مدیر الهی که بر قلب ها حکم می کند برای جذب دیگران به ریا و ظاهر سازی، فریب و دروغ و تطمیع و تحمیق نیازی ندارد و به تهدید و تجبر و استبداد هم توسل نمی جوید. حقیقت این است که توانایی اداره قلب ها به میزان توانایی مدیریت انسان بر خودش است و میزان پذیرش مدیر