پاسخ به:مشاعره علوی
یـا علی مولا علی جان ای تمام بـود و هستم هر كه بودم هر كه هستم من فقط دل بر تو بستم
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
ماه محراب عبودیت حق / سر به محراب عبادت منشق میزند پس، لب او کاسه شیر / میکند چشم اشارت به اسیر
کارگاه آموزشی غدیر ( آنلاین)
مسابقه امتیازی سالار شهیدان
روی برگ هر گیاهی نقش بسته این روایت
عید از مولا امیرالمؤمنین کردن حمایت
تا نشد پردگی آن سرّ جلی / نشد افشا که علی بود علی شاهبازی که به بال پر راز / میکند در ابدیت پرواز
آن دم صبح قیامت تأثیر / حلقه در شد از او دامنگیر دست در دامن مولا زد در / که علی بگذرد از ما مگذر
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا كند / قسم به ذات كبریا، ز یُمن مرتضى كند
دلداده شوم من، از آن روی که طبعم / خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی
نماز بى ولاى او عبادتى است بى وضو / به منكر على بگو، نماز خود قضا كند
ز قدرت یداللّهى، كسى ندارد آگهى / وسیلهاش بود علىّ، خدا هر آنچه را كند
تا نشد پردگی آن سرّ جلی / نشد افشا که علی بود علی
روشن به امید است دل امروز که فردا / شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی در راه ولایت شدهام رهرو و دانم / زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی
ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود / هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی دلداده شوم من، از آن روی که طبعم / خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی
یک کعبه در شکاف تمنای دوست بود یک قبله در سکوت سجود اله بود وقتی تو آمدی همه کودکان شهر دیدند ماه بهر یتیمان پناه بود
دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد
ز هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد
دویدست عجب مهر علی در رگ و جانم
علی گرچه خدا نیست ولیکن ز خدا نیز جدا نیست