0

مردی که از قعر سیاهچال رهبری می‌کرد

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

مردی که از قعر سیاهچال رهبری می‌کرد

گفت: «بچرخان!» و ساقی با ضرب آهنگ موسیقی، جام میهمانان را پر کرد. «بِش̊ـر» با چشمانش، دستان رامشگر را دنبال می کرد و با سرمستی دست می زد و باز می گفت: «بچرخان!»
صدای در از جا پراندش. داد زد و به کنیزش دستور داد در را باز کند. گردنش را به سمت نوازده چرخاند و گفت: «بزن دیگر! چرا معطلی؟ عیشمان به هم خورد!»
دوباره صدای موسیقی بلند شد. کنیز داخل شد . بشر پرسید: «که بود؟»
-    مردی بود؛ سوالی داشت.
-    که بود؟ چه گفت؟
-    نمی دانم که بود ولی پرسید شما برده اید یا آزاد؟


بشر قهقهه ای زد و گفت: «گفتی که اربابت چقدر مال و منال دارد؟»
-    آری گفتم شما آزادید و او گفت: «آری اگر بنده بود اطاعت مولایش را می کرد.»
صدای پچ پچ میهمانها در صدای بشر گم شد. جام نقره با صدای دنگ روی زمین افتاد و شرابش روی زمین ریخت. بشر با صدای بلند داد می زد: «بنده! اگر بنده بود؟!»
بشر می توجه به نگاه رامشگر و ساقی و کنیز و میهمان از جا برخاست و پا برهنه از حیاط گذشت و به کوچه رفت. صدایی از اعماق وجودش وادارش میکرد که در کوچه به دنبال سایه ی مرد بدود و فریاد بزند: «آزاد نیستم، زین پس بنده ام!»
مرد لبخندی زد و رفت و بشر از هر کسی که رد می شد، می پرسید: «او که بود؟»
کسی گفت: «موسی بن جعفر (علیه السلام)»
بشر با چشم خیس از اشک قول داد: «بنده ی او می مانم. از آن به بعد کسی بشر را با کفش و موزه نخواهد دید. بشر حافی تا ابد آزاد نخواهد بود.»(1)

امام کاظم(ع) که بود؟
حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) که القاب معروف ایشان «کاظم»، «عبد صالح» و «باب الحوائج» است، امام هفتم شیعیان هستند. مادر ایشان بانویی عالمه و پاک، «حمیده» نام بودند که امام صادق (علیه السلام) درباره ی ایشان فرمود: «حمیده پیراسته از پلیدیهاست مثل شمش طلا. همواره فرشتگان او را حراست می‏کردند تا آنکه به من رسید و این کرامتی از ناحیه خداوند برای من و حجت بعد از من است.» (2)
درباره ی ایشان در حدیث لوح آمده است: «...بعد از او برای موسی، فتنه ای کور و تاریک رخ خواهد داد. حجت من مخفی نمی ماند و همانا اولیای من هرگز بدبخت نمی شوند. هر کس هر یک از آنها را انکار کند، پس نعمت مرا انکار کرده است و هر کس آیه ای از کتاب مرا تغییر دهد، بر من افترا بسته است.» (3)
حضرت موسی (ع)، با چهار خلیفه ی نامبارک عباسی هم عصر بودند: منصور دوانیقی (قاتل امام صادق (ع))، مهدی، هادی، هارون الرشید. که خلیفه ی اخیر از زبان خداوند «بدترین آفریدگان» یاد شده است. (4)
امام هفتم (ع)، با برخورد قاطعانه ی سیاسی با خلفا و شرکت در مناظره ها یی که برتری علم ایشان را مشخص می ساخت، چشم مردم را به خویشتن خیره کرده بود.
 کمکهای مالی فراوان به شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام)، مهر تایید زدن بر حرکات ظلم ستیزانه ای همچون واقعه ی فخ ، در چشم خلفا، دشمن حکومت دیده می شد. به این علتها و علتهایی دیگر همچون حسادت هارون الرشید به مقام واقعی امام، قدرت حقیقی که نزد ایشان بود و قرابت حضرت با رسول اکرم (ص)، امام را دستگیر و از زندانی به زندان دیگر فرستاد.
در دوران و پس از دوران امامت امام کاظم (ع)، فرقه هایی ایجاد شدند که برای نمونه می توانیم به اسماعیلیه (معتقد به امامت اسماعیل به جای امام کاظم (ع))، افطحیه (معتقد به امامت عبدالله بن جعفر) و واقفیه (کسانی که اعتقاد داشتند امام کاظم (ع) به شهادت نرسیده است بلکه زنده و منجی آنهاست) اشاره کنیم.
امام، با راه کارهای مختلفی با آنان مقابله نمودند که برای نمونه می توانید مبارزه ی ایشان با فرقه ی افطحیه را از اینجا بخوانید.




 
پی‌نوشت‌ها:
1. روضات الجنات (موسوي خوانساري)، ج 2، ص 129.
2. کافی، ج1، ص477؛ به نقل از مقاله ی «حمیده، بانوی پاک، مادر امام کاظم(ع)»، به نقل از سایت تخصصی تاریخ اسلام
3. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و اتمام النّعمه، ج 1، ص 569؛ به نقل از وحید خراسانی، حسین، حدیث لوح، نشر موعود عصر (عج)، 1388، ص 51
4. همان.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

پنج شنبه 11 شهریور 1395  10:42 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها