اگر بخواهیم این فیلم را در دسته و رده مشخصی از فیلمسازی قرار بدهیم و توصیف دقیقی از آن بدست دهیم، شاید لفظ درام یا نواری سرشار از جنایات توام با پلیدی و بی تعادلی های روحی وروانی بهترین واژه ها و عبارت ها برای آن باشد.
وصال روحانی:موضوعات و شکل برخوردها در « Nocturnal Animals» (حیوانات شبانه) ساخته جدید تام فورد آمریکایی که در فستیوال بین المللی جاری فیلم ونیز ایتالیا در بخش مسابقه به نمایش نهاده شده، به گونه ای است که انگار کارهای بسیار متفاوت دیوید لینچ، داگلاس سرک و استاد فقید سینمای تعلیق یعنی الفرد هیچکاک را با یکدیگر قاطی کرده باشند و یا آنها به گونه ای در مسیر یکدیگر قرار گرفته باشند و از چنین تقابلی چنین اثری بر جای بماند.
تام فورد توانسته است به عنوان اولین فیلم خود پس از «یک مرد تنها» که ۷ سال پیش عرضه شد، فیلم خوب دیگری را رو کند که حتی فراتر از وعده ها و توقعاتی است که آن فیلم در مورد فورد و آثار بعدی وی به وجود آورده بود.
بازی با فاکتور زمان
فورد با عامل زمان نیز در این فیلم بسیار خوب بازی کرده است و طوری رجعت های لحظه ای و مکرر به گذشته دارد که «فیلم نوآر»های شاخص را به یاد می آورد. در نهایت ثابت می شود که فورد یک داستان گوی قابل است و رنگ و سایر فاکتورهای مهم را نیک می شناسد و به درستی بر روی آنها مانوور می کند تا داستان هایش را بهتر بازگو کند.
اکران جهانی این فیلم زودتر از ۲۰ آذرماه نیست ولی تا آن زمان می توان بر اساس مشاهدات پس از پخش فیلم در ونیز ۲۰۱۶ به نتایجی رسید و احکامی نسبی را صادر کرد و از آن قبیل است حضور کارساز دیگری از ایمی آدامز در فیلم های روز جهان و در آثار جشنواره امسال ونیز که شامل فیلم «رسیدن» ساخته دنیس ویله نو هم می شود. فیلم تام فورد هم نشان می دهد ادامز در فرو رفتن در رل های متنوع در کمترین فاصله زمانی استاد است و این بار در قالب زنی ظاهر می شود که ناراحتی اش ریشه در گناهی دارد که سالها پیشتر مرتکب شده است و هنوز ذهن وی را خراش می دهد.
تام فورد فیلم جدیدش را بر اساس یک رمان سال ۱۹۹۳ آستین رایت نویسنده آمریکایی به نام «تونی و سوزان» ساخته است و عنوان فیلم نیز از همان کتاب می آید. در این داستان یک نویسنده جوان در حال اوجگیری به نام ادوارد (با بازی جیگ جیلنهال) برای توصیف همسر سابقش سوزان (ایمی ادامز) که مدتی است از او جدا شده از همین واژه ها (حیوان شبانه) مدد می گیرد.
انتخاب انسان ها در مسیر زندگی
کتاب استین رایت پیرامون انتخاب انسان ها در مسیر زندگی شان و تاثیر آن بر شرایط سایرین و وابستگان آنها است و تحت هر شرایطی از اهمیت ورود به ایده ها و افکار دیگران و البته خطرات برخاسته از آن می گوید. در عین حال نحوه برخورد فورد با مسایل فیلمش به گونه ای است که همچون کتاب رایت با یک فیلم در فیلم طرف هستیم همان طور که کتاب رایت به گونه ای یک داستان در داستان بوده است. در سکانس آغازین فیلم، فورد نمایی از بی مسئولیتی های حاکم بر غرب و زوایای تاریک شهر لس آنجلس و آدم های پوشالی آن را به نمایش می گذارد و او پیشتر در فیلم «یک مرد تنها» نیز به همین گونه عمل کرده بود. در آن فیلم نیز او لس آنجلس دهه ۱۹۶۰ را محلی توصیف می کرد که هر اتفاق نامساعدی در آن متصور است و بسیاری از آدم های آن میلی به درست کردار بودن ندارند و در فیلم جدیدش نمونه هایی دیگر از همین طرز تصور را به نمایش می گذارد.
کاراکتر ایمی ادامز یعنی همان سوزان که پیشتر از او یاد کردیم، افراد زیادی را دور و بر خود می بیند اما نمی تواند به آنها اعتماد کند و هر چیزی به آنها بگوید شاید فردای آن روز یک راز سر به مهر نباشد و بر زبان های دیگران نیز جاری شود. از آن قبیل اند کارلوس (مایکل شین) و همسر او (آندریا رایز یورو) که دائماً درباره تصاحب جواهر آلات الیزابت تیلور هنرپیشه سابق و فقید هالیوود حرف می زند.
پس از ۲۰ سال دوری
در میان این دوستان نامطمئن، روزی داستانی از ادوارد به دست وی می رسد و آن هم ۲۰ سال بعد از آخرین مرتبه صحبت شان در داستان جدید ادوارد، کاراکتر تونی (باز هم با بازی جیک جیلنهال) و همسرش لورا (ایسلا فیشر) و دختر ۱۶ ساله آنها ایندیا (الی بامبر) دست به سفر در غرب تگزاس می زنند اما آنجا با مشتی خلافکار و باج بگیر رو در رو می شوند و کارشان گره می خورد. اگر ادوارد در جایی مشغول خلق و ترسیم این اتفاقات است، در لس آنجلس هم سوزان به خواندن رُمان او مشغول است و کاراکترها از مقابل چشم های او رژه می روند. گره ها گشوده نمی شود ولی هر حادثه ای از گذشته و امروز با اوصافی که تام فورد می آورد، بیش از پیش جای این آدم ها را در متن قصه محکم می کند. این دنیایی است که هیچکس در آن امنیت ندارد و قرار دادن رویدادهایی مشابه به موازات یکدیگر خبر از همین بی ثباتی ها و خطرها می دهد. فرقی بین دیروز و امروز و آینده و حتی آدم ها نیست. آنها الگوهایی مشابه هستند که جملگی در راه تباهی گام بر می دارند تا برخی از آنها همان عبارت عنوان فیلم جلوه کنند.
مشخصات فیلم
عنوان: «حیوانات شبانه»
محصول: کمپانی های فید تو بلک و ارتینا فیلمز آمریکا
تهیه کنندگان: رابرت سالرنو و تام فورد
سناریست و کارگردان: تام فورد، بر اساس رُمان «تونی و سوزان» نوشته استین رایت
مدیر فیلمبرداری: سیموس مک گاردی
تدوینگر: جووان سوبل
موسیقی متن: ابل کورزی نیوفسکی
طول مدت: ۱۱۷ دقیقه
بازیگران: ایمی ادامز، جیک جیلنهال، مایکل شانون، ارون تیلور جانسون، ایسلا فیشر، کارل گلوسمن، آرمی همر، لورا لینی، اندریا رایزبورو، مایکل شین، الی بامبر و نیامالون.
بانی فیلم به نقل از Daily Telegraph
