که گرفته ام به ولات برگِ برات یا علیَ النقی

بگذار کعبه ی سامرا، قدمی طواف کنم تو را

سر خویش را بزنم به کویِ منات یا علیَ النقی

 

 

 

محمد بیابانی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-مناجات

 

گرفته گنبد ویرانه چشم زائر را

و غرق غربت غم کرده هر مجاور را

نشست از حرمت خاک سرد بر سر شهر

گرفت خاک عزا چهره‌ی معابر را

چه قدر کفتر بی خانمان برایت ماند...

قفس شده‌ست زمین، دسته‌ی مهاجر را

دوباره مرثیه شد غصه‌های سنگینت

شکست حرف غمت قامت منابر را

زبان شعر به لکنت رسید در این بیت

غمت گرفت گلوگاه شعر شاعر را

اگر چه حال من و شعر رو به ویرانی‌ست

ولی تحمل کن این دو بیت آخر را

شکستِ قافیه‌هایم فدای گنبد تو

شکسته است غبارِ نبودنش دل را!

و شاعری که تهی دست از مضامین است

نوشته از تو که باشد گدای سامرّا

 

محمدهادی علی بابائی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

امام هادی النقی(ع)-محکومیت توهین ها

 

دریاست ولایت و تو کمتر ز کفی

شیطان صفتی و بی حیا و شرفی

حیف نجف معظم مولا نیست؟!!

شاهین حرامزاده ای، نه نجفی

 

قاسم نعمتی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

      نقی مولای صبر

 

نور نامت برده هادی رونق مهتاب را

سوز قرآن خواندنت می گیرد از شب خواب را

 

آسمان نزدیک نزدیک است و می بیند زمین

معجزات نابی از آن گوهر نایاب را

 

چشم می بندی.شب است و سامرا بی نور و سرد

چشم را بگشای و روشن کن دل سرداب را

 

می شناسی مردمان بی مروت را تو خوب

دیده ای با چشم خود صد جعفر کذاب را

 

بزم خفاشان مجال نام پر نور تو نیست

شیر کُرنش می کند خورشید عالمتاب را

 

یا نقی سلطان مظلومان نقی مولای صبر

بعد ازین با نام تو پر می کنم هر قاب را

 

نغمه مستشارنظامی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

آیینۀ چشم می کندم سیر حالتان

حیرانم از روایت فعل محالتان

مظلومی آن قدر که ندارند اتفاق

حتی مورخان به سر سن و سالتان

از میوه های علم شما سیر می شویم

حتی اگر به ما برسد سیب کالتان

نفرین به ما اگر به تمنای روشنی

بیرون بیاوریم سر از زیر بالتان

ابن الرضای دومی و سجده می کنیم

بر آفتاب مشرقی بی زوالتان

هر کس که سائل کرمت شد کریم شد

کوچک شد آن که پیش تو، عبدالعظیم شد

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

ای آفتاب شیعه ! ای مولای خوبی
یا حضرت هادی که محبوب قلوبی
ای متقی! معصوم! ای ماه مقرب
ای روی لب هایت همیشه ذکر یا رب
ای منتخب! ای آنکه نور ماه هستی
هادی ِ هر گمگشته ی گمراه هستی
ای یاور دین خدا،حافظ به اسرار
گنجینه ی علم خدا! ای خوب کردار
ای ذکر حق دائم نشسته بر لبانت
پیوسته می چرخد به تسبیح اش زبانت
اجداد تو جمله صداقت پیشه بودند
با بندگی و عشق از یک ریشه بودند
در راه حق،اجداد تو ایثار کردند
خود را فدای دین، فدای یار کردند
آری شما، مردان حق، خزّان علم اید
اهل کرم، اهل وفا، سرحد حلم اید
یعنی خدا دردانه ی افلاکتان کرد
ایمن شدید از فتنه ها و پاکتان کرد
پیغمبران قبل را تصدیق کردید
دین خدا را در زمین تبلیغ کردید
حق با شما و در شما، منکم...الیکم
آیات حق را در شما دیدند مردم
تنها گواهانید در دنیای فانی
ای "چارده" ماه بلند ِ آسمانی
خلق خدا را سوی او ارشاد کردید
ویرانه ی دل را شما آباد کردید
مهر شما یعنی سلامت، دوری از غم
انکارتان یعنی دَرَک...یعنی جهنم
بودید انواری به گرداگرد این عرش
تا آنکه نازل کردتان معبود بر فرش
روشن زمین از برکت نور شما شد
حب شما، سرمنشاء حب خدا شد
فعل شما خیر است،رفتار شما حق
گفتارتان صدق است،آری! صدق مطلق
اینک شهادت می دهم ایمان خود را
در راهتان من می گذارم جان خود را
من با دلم تسلیم تان هستم همیشه
در مکتب تعلیم تان هستم همیشه
جز با شما با هیچ کس پیمان ندارم
گر پا دهد در راهتان سر می گذارم
یا اولیاء الله ! در روز قیامت
من را امیدی هست...امید شفاعت
من را همیشه.. تا ابد... نعم الامیرید
من را شما ، امروز و فردا دست گیرید
باشد که از عشق شما و این محبت
من بازگردم نزدتان هنگام رجعت

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام هادی (ع)

اشعار مدح حضرت امام هادی(ع) - سید حمید رضا برقعی

 

یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم

داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم

 

از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد

محکمات کلمات تو مسلمانم کرد

 

کلماتی که همه بال و پر پرواز است

مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است

 

کلماتی که پر از رایحهً غار حراست

خط به خط جامعه آیینهً قرآن خداست

 

عقل از درک تو لبریز تحیر شده است

لب به لب کاسه ی ظرفیت من پر شده است

 

همه ی عمر دمادم نسرودیم از تو

قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو

 

من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم

عرق شرم به پیشانی دفتر دارم

 

شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو

فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو

 

دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد

شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد

 

بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم

رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم

 

تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران

دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران

 

من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست

کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران

 

یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود

یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران

 

نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم

مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران

 

ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد

ما که از نسل غدیریم ، غدیر ای باران

 

پسر حضرت دریا! دل مارا دریاب

ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

 

سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن

تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران

 

سید حمیدرضا برقعی

 
 
شنبه 27 شهریور 1395  9:56 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها