در زبان انگلیسی اغلب برای صحبت کردن از عبارت دوکلمه ای مثل "bye bye " استفاده میکنیم در اینجا تعدادی از معمول ترین این عبارات آورده شده اند:
so-so
نه خوب نه بد, متوسط
مثال:
how was the meeting?
so-so, it was nice to see everyone , but... جلسه چطور بود؟ - نه خوب نه بد-خوب شد که همه را دیدم اما.
-on-off
گاهی گاهی , چیزی که ثابت و دائمی نیست.
مثال:
they have a very on-off relationship
آنها رابطه ای گاهی گاهی دارند.
-Mish-Mash
ترکیبی درهم و برهم از دوچیز متفاوت
مثال:
the new policy is a bit of mish-mash of the last two policies we've had.
سیاست جدید ترکیبی درهم و برهم از سیاستی است که قبلا داشتیم.
-wishy-washy
آبکی , سست
مثال:
his argument is a bit wishy -washy-I don't get impression that...
استدلال او قدر ی آبکیست- گمان نمیکنم که.
—------------—