0

اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

باقرعلوم عالم،عالم آل پیمبر
غربت و مظلومیت رو،برده ارث از بابا حیدر
دلش از غصه گرفته،غم دردش بیشماره
غیر اشك چشم خیسش،دیگه همدمی نداره
از شرار زهر دشمن،آب شده پیكر خسته اش
غیر آه دل نداره،مرحمی دل شكسته اش
یه كبوتر غریب ِ،بی سر و سامون ِ حالش
خواسته پر بگیره اما،سنگ غم خورده به بالش
پسرم بیا كنارم، كه دیگه رفتنیم من
بیا تا برات بگم از ظلم كینه های دشمن
بخدا یادم نمیره،اون همه ماتم و آزار
دشنام و سنگ های كینه،خنده های سر بازار
مونده بود به زیر نعل اسب ها لاله های چیده
روی نیزه های بی رحم،می دیدم سر بریده

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

غریب عزیز زهرا
دلدار دلم داغی، از كرببلا دارد
رنج محنی دائم، از دشت بلا دارد
ملك ملكوت از او
حكم جبروت از او
او مكنت بی همتا
در ملك بقا دارد
غریب عزیز زهرا
از بی كسی اش اما،داغی به دلم مانده
زاین غم به جنان زهرا، همواره عزا دارد
می خوانمش و گویم،ای هستی روح افزا
هركه به تو دل بسته،كی بیم فنا دارد
جان می دم از شوق طوف حرمت مولا
چون كوی بقیع تو،جانانه صفا دارد
غریب عزیز زهرا
غریب وا  اماما،شهید وا اماما
مداح:مهدی میرداماد

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

یادگار كربلامنم،عزادار كربلا منم
حسین و با لب تشنه كشتن،مارو بردن اسارت
خدایا دلم می خواد برم باز،به كربلا زیارت
وای وای وای، روی لبمه شهادتین
وای وای وای، السلام علی الحسین
مونده فقط ای خدا برام
خاطرات كربلا و شام
خدایا كی گفته جای زینب،تو مجلس شرابه
مزار رقیه شد بمیرم،یه گوشه ی خرابه
وای وای وای شیرینی زندگیم كجاست
وای وای وای همبازی بچه گیم كجاست
وای وای وای روی لبمه شهادتین
وای وای وای السلام علی الحسین
دلی كه تا كربلا میره
تو گودی قتلگاه میره
خدایا خودم دیدم حسین و به خاك و خون كشیدن
خدایا خودم  دیدم با خنجر سر از تنش بریدن
وای وای وای روی خاكا دست و پا می زد
وای وای وای مادرش رو هی صدا می زد
مداح:میرداماد

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

باقر آل رسولم                       
نخل زهرای بتولم
پاره شد ، قلبم از ، زهر کینه             
جان سپردم به شهر مدینه
وا مصیبت مصیبت مصیبت2
قبله اهل ولایم          
شد مدینه کربلایم
زاده سیّد الساجدینم             
کشته ام کشته راه دینم
وا مصیبت مصیبت مصیبت2
من در ایّام صغیری           
دیده ام رنج اسیری
با اسیران به ویرانه خفتم          
درد پنهان خود را نهفتم
وا مصیبت مصیبت مصیبت2
جان مادر کن نگاهم       
صدر زین شد قتلگاهم
ناله آمد برون از نهادم              
چهره برخاک غربت نهادم
وا مصیبت مصیبت مصیبت2
شد گواه درد وداغم                 
قبر بی شمع و چراغم
گرچه خاک وطن تربتم شد             
تربتم شاهد غربتم شد
وا مصیبت مصیبت مصیبت
شاعر:سازگار

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

حضرت باقر کُشته از زهر جفا شد 2
مُسلم سر نورانیش از تن جدا شد
مدینه غوغاست ، محشر کبراست
آه و واویلا ، آه واویلا 2
امشب بقیع خاموش و کوفه گشته خاموش
زهـــرا برای باقر و مسلم سیه پوش
مسلم بـــــــــــــه کوفه ، غریب و تنهاست
آه و واویلا ، آه و واویلا 2
شاعر:احمد صالح

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

وقت اندوه خلایق آمد                                              
ماتم حضرت صادق آمد
فاطمه دیده تر است
در عزای پسر است
ناصر دین خدا کشته شده                                
صادق آل عبا کشته شده
فاطمه دیده تر است 
در عزای پسر است
ششمین حجت حق رفته ز دست                
قلب عالم به عزایش بشکست
فاطمه دیده تر است 
در عزای پسر است
هفتمین رهبر حق می گرید            
بر امام ششمین می گرید
فاطمه دیده تر است
در عزای پسر است
در غم حجت حق معبود            
شد جهان غمکده ای خون آلود
فاطمه دیده تر است
در عزای پسر است
پیکر دانش علم و ایمان       
در مدینه به بقیع گشته نهان
فاطمه دیده تر است 
در عزای پسر است

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

هر گاه بیماری تب بر امام باقر(ع) عارض می شد؛ آب سرد بر بدنش می ریخت، سپس با صدای بلند می گفت:«فاطمه بنت محمد» ای فاطمه! دختر محمد(ص).
به احتمال قوی همان گونه که تب در جسم لطیف امام اثر داشت، پوشاندن اندوهش به خاطر مصائب مادر مظلومش در قلب شریفش اثر می کرده است. و همان گونه که گرمی تب را به وسیلة آب، از بدنش می زدود؛ یاد مادرش فاطمه(ع) از شدت اندوه او می کاست، زیرا تاثیر مصائب حضرت زهرا(ع) در دل های فرزندانش از بریدن شمشیر، دردناکتر و از سوزش آتش سوزاننده تر می باشد چرا که در شرایطی بودند که تقیه می نمودند و قدرت بر آشکار کردن مصائب زهرا(ع) را نداشتند. از این رو وقتی که نام فاطمه(ع) در حضور آن ها برده می شد، قلوبشان پر از اندوه می شد، به طوری که هر آدم هوشیاری آثار اندوه را از چهرة آن ها مشاهده می کرد.
چنان که در رویات آمده، امام صادق(ع) به سکونی (یکی از یارانش) که خدا به او دختری داده بود، فرمود: چه نامی برای او انتخاب نموده ای؟
سکونی عرض کرد: نامش را «فاطمه»  گذارده ام.
امام صادق(ع) فرمود: آه! آه! سپس دستش را بر پیشانی خود گذاشت و اندوهگین نشست و فرمود مبادا به دخترت كه اسمش فاطمه است سیلی بزنی....[1]
[1]                - ترجمه بیت الاحزان، ص 156، 157.
 منبع: كتاب آتش در حرم

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

 غربت می باره از نگاش ، آروم نمی گیره چشاش
از سوز و داغِ دلش
از هُرمِ اشك و ناله ها ، شد دشتِ سرخِ لاله ها
دوباره با غِ دلـش
هر چند كه می سوزه تنش از شعله‌ی زهرِ جفا
اما دلش خونه به یادِ خاطرات كربلا
پیچیده تو هفت آسمون سوزِ صداش
خون می چكه از آسمون گریه هاش
واویلتا، واویلتا، واویلتا...
******
پاهاش شده پر آبله ، جای كبودِ سلسله
مونده به روی پرش
با خاطرات كاروان ، از طعنه های كوفیان
زخمی پلك ترش
پای برهنه رفته هر جا پا به پای قافله
یادش نمی ره كینه های زجر و شمر و حرمله
هم با سه ساله خورده سیلی از عدو
هم دیـده روی نیـزه ها رأسِ عمو
واویلتا، واویلتا، واویلتا...

شاعر : یوسف رحیمی

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:42 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو

اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى‏ زند کبوتر دل، در هواى تو

در را به روى امت اسلام بسته‏ اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو

 

############################

 

السلام علیک یا ابا جعفر یا محمد بن علی ایها الباقر یابن رسول الله انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله


############################


بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)


############################


دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر


############################

 

گوهر آل رسولی
به جهان نور دو عینی
پسر کرب و بلائی
نوه‌ی پاک حسینی


############################

 

نه طاقت است زبان را به وصف غم‌هایش
نه قدرت است قلم را که تا کند مرقوم
بگو به امت اسلام، این سخن (میثم)
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم


############################

 

کسی که بود شکافنده‌ی تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول ‌الله
وصّی پنجم تو کشته شد، ولی مظلوم


############################

 

باقر علم جهان را تو ملقب باشی

تو به یادآور هر ناله‌ی زینب باشی
دل شیعه نگرانت
زهر کین برده توانت


############################

 

تو شفای دل زارت
همه جا فکر حسین است
به لبِ غرق به خونت
همه دم ذکر حسین است


############################


نظرت می رسد آن لحظه اسیرت کردند
سمّ اسبان عدو یکسره زیرت کردند
عطش آمد به سراغت
علی اصغر شده داغت


############################

 

ای که از زهر و عطش ناله زنان می سوزی
از غم شام بلا، گریه کنان می سوزی

 


############################

 

به غربت علی و خاندان او سوگند

امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم

هماره قصه مظلومی‌اش به خاک بقیع

بود ز غربت قبرش برای ما معلوم


############################

 

گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانه‌اش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیده‌ی خویش
همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم


############################

 

ای خدای باقر !علم نیست آنچه در نزد مردمان است.

علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.

ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!

شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد


############################

 

سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،

نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،

امام محمد باقر(ع) تسلیت باد

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

دل دیوانه من گشته گریزان امشب
شده در وادی غم بی سر و سامان امشب
به امیدی که برد ره به بیابان بقیع
سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب
می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک
پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب
بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ
کند از آتش دل شمع فروزان امشب
سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین
شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب
اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او
داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب
 امشب دلت را راهی مدینه کن ، با چشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد . امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو ، امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق ، امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد امام باقر (ع) فرمود : من امشب از دنیا می روم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد1 
آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزنیم حسین .

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:43 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

ای ولــیّ‌الله داور، السـلام 
ای سلامت از پیامبر، السلام 
حجّت خلاق اکبـر، السلام 
زادۀ زهـرای اطهر، السلام 
السلام ای باقـر آل‌رسـول 
چارمین فرزند زهرای بتول
**** 
ای نبی بـر تو فرستاده سلام 
وی به زین‌العابدین، ماه تمام 
هفتمین معصومی و پنجم امام 
مکتبت تا صبح محشر، مستدام 
تیغ نطقت می‌شکافـد، علم را 
روح می‌بخشد مرامت، حلم را
**** 
ای سـلام ذات حـیّ داورت 
بر تو و نطـق فضیلت‌پرورت 
علم آرد سجده بر خاک درت 
حلم گردیده است بر دور سرت 
نسل نوری هم ز باب و هم ز مام 
خـود امام و مـادرت بنـت الامام
**** 
کیستـی ای آیت سـرّ و علن؟ 
تو هم از نسل حسینی، هم حسن 
تو امـامت را روانـی در بـدن 
ای ولایـت را چـراغ انجمـن 
علم تو، علـم خداونـد جلیل 
وحی باشد بر لبت بی‌جبرییل
**** 
از درخـت علم، بَـر داریم ما 
وز تو صد دریا گهر داریم ما 
بس حـدیث معتبـر داریم ما 
از شما کی دست برداریم ما؟ 
یابن زهرا سر برآور باز هم
«جابر جُعفی» بپرور باز هم
****
یابن زهرا گر چه با بغض تمام،
حرمتت گردید پامال «هشام»،
بر تنت آزار آمد صبح و شام، 
تو امامـی، تو امامی، تو امام 
نور از هر سو که خیزد، دیدنی است 
چهرۀ خورشیـد کی پوشیدنی است؟
**** 
تو خـزانِ بـاغ زهـرا دیده‌ای 
تو تن بی‌سر به صحرا دیده‌ای 
گـردن مجـروح بابا دیده‌ای 
بر فراز نیـزه سرهـا دیده‌ای 
کاش می‌دیدم چه آمد بر سرت 
یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟
**** 
تو چهل‌منـزل اسارت دیده‌ای 
از ستمکاران جسـارت دیده‌ای 
خود عزیزی و حقارت دیده‌ای 
تشنگی و قتل و غارت دیده‌ای 
چارساله، کـوه ماتم برده‌ای 
مثل عمه، تازیانه خورده‌ای 
**** 
شـام بـود و مجـلس شوم یزید 
چشم تو چوب و لب خشکیده دید 
گـه سکینه ناله از دل می‌کشید 
گاه زینب جامـه بـر پیکـر درید 
چشم بر رگهای خونین دوختی 
سـوختی و سـوختی و سوختی
**** 
ای دل شیعـه چـراغ تــربتت 
دیده‌هـا دریـای اشک غـربتت 
سالهـا بـر دوش کـوه محنتت 
روز و شب پامال می‌شد حرمتت 
ظلم دیـدی در عیـان و در خفا 
تـا شـدی مسمـوم از زهر جفا
**** 
ای به جانت از عدو رنج و عذاب 
هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب 
قلبت از زهـر ستـم گردیــد آب 
قبــر بـی‌زوّار تــو، در آفتــاب 
وسعت صحن تو مُلک عالم است 
لالۀ قبـر تو اشک «میثم» است 
از صیام تا قیام 5 – غلامرضا سازگار

