امام علی علیه السلام مقتصد بودن را به عقل پیوند می زند و می فرماید: «العقل انک تقصد فلا تسرف»؛ خرد آن است که میانه رو باشی (صرفه جویی کنی) و از اسراف بپرهیزی.
اقتصاد یعنی میانه روی!
اقتصاد در لغت به دو معنی است، یکی از آن دو معنی، پسندیده است که حد وسط و میانه افراط و تفریط است مانند جود که حد وسط اسراف و بخل محسوب می شود، یا شجاعت که حد وسط تهور و ترس است، و به همین معنی در قرآن به کار رفته است: «واقصد فی مشیک»(لقمان: ١٩) در رفتارت میانه را برگزین . ومعنی دوم به امری اطلاق می گردد که بین پسندیده و ناپسند در نوسان است، مانند آن چه که بین عدل و جور، قریب و بعید فرض می شود، «فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد»(فاطر: ٣٢) بعضی از آنان بر خود ستم کردند و بعضی راه میانه را برگزیدند. «اقتصاد» حالت میانه و اعتدال بین زیاده روی و خست ورزی است. خداوند در قرآن می فرماید:
«و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»(فرقان:٦٧) و آنان که چون هزینه کنند، اسراف نمی کنند و خست نمی ورزند بلکه میان این دو راه، اعتدال را در پیش می گیرند.
اقتصاد در نهج البلاغه
مفهوم میانه روی در کلام امیرالمومنین در نهج البلاغه نیز به لفظ اقتصاد تعبیر شده است.
امام علیه السلام می فرماید:
مفهوم «حد وسط» بین افراط و تفریط در هر چیز است و شامل اخلاق و تفکر و همچنین اقتصاد به معنی اصطلاحی نیز می شود.
«ما عال من اقتصد»؛
هر کس میانه روی پیشه کند (صرفه جویی کند) نیازمند نگردد، در نامه حضرت به زیاد آمده است: «و دع الاسراف مقتصدا»؛ زیاده روی بگذار و میانه رو باش.
بنابراین روشن می شود که «قصد» روش معقول و راه استوار بین افراط و تفریط است و بر اساس همین معنی، کلمه قصد و مشتقات آن در جای جای نهج البلاغه به کار رفته است.
امام علیه السلام می فرماید: «لن یهلک من اقتصد»؛ آن کس که میانه روی در پیش گیرد هرگز هلاک نگردد. و یا «من اقتصد خفت علیه الموون»؛ هرکس میانه رو باشد (صرفه جویی کند) هزینه اش سبک گردد.
ارتباط اخلاق و تفکر و اقتصاد!
امام علی علیه السلام مقتصد بودن را به عقل پیوند می زند و می فرماید: «العقل انک تقصد فلا تسرف»؛ خرد آن است که میانه رو باشی (صرفه جویی کنی) و از اسراف بپرهیزی.
یا می فرماید:
امام علیه السلام اصطلاح اقتصاد را به مفهوم گسترده تری به کار می برد و آن را به همه ابعاد زندگی انسان تسری می دهد.
«خذ القصد فی الامور فمن اخذ القصد خفت علیه الموون»؛
در کارها میانه رو باش هر کس میانه روی در پیش گیرد، مخارجش کم و سبک گردد. و این مفهوم حد وسط بین افراط و تفریط در هر چیز است و شامل اخلاق و تفکر و همچنین اقتصاد به معنی اصطلاحی نیز می شود.
«علیکم بالقصد فی المطاعم»؛ در خوردن میانه رو باشید.
«من اراد السلامة فعلیه بالقصد»؛ هر کس بخواهد سلامت باشد بر او است که میانه رو باشد. و لفظ اقتصاد به این مفهوم متداول و رایج در نهج البلاغه بسیار به کار رفته است تا بیانگر مفهوم امروزی این اصطلاح باشد.
و همچنین از فرمایشات او است: الاقتصاد نصف الموونة؛ میانه روی (صرفه جویی) نیمی از هزینه است.
اقتصاد همه برنامه های زندگی را در بر می گیرد!
امام علیه السلام مفهوم اقتصاد را تا آن جا گسترده میکند که برنامه های زندگی فردی و اجتماعی را در بر می گیرد. آن جا که می فرماید:
«اذا اراد الله بعبد خیر الهمه الاقتصاد»؛ اگر خداوند خیر بنده ای را بخواهد، میانه روی را در دل او می اندازد. آن گاه نتیجه عمل نکردن به اقتصاد را تبیین می کند، و می فرماید:
«من لم یحسن الاقتصاد اهلکه الاسراف»؛ هر کس میانه رو نباشد اسراف او را از پای در می آورد. سپس امام علیه السلام اصطلاح اقتصاد را به مفهوم گسترده تری به کار می برد و آن را به همه ابعاد زندگی انسان تسری می دهد:
«اذا رغبت فی صلاح نفسک فعلیک بالاقتصاد و القنوع و التقلل»؛ اگر می خواهی در اصلاح نفس خود بکوشی، میانه روی، قناعت و کم خرجی را پیشه کن.
حرف آخر
اصول تفکرات اقتصادی امام علی علیه السلام را میتوان در شش اصل مطرح نمود:
١- رعایت عدالت در تمام شئون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی،
٢- فقرزدایی در جامعه اسلامی،
٣- سیاستهای مالی
٤- مقابله با مفاسد اقتصادی،
٥- وظایف اقتصادی دولت اسلامی
٦- رعایت قناعت و ساده زیستی در زندگی فردی و اجتماعی.
منابع:
- نهج البلاغه؛ حکمت ١٤٠، نامه ٢٠
- غررالحکم و درر الکلم : ج ٥، ص ٧٠، ٤٧٤؛ ج ٢/ص ٤٥؛ ج ٣/ص ٤٤٠، ١٧٥، ١٩٢؛ ج ٤/ص ٣٠١، ٥٤٠؛ ج١/ص ١٥١
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان