پاسخ به:مشاعره علوی
يعني كه امير كاروان است علي
همتاي امير عشق تنها زهرا ست
asghar
تا حاجت تمام دلم را روا کند
باید خدا به پای علی ام فدا کند
اصفهان نگین فیروزه ای جهان
دل من مجنون وشیدا غریق دریای شعف شد فرمانروای کل هستی شه نجف شد شه نجف شد
دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)
فراز مأذانه ها ای جماعت گمراه چه می کنید شما بی صدا سخن کوتاه حرام باد اذان موذنی که نگفت دوبار أشهَدُ أنا عَلی ، وَلیُ الله
تا صورت پیوند جهان بود، على بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود
سلطان سخا و كرم و جود، على بود
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست
كه آفتاب برد آفتاب بر سر دست
نشان ز گوهر آدم نداشت هر كه نبود
به خمسرای ولایت خراب و باده پرست
تا به زهرا سلام میدادی
دل او را بهار میکردی
یاعــلی ذاتت ثبوت قل هو الله احد نام تو نقش نگین امر الله الصمد
دوستان از دشمنان بهتر تو را سر میدهند
ابرویت آنقدر کشته از عجم بیرون کشید
کاظمین ما نجف، مشهد نجف، مکه نجف
میشود از این حرم چندین حرم بیرون کشید
درد آشنای حیدر کرار، جان ماست
در یاریِ رسول، علیِ مکرریم
هرگز به ترک دین علی تن نمی دهیم
ما، ای غدیر خم، ز ازل شیعه پروریم
...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
وبلاگ یا حسیــن مظلوم
وبلاگ محبان مهـــــدی عج
وبلاگ مدافعان حرم
میروم صحرا به صحرا کوه به کوه
با غدیران درست در دست رو به رو
موج یک حادثه در جان غدیر است امروز و على چهره تابان غدیر است امروز
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
آرزوی دیدن شاه نجف ماند بر دلم
این ولی را باعلی ماند بر دلم
موسى و عصا و یدبیضا و نبوت
در مصر به فرعون كه بنمود، على بود چندانكه در آفاق نظر كردم و دیدم
از روى یقین در همه موجود، على بود