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

از خرابی می گذشتم منزلم آمد به یاد
تو رو خدا اینجور نیست،قربون دلت برم آقاجان،قربون صفای دل شما عزادارای امام باقر ،یكی از دوستان خوب اباعبدالله الحسین می فرماید:شهادت امام باقر،طلیعه دار مُحرمه،شهادت امام باقر كه میرسه،بوی عاشورا میآد،آی حسین،ما  جاموندیم،همه كربلایی ها رفتند عرفه كربلا،خیلی مونده حالا،اما میشه خوند
باز این چه شور است،كه در خلق عالم است
حسین.......
اگه بدونی این حسین گفتنت چیكار میكنه،مادرش میگه جان،حسین........
از خرابه می گذشتم منزلم آمد به یاد
دست و پا بشکسته ای دیدم دلم  آمد به یاد
در میان باغ دیدم جمع گلها گرد هم
اجتماع دوستان یک دلم آمد به یاد
مگه یادم میره،زیر اون خیمه نیم سوخته،عمه ام همه ی مارو جمع كرد،همه ی ما مثل جوجه های پر شكسته،سرهامون رو زیر بال و پر هم دیگه برده بودیم،آروم آروم گریه میكردیم،آخه عمه ام گفته بود بلند بلند گریه نكنید،همه ی اینها یه طرف،اما اونی كه باقرالعلوم رو میكشه،اینه،همه شهادت ها یه طرف،جسارت ها یه طرف،كتك ها یه طرف،ریسمان ها و زنجیر ها،تازیانه ها یه طرف،اون نیمه شب توی خرابه یه طرف،یه همبازی داشتم،هر چی گفتم عمه جان رقیه،اینقده گریه نكن.آخه شما كه نمی دونید،شما ها كه خبر ندارید اینها كی بودند
طفلك بی تاب را هم می زدند
كودك در خواب را هم می زدند
آی كربلا.......حسین..........

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

از کرببلا تو یادگاری
چون خون شهید پایداری
بر نیزه سر حسین دیدی
بار غم او به جان خریدی
پرپر ز خرابه لاله دیدی
بی جان دل شب سه ساله دیدی
روز شهادت امام باقر است ، امروز بقیع خلوتِ ، فدای آن آقائی که امروز عزاداری ندارد اما مثل چنین روزی وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه وماتم شد .دوستان و شیعیان حضرت آمدند . شاگردان امام باقر عقب جنازه وا اماما می گفتند . امام صادق بر بدن بابا نماز خواند ، بدن مطهر امام باقر را بردند داخل بقیع کنار قبر پدرش زین العابدین دفن کردند، احترام کردند .
عرضه بدارم آقا بدن شما را شیعیان و دوستان بردند داخل بقیع دفن کردند اما کربلا به فدای آن بدنی که سه شبانه روز روی خاک گرم کربلا بود . بنی اسد بدن را نشناختند تا اینکه امام سجاد آمد بدنها را یک یک معرفی کرد فرمود : بنی اسد یک قطعه حصیر بیاورید ، بدن بابا را در میان حصیر گذاشت همینکه بدن را گذاشت داخل قبر دیدند بالا نیامد بین اسد نزدیک شدند دیدند آقا لبها را بر آن رگهای بریده گذاشته ، هی می گوید : بابای غریبم حسین .

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

من ذاکر انا الیه راجعونم
من خاطرات جانگداز دشت خونم
در کربلا بودم صغیری پنج ساله
همراه بابایم مرا بردند اسیری
دیدم پرستوهای دین را پر بریدند
در قتلگه جدم حسین را سر بریدند
آقا امام باقر همه صحنه های دلخراش کربلا را شاهد بود ، عاشورا را دیده ، قتلگاه را دیده امام باقر ، کوفه را دیده امام باقر، اما امروز مدینه یک پارچه غوغا بود ، مردم با سر و پای برهنه عقب جنازه امام باقر راه می رفتند آقا امام صادق شال عزا به گردن انداخته ، بدن امام باقر را آوردند کنار قبر عزیزانش دفن کردند ، مردم
تجلیل و احترام کردند پسر فاطمه را ، اما دلهای آماده:
ولی از شما می پرسم بدن پسر اینطور برداشته می شود احترام می شود اما بدن مادرش چند نفربیشتر نبودند غریبانه بدن زهرا را تشییع کردند غریبانه دفن کردند با همین حال صدا بزنید یا زهرا .

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام محمد باقر (ع)

سر تا سر مدینه را ماتم گرفته                          از داغ باقر العلوم عالم گرفته
                            یا سیّدی یاابن الحسن آجَرَکَ الله (2)
از این مصیبت عظیم آه و واویلا                   امام صادق شد یتیم آه و واویلا
                          یا  سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)
آن کس که ختم الانبیاء داده سلامش            شد پاره پاره جگر از زهر هشامش
                            یا  سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)
در هفتم ذی حجّه خون قلب زهرا شد           امام باقر کُشته از ظلم اعدا شد
                           یا سیّدی یا ابن الحسن آجرَکَ الله (2)

 
 
شنبه 16 بهمن 1395  6:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها