0

من بودم و ضریح امام رضا(ع)

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

من بودم و ضریح امام رضا(ع)

من سر پا بودم و فقط می خواستم یک عکس از کمرم که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بیاندازم و مطمئن بشوم که دوباره به روده هایم آسیب نرسیده.

به گزارش تا شهدا؛ حاج فیروز احمدی، جانباز و رزمنده دیدبان از گردان ادوات لشکر 10 سید الشهدا علیه السلام، در خاطره ای درباره زیارت مرقد مطهر امام هشتم علیه السلام گفت:

 

بعد از اینکه من و شهید «علی برازنده پی» در عملیات خیبر زخمی شدیم و به درمانگاه منتقل شدیم، برازنده پی در درمانگاه به شهادت رسید و با پیکرش وداع کردم.

 

مجروحین را به امیدیه اهواز بردند، با یک بوئینگ بزرگ که تمام صندلیهایش را باز کرده بودند. ما از مقصد اطلاع نداشتیم تا اینکه در فرودگاه مشهد به زمین نشستیم و از آنجا ما را به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل کردند.

 

من سر پا بودم و فقط می خواستم یک عکس از کمرم که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بیاندازم و مطمئن بشوم که دوباره به روده هایم آسیب نرسیده.

 

الحمدلله دکتر بعد از دیدن عکس گفت: موردی نیست. شما فردا مرخصی... من خیلی دلم هوای حرم کرده بود ولی اجازه نمی دادند از بیمارستان بیرون برویم به همین خاطر من با لباس بیمارستان راهی شدم و چون هوا سرد بود یک پتو هم روی دوشم انداختم. هنوز سوار تاکسی نشده بودم که یکی از پرسنل بیمارستان من را صدا زد و گفت: کجا؟ و مانع رفتنم شد. من خیلی ناراحت شدم ولی ایشان به من قول داد که اول صبح من را به حرم ببرد و او هم به قولش وفا کرد. با یک دست کت شلوار و کفش به سراغم آمد و پس از پوشیدن لباس و با ایشان به حرم رفتیم.

 

نمی دانم حرم تازه باز شده بود یا ایشان گفته بود که ما را راه بدهند چون هیج کس در حرم نبود؛ من بودم و ضریح امام هشتم(ع). بجای شهدا می چرخیدم و حرم را بوس می کردم...

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

دوشنبه 25 مرداد 1395  3:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها