پدر آن دیگری و لالی انتخابی
دکتر جواد حاتمی، روانشناس -
اختلال سکوت لالی انتخابی به طور کامل در فیلم سینمایی پدر آن دیگری نمایش داده نشده و در واقع تابلویی شکلی از نمای بالینی اختلال این تصور در این فیلم به تصور کشیده شده است که البته شایع ترین شکل آن در دنیای واقعی نیست. از ابتدا هم هدف این نبوده، در واقع سازندگان این فیلم تصمیم داشتند با توجه به موضوع کتابی به همین نام فیلمی خانوادگی که به این مشکل هم می پردازد بسازند و کمک من هم در فیلمنامه به عنوان مشاور بود تا فرآیند معقول تر و منطقی تری در حوزه روانشناسی کودک اتفاق بیفتد.
اگر بخواهیم با نشانه علت شناسی به شکل دقیق تر به این اختلال بپردازیم باید توجه کنیم که مطالعات تاکنون نشان نداده اند که سوءرفتار با کودک یا بی توجهی به او باعث این مشکل بشود. بلکه این اختلال بیشتر به علت اضطراب بالای کودک از صحبت در جلوی جمع بروز می کند. فیلم تلاش می کند با استفاده از این قالب، اهمیت یک الگوی ارتباطی معلول را نشان دهد باعث به وجود آمدن این مشکل یا اختلال در فرد می شود. مفاهیمی که در فیلم پدر آن دیگری گنجانده شده و باعث سکوت کردن اختیاری یکی از فرزندان خانواده شده، از دو اتفاق نشات می گیرند. در واقع دو اتفاق همزمان است که باعث می شود فرزند این خانواده که قبلا زبان باز کرده بوده و حرف می زده، سکوت کند. یکی آمدن فرزند جدید به خانواده که جلب توجه می کند، همزمان با این قضیه بستری شدن مادر در بیمارستان و دور شدن او از خانه به دلیل مشکلی که برایش پیش آمده و از طرف دیگر بی توجهی و رفتارهای نادرست پدر خانواده. همه این موارد باعث شده اند تا به لحاظ روانشناسی فرزند این خانواده آسیب ببیند و دچار واپس روی شود، یعنی توانایی که قبلا به دست آورده و به خوبی هم از آن استفاده می کرده ( حرف زدن) را از دست بدهد. احساس کم توجهی به کودک که در ادامه حس نا امنی را برای او در پی دارد باعث این واپس روی می شود و اینجاست که کودک مثل این فیلم سکوت اختیار می کند و تمایلی به حرف زدن با هیچ کس نشان نمی دهد.
گاهی در خانواده ها با مشکلی حتی کوچک به درستی برخورد نمی شود و همین مسأله باعث بروز معضلی بزرگ می شود، همانطور که در این خانواده سکوت فرزندشان با راهکاری درست حل نمی شود، مادر می خواهد فرزندش از این ناتوانی تبرئه شود و پدر هم که ذاتا آدم بدی نیست دوست دارد این فرزند هم همانند بقیه بچه هایش باهوش و توانمند باشد و ناخودآگاه و ناآشکار او را تحقیر می کند و همین باعث بیشتر شدن حس نا امنی کودک می شود. نوع برخورد خانواده و اطرافیان کودک در این فیلم هر کدام به نوعی غلط است و او در کنار هیچ کدام از آنها نه تنها احساس امنیت روانی ندارد، بلکه حتی گاهی اوقات به دلیل رفتار نادرست آنها ( مثل دختر عمو که می خواهد از او استفاده ابزاری کند) حتی اوضاع بدتر هم می شود. از طرف دیگر توجه مشروط به کودک هم یکی از برخوردهای غلطی است که می تواند منجربه تشدید این رفتارها شود. به همین دلیل شهاب تا پیش از آمدن مادر بزرگش با هیچ کس حرف نمی زند. با ورود مادربزرگ کم کم حس امنیت به او بر می گردد و رفته رفته جوانه های اعتماد و اطمینان در او رشد می کند. در فیلم هم از همین زمان است که وقتی شهاب از حس دوست داشته شدنش توسط مادربزرگ مطمئن می شود و احساس امنیت می کند کم کم قادر می شود تا سکوت اش را می بشکند و به شرایط عادی بر می گردد