باز هم دنیای ترس و وحشت و باز هم معرفی جاذبهای دیگر. این بار به سراغ زندانی قدیمی خواهیم رفت، جایی که سیستم حاکم بر آن با رویکردی عجیب و متفاوت، زندانیان را به مرز جنون رساند. جنونی که در پیوند با حوادث عجیب و ماورایی، این بنا را به مکانی ایدهآل برای تحقیقات علوم ماورالطبیعه مبدل کرده است.
مجموعه مقالات گردشگری وحشت، به معرفی بهترینهای دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچ گونه پیشداوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابطه با این مکانها میپردازد. ما صحت و سقم این داستانها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هر کدام را برای شما بازگو میکنیم. قضاوت با شماست که این داستانها را بپذیرید یا خیر.
سفری به اعماق ترسها، باورهای خرافی و البته دنیای سحر و جادو. در این میان گروهی عمیقا به دیدهها و شنیدههای خود باور دارند و گروهی دیگر، از پس عینک شک، تردید و بدگمانی به این ماجراها مینگرند. آنها که در بطن ماجرا بودند، راوی داستانهایی هستند که شاید اگر خود تجربهشان نکنیم، هرگز به درستی آنها ایمان نخواهیم آورد. ولی با وجود تمامی تردیدها، بسیاری مشتاقانه در جستجوی چنین تجربهای هستند. آنها به مکانهایی سفر میکنند که شاید خیلی باب طبع همه نباشد. آنها در جستجوی وحشت هستند و از لمس نزدیکتر آن واهمه ندارند. مکانی که این بار به سراغش میرویم، چنین حال و هوایی دارد.
بسیاری از مردم باور دارند که زندان و ندامتگاه «Eastern State»، مکانی جنزده و تسخیرشده است. در اوایل دههی ۱۹۴۰، مأموران و زندانیان این زندان، بارها از اتفاقات عجیب و مرموزی سخن گفتند که به چشم خود شاهد آنها بودند. تجربیاتی وحشتناک که این زندان را به مکانی شوم و ناخوشایند تبدیل کرده بود. اما در پی تعطیلی این زندان، اوضاع حتی بدتر شده و رو به وخامت نهاد، چرا که اکنون عرصه برای تاخت و تاز این موجودات ماورایی، مهیاتر از قبل هم شده بود. به موازات توجه و علاقهی رو به رشد مردم به بررسی مسائل ماورایی و عجیب، این زندان نیز شاهد رفت و آمدهای بیشتری بود. اکنون محققان عالم ارواح و حوادث ماورالطبیعه، محتاطانه برای تحقیق و بررسیهای جامعتر، سری هم به این دژ سنگی میزنند. در واقع هر ساله، تیمهای تحقیقاتی متعددی در حال بازدید، کنکاش و جستجوی این زندان هستند.
اگر نگاهی به پیشینهی این زندان داشته باشیم، در مییابیم که این بنا در سال ۱۸۲۹ ساخته شده است. ظاهر این زندان شما را به یاد قلعههای قدیمی میاندازد، محوطهای محصور با دیوارهایی مستحکم و البته برج و باروی برای مراقبت و نگهبانی. در مجموع زندان «Eastern State"»، به نظر جایی مخوف و منزوی است. این بنا که در ایالت فیلادلفیای آمریکا واقع شده است، نخستین زندانی است که از سیستم سلولهای انفرادی برای تأدیب و نگهداری زندانیان استفاده کرد.
تقریبا برای یک صد سال، سیاست حاکم بر این زندان از یک اصل تبعیت میکرد، زندگی انفرادی. بنیانگذاران این زندان باور داشتند که چنین رویهای به زندانی کمک میکند تا دوباره به خلق و خوی انسانی خود بازگشته و عادات زشت و ناپسند خود را اصلاح کند. مجرمی که روانهی این زندان میشد، باید به سبکی جدید از زندگی عادت میکرد، او باید بهتنهایی غذا میخورد، بهتنهایی در حیاط سلول انفرادی خود ورزش میکرد و در مجموع خود را با تنها زندگی کردن وفق میداد. وقتی که یک زندانی سلولش را ترک میکرد، نگهبان سر او را را یک کلاه مخصوص میپوشاند، در نتیجه او حتی در این نقل و انتقال نیز طعم تلخ تنهایی و انزوا را میچشید. شاید به همین دلیل است که تاریخ این زندان با جنون و دیوانگی زندانیانش گره خورده است.
اگر چه این سیستم عجیب و چه بسی غیر انسانی خیلی زود و به دلیل ازدحام و شلوغی بیش از اندازهی زندان از بین رفت، اما به دلیل این رویکرد مسئولان، شمار زندانیان مبتلا به اختلالات روانی و جنون رو به افزایش گذاشت.
از سال ۱۹۱۳ تا سال ۱۹۷۰ یعنی زمانی که این زندان برای همیشه تعطیل شد، این مکان به صورت یک زندان عادی به کار خود ادامه داد. در طول این دوران، زندانیان معروفی نیز کارشان به اینجا کشید از جمله گنگستر معروف ال کاپون (Al Capone) و سارق معروف بانک «ویلی ساتن» (Willie Sutton). حتی شاید برایتان جالب باشد که بدانید نویسنده شهیر انگلیسی «چارلز دیکنز» نیز از این زندان بازدید کرده است و البته از آن چه که دید، چندان هم راضی و خشنود نبود.
در سال ۱۹۷۱، بنای زندان دیگر متروکه شده بود و اینجا بود که شایعاتی در مورد حوادث عجیب روی داده در آن به گوش میرسید. هر چند باید اشاره کرد که پیش از این هم در مورد این زندان از این دست اخبار بسیار شنیده میشد، اخباری که همچون بلایی دهشتناک در میان دیوارهای سنگی این زندان پخش میشد و زندانیان را به وحشت میانداخت.
دست کم یک زندانی وجود دارد که با قطعیت ادعا میکند با یک روح ملاقات داشته است. این زندانی که «گری جانسن» (Gary Johnson) نام داشت، اغلب در کارهای تعمیراتی زندان مشارکت میکرد. این زندانی میگوید که روزی به تنهایی مشغول کار در سلولهای آخر بند ۴ بود که ناگهان احساس اضطراب و ناراحتی شدیدی به سراغش آمد. او به محض باز کردن در سلول، با نیروی شوم و بسیار قدرتمند روبرو شد، نیرویی که به سینهی او چنگ زده و محکم نگهش داشته بود، به طوری که قادر نبود ذرهای حرکت کند. او حتی اشاره میکند که حس میکرده سلول مذکور با نیرویی پلید و انرژی وحشتناک احاطه شده است.
البته گروهی میگویند که این علائم نشاندهندهی یک حمله خفیف قلبی بوده و نه یک مواجهه با ارواح، آن گونه که گری تصور میکرده است، اما این زندانی با توجه به حادثهی قتل یک نفر در نزدیکی همین سلول، باور دارد که مورد هجوم یک روح قرار گفته است. این داستان به اندازهای جذابیت داشت که برنامه تلویزیونی «شکارچیان روح» (Ghosthunters)، یکی از قسمتهای خود را به آن اختصاص داد.
درهای قدیمی چوبی و فلزی این زندان که قدمت بعضی از آنها به سال ۱۸۰۰ باز میگردد، مدتهای مدیدی است که زندانیای را در میان خود محبوس نکردهاند. در بسیاری از سلولها هنوز هم چهارچوب تخت و وسایل چوبی دیده میشود، فضاهای خالی و در عین حال سرد که بازدیدکننده را اسیر احساسی خاص میکنند. در یکی از بندهای زندان که البته درهای آن به روی عموم بازدیدکنندگان بسته است، هنوز حتی میتوان کفشهای زندانیان را هم مشاهده کرد و حتی مجلاتی که دههها از عمر آنها گذشته است.
بارها برنامه سازان تلویزیونی به این زندان مراجعه کرده و از آن فیلمبرداری کردند، مستندهای متعددی در مورد این زندان ساخته شده است که بیننده را تحت تأثیر قرار میدهند و در نهایت سعیشان بر این است که به او القا کنند اگر روح واقعا وجود دارد، پس حتما ارواحی در این زندان اقامت دارند.
براساس منابع متعدد، از این زندان به عنوانی یکی از تسخیر شدهترین مکانها در ایالات متحده یاد میشود. به طوری که در برنامههای متنوع تلویزیونی و البته در فضای مجازی همچون کانال مسافرتی «ماجراجویان روح»، “Syfy Ghost Hunters”، “Most Haunted Life” و برنامهی «ترس» (Fear) شبکه «ام تی وی» (MTV) از این زندان به کرّات نام برده شده است.
اما این روزها این زندان بیشتر بهعنوان یک موزه و البته خانهی تسخیر شده مورد توجه است، مکانی که بهویژه در ایام هالووین، پذیرای بازدیدکنندگان بیشماری است. گردشگرانی ماجراجو که سری نترس دارند و به سراغ ترس و وحشت میروند. عدهی قابل توجهی از این گردشگران، از وقایع عجیبی سخن میگویند که به عینه تجربه کردهاند. از شنیدن صدای قدم زدن در حیاط گرفته تا گوش سپردن به نجوای زندانیان که در سلولهای خالی میپیچد. همچنین از این سلولها که دیر زمانی است خالی و غیر مسکونی هستند، سروصداهایی عجیبی هم به گوش میرسد. آنها از شیون و نالههایی میگویند که در میان دالانهای تیره و سرد این زندان ترسناک پیچ و تاب خورده و لرزه به جان انسان میاندازد.
در این میان سلولهای بند ۱۲ این زندان بیش از بقیه به شهرت رسیدهاند. جایی که ظاهرا ارواحی در آن سرگردانند و صدای خندههای دیوانهوار آنها گاه گداری به گوش میرسد. همچنین یکی از برجهای نگهبانی، ظاهرا هر از چندگاهی میزبان پیکرهای تیره و تار و مبهم است. گفته میشود که گاهی شب هنگام، شکلی شبح آلود و محو مشاهده شده که از میان این برج، این زندان خالی از جریان زندگی را تحت نظر دارد.
به گفته محققانی که در حال پژوهش پیرامون ادعاهای مطرح شده هستند، بیشک این زندان مرکز فعالیتهای ماورایی است. در واقع گواه این مطلب شهادت گردشگران، کارمندان، زندانبانان و زندانیانی است که بنا به اجبار، وظیفه یا حس ماجراجویانهی خود، مدتی را در این مکان سپری کردهاند.
یکی از افرادی که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ و برای تقریبا سه سال به عنوان راهنمای تور در این زندان فعال بوده است، از تجربیاتش میگوید. این که گردشگران اغلب از او سوالات مشخص میپرسیدند. «کدام بخش زندان تسخیر شده است؟» و این نخستین سوالی بود که پرسیده میشد.
اما از نظر او مشکل اینجا است که اغلب بازدیدگنندگان در نهایت در حالت شک و تردید این زندان را ترک میکنند.
آنها مرتب سوال میکنند که آیا خود شما شاهد چیزهای عجیبی بودید یا نه؟ و حتی میپرسند که در این میان، ترسناکترین تجربهتان چه بوده است؟ ولی به هر حال این تجربهی شما است نه آنها. و باید هرکسی خود چیزی را لمس کند، تا به واقعی بودن آن ایمان بیاورد. دیدهها و شنیدههای دیگری، در نهایت کمک به بازدیدکنندگان نمیکند.
البته در این میان شماری از گردشگران نه برای ترسیدن که برای مرور خاطرات تاریخی به این زندان سر میزنند. آنها برای بازدید از سلول «ال کاپون» به اینجا میآیند، مجرمی شناخته شده که به مدت هشت ماه در این زندان محبوس بوده است.
و اما بهتر است به روی دیگر این شهرت تاریک نگاه کنیم. کارمندان و زندانبانان سابق این زندان چندان مشتاق نیستند که این قبیل فعالیتها، تصویری تیره و تار و سیاهتر از این زندان را به عموم منتقل کند. به عقیده آنها مردم بعد از تماشای برنامههای تلویزیونی، علاقهمند میشوند که سری هم به این زندان زده و به سبک خود داستانسرایی کنند.
اما از نظر این ضابطان قانونی، این داستانی نیست که باید به گوش مردم برسد، چرا که در واقع، روز، ماه و سالهای عمر انسانهای بسیاری درمیان این چهار دیواریهای سنگی سپری شده است، روزهایی که چه بسی پر از درد و رنج گذشتهاند. نزدیک به ۱۷ هزار زندانی در طول دوران فعالیت این زندان، ساکن آن بودند و مقامات مسئول نه قصد تمجید کردن از فعالیت این زندان را دارند و نه مایلند از این مسئله اسبابی برای سرگرمی و تفریح مردم فراهم شود.
به هر حال این روایت تلخ، تاریک و البته وحشتناک زندانی متروکه است که این روزها به عنوان محلی برای مشتاقان روی ترسناک گردشگری مورد توجه است.