0

اشعار شهادت امام جواد (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

آشفتگی همیشه به دستان باد نیست
علم زیاد هیچ به سن زیاد نیست

باید چگونه از تو بگویند شاعران؟
بازار شعر – وصف تو باشد – كساد نیست

وقتی كه در هوای تو پرسه نمی زند
دیگر دل كبوتر این صحن شاد نیست

وقتی كه اهل خانه به تو زهر می دهند
دیگر به دستهای كسی اعتماد نیست

كم نیست در حریم تو چون " امّ فضل " ها
اما كسی میان كریمان " جواد " نیست

مرضیه فرمانی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

ﻣﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻦ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺟﻨﺎﻥ ﺭﻫﺴﭙﺭﻡ 
ﺻﺪﻑ ﻋﺼﻤﺖ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻭﻻ‌ ﺭﺍ ﮔﻮﻫﺮﻡ 
ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﯾﺰﻩ ﺧﻮﺭ ﺟﻮﺩ ﻣﻨﺴﺖ 
ﻧﻬﻤﯿﻦ ﺣﺠﺖ ﺣﻖ ﻣﺎﯾﻪ ﯼ ﻓﺨﺮ ﺑﺸﺮﻡ
ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﭘﺪﺭ ﻫﻤﺴﺮ ﻣﻦ کرد شهید
ﮐﺰ ﻏﻤﺶ ﺷﻤﻊ .ﺻﻔﺖ ﺳﻮﺧﺖ ﺯﭘﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ 
ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻨﺪ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﺧﻂ ﭘﺪﺭ
ﺩﺍﺩ ﺯﻫﺮﯼ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﭘﯿﺮﻭ ﺧﻂ ﭘﺪﺭﻡ 
ﻫﺮ ﭼﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﮕﺮﻡ ﺳﻮﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩ
ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺐ ﮐﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﮔﺮﻡ 
ﺍﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺩﺍﻍ ﻣﻦ ﺗﺎﺯﻩ ﺟﻮﺍﻥ
ﮐﺎﻧﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺠﺮﻩ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﺧﺒﺮﻡ 
ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻢ
ﭘﯿﺮﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ آﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﺮﻡ 
ﻭﻗﺖ ﻣﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ 
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﺨﺪﺍ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﭘﺴﺮﻡ 
ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ ﺍﯼ ﺑﺎﺩ ﺻﺒﺎ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎ 
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﺎﺩﻩ ﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺩﯾﺎﺭ ﺩﮔﺮﻡ 
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺳﺘﻢ 
ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ ﻩ ﺍﺯ ﺯﻫﺮ ﻫﻼ‌ﻫﻞ ﺟﮕﺮﻡ

حمید کریمی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

عفریته ی بی حجب و حیا می کوبید 

ابلیس به طبل ماجرا می کوبید 

آن در که ملک گونه بر آن می سایید 

از قصد به یاد کوچه ها می کوبید 

افتاده ای یاد شام و بازار عجیب!

بر قامت دف، کنیز تا می کوبید 

می ریخت کنارت آب و با تیشه ی زهر 

بر نخل شکسته ی رضا می کوبید 

ملعونه تر از جعده زنی هست که زهر

با خنده به تو داده و.... پا می کوبید 

در موقع حمل پیکرت تا سر بام

چون طشت...به پیکرت عصا می کوبید 

از عرش چو جدت به زمین افتادی

با پا به تن تو بی حیا می کوبید

 

شاعر : علیرضا وفایی ( خیال )

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:26 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

سلطان طوس است و اذن درگاه قبل از محرم
کرب و بلا می دهد باز این شاه قبل از محرم

سلطان طوس است و عشق آقا جواد الائمه
داده علی اکبرش را یک ماه قبل از محرم

سلطان طوس است یعقوب، با این تفاوت که یوسف
افتاده با دست دشمن در چاه قبل از محرم

باید که رزق خودش را پیش جواد الائمه
از روضه ی سم بگیرد مداح قبل از محرم

سم آمده تا گلویش تشنه ست و مشک عمویش
انگار که تیر خورده در راه قبل از محرم

چون حجره گودال باشد سم است سم ستوران
یعنی تمام است کار شمر... آه؛ قبل از محرم

در اصل بعد از محرم اما برای من و تو
اکبر شده ارباً اربا یک ماه قبل از محرم

 

مهدی رحیمی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

ای جود خدا سلام بر احسانت
ای جان رضا دست من و دامانت
در روز شهادتت براتی بفرست
زانو  بزنم  كنار  آن  ايوانت


هر لحظه  اگر كه رو به دنيا می كرد
صدها  گره كور اگر  وا می كرد
در جود و كرم اگر كه شد شهره شهر
چون رو به سوی حضرت زهرا می كرد

اصغر چرمی

 

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

باز آتش اشتیاق خود تیز کنید

غمخانه دل به نور تجهیز کنید

تا اینکه شود رضای حق شاملتان

از عشق جواد سینه لبریز کنید

سیدرضاموسوی تبار

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

اول راه، غزل داغ و پریشان بشود…!!
بیت بیت غزل از داغ تو بی جان بشود
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا بیت خودت, بهر تو زندان بشود؟
مرغ باغ ملکوتی و زمین جای تو نیست
پس عجب نیست مقامات تو کتمان بشود
خواست قتل پدرت پاک شود از اذهان
دخترش را به تو داده ست که جبران بشود
بلکه یک گرگ صفت آمده تا در حرمت
پشت آقایی بی حد تو پنهان بشود
ام فضل است و یا شمر، چه فرقی دارد؟
خواست با تشنگی ات درد، دو چندان بشود
کربلایی شده ای لحظه آخر ز درون
زهر نیزه ست اگر وارد میدان بشود
فرق دارد غمت اما, ز غم و داغ حسین
کفتری کو برسد, سایه ایشان بشود؟
***
غزلم گرچه پر از زخم, ولیکن ای کاش
مرهم زخم دل شاه خراسان بشود

ایمان کریمی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-شهادت

 

دلخسته و بی شکیب بودن سخت است

هم صحبت نانجیب بودن سخت است

هر مرد غریب مأمنش خانه اوست

در خانه خود غریب بودن سخت است

 

 

یوسف رحیمی
 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

امام جواد(ع)-شهادت

 

شرار زهر قاتل سر زند از جسم و از جانم

کسی بر من نمی گرید به غیر از چشم گریانم

من از دوران طفلی تا جوانی خون دل خوردم

که از هر ناله می جوشد هزاران درد پنهانم

میان حجرۀ در بسته مثل شمع، می گریم

مگر با قطرۀ اشکی شود تر چشم گریانم

تمام عمر با تنهائی و غربت گرفتم خو

ولی وقت شهادت مادرم زهراست مهمانم

که دیده صید، دست و پا زند، صیاد کف بر کف

اَلا صیاد من صید توام دیگر مسوزانم

اَلا ای آه، از زندان تنگ سینه بیرون شو

که من با ناله داد خویش از صیاد بستانم

گهی نام محمّد بر لبم گه یا رضا گویم

کهی رو به مدینه گه بود سوی خراسانم

شریک زندگی گردیده قاتل، خانه ام مقتل

انیسم اشک چشم و حجرۀ در بسته زندانم

مرا کشتی دگر شادی مکن ای دختر مأمون

گرفتم نیستم فرزند پیغمبر، مسلمانم

ز سوز خود سرودن سوز دل دادم تو را (میثم)

که خورده نظم تو پیوند با اشک محبّانم

 

غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

ای  دلبر درد آشنا ، مولا جواد ابن الرضا

یک دم نظربنمابه ما، مولا جواد ابن الرضا

ای جود تو جود خدا،ای خادمت اهل سما

لطفی نما براین گدا، مولا جواد ابن الرضا

تو وارث پیغمبری،هم سروری هم دلبری

آرام جان مادری ، مولا جواد ابن الرضا

                 عشقت به سرمی پرورم،نامت همیشه میبرم

ای اول وای آخرم، مولا جواد ابن الرضا

راهت بود برمن هدف،ای قلب عالم راشعف

ای گوهراَندَرصدف، مولا جواد ابن الرضا

توخالق شوری وشین،ای بهترین عالمین

ای بررضا نوردوعین، مولا جواد ابن الرضا

                هستی بودبردست تو،ارض وسماهم مست تو

هستی من ازهست تو، مولا جواد ابن الرضا

ای در ره جانان  فدا، کردند  با زهر جفا

ازکینه وعصیان تورا، مولا جواد ابن الرضا

آقا غمت بسیار بود،هم  تعنه و آزار بود

غم برسرت آواربود، مولا جواد ابن الرضا

آتش زدن برحاصلت،برحاص وآب وگلت

بگرفته ازاین غم دلت،مولا جواد ابن الرضا

درحجره جسمت نیمه جان،کردند قوم کافران

حتی ندادندت امان ، مولا جواد ابن الرضا

بعدازجفاهای مدام، بگرفت ازجسمت زمام

بردندجسمت پشت بام، مولا جواد ابن الرضا

چون جّدپاک واطهرت،خورشیدسوزاندپیکرت

ای من فدای آن سرت، مولا جواد ابن الرضا

اما شما  را  سایبان ، دادند  بال  کفتران

ای وای برحال زمان، مولا جواد ابن الرضا

در کربلا نه سایبان، ای وای براین ناکسان

میتاختند برجسم وجان، مولا جواد ابن الرضا

 

مجتبي دسترنج

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:27 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

یا امام جواد (ع)

 

افتاده بين حجره و آبش نمي دهند
ميگويد آب آب و جوابش نمي دهند


اين قوم جاهلي که به دست امام خويش
آب از براي کسب ثوابش نمي دهند


حاجت به آبِ روي زمين ريختن نبود
يک رو به قبله را که عذابش نمي دهند


از بسکه کف زدند و شده هلهله به پا
ماندم درون خانه عروسي است يا عزا


در کودکي اي آنکه زدي مشت بر زمين
حالا به جاش آمده زهرا بيا ببين


تو از شنيده هاي غمش قد خميده اي
اکنون ببين هرآنچه که قبلا شنيده اي


در پشت درب بسته ي حجره نشسته است
يك مادري كه خسته و پهلو شكسته است


مادر تلاش كرد ولي درب بسته را
دست شكسته اش نتوانست وا كند


اين پشت در نشسته يا افتاده از نفس
دستش بلند شد پسرش را دعا كند


ميگفت اي خدا نكند مثل كربلا
اين بار هم كسي سري از تن جدا كند


آمين فوج فوج كبوتر بلند شد
تا سايه اي براي تنت دست و پا كند


لب تشنه ، دست وپا زده است مانده بي پناه
اين حجره جلوه ايست ز گودال قتلگاه

 

حمید کریمی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

خاکستر وجود مرا میدهد به باد
سنگینی عزای تو یا حضرت جواد
تشنه، میان خانه ی خود دست و پا زدی
یک جرعه آب، همسر تو، دست تو نداد
***

زهری که ذره ذره تنت را مذاب کرد
خونی به قلب فاطمه و بوتراب کرد
سوزانده تر ز زهر جفا، ظلم همسر است
غربت میان خانه، دلت را کباب کرد
***

پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست
اینجا کسی به فکر امام غریب نیست
وقتی که پای بغض علی در میان بُوَد
جسم امام و هلهله، اصلاً عجیب نیست
***

گرچه به لب رسیده نفسهای آخرت
لب تشنه ای، شبیه لب جدّ اطهرت
اما هنوز یاد گل یاس پرپری
یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت
***

در پیچ و تاب بودی و می دید ام فضل
بر اشک و ناله های تو خندید ام فضل
گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است
دیگر سر تو را که نبرّید ام فضل
***

هم نیت بریدن زیر گلو نکرد
هم اینکه نیزه بر دهن تو فرو نکرد
خندید بر نوای جگر سوز تو، ولی
با پای خویش، جسم تو را زیر و رو نکرد
***

شکر خدا که دور و برت خواهری نبود
در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود
شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان
آنجا به فکر غارت انگشتری نبود

محمود مربوبی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

و جنس درد  تو از جنس روضه ی حسن ست
غریب خانه ی خود! ، غربت تو در وطن ست

چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟
به ام فضل و به جعده اگر رباب زن ست

زبان به شکوه گشوده ست زهر و می داند
که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن ست

همیشه خون جگر نقش بسته بر دل تشت
چنان که زینت هر باغ، سبزی چمن ست

اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت
ولی حسین هم این بین با تو هم سخن ست

گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست
حدیث اشک و غم دیده ی اباالحسن ست

شدند بر تن تو سایبان کبوترها
هنوز روی زمین، آفتاب، بی کفن ست

سید جواد میر صفی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت

میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت

بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنه ای نرسیدن مگر گناه نداشت

سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت

نبود نیزه به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت

برای کشتن او زهر بی اثر می ماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت

برای غربت او چشم هیچ کس نگریست!!
کبوتر حرمش اشک ذوالجناح نداشت

محسن حنیفی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:28 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام جواد (ع)

در کنارت خواهرت جان دادنت را دید ؟! نه
روی خاک حجره تشنه ماندنت را دید ؟! نه
زیر دست و پا نماندی و تنت عریان نشد
روی رحل نیزه قرآن خواندنت را دید ؟! نه


محمد کیخسروی

 
 
جمعه 12 شهریور 1395  10:29 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها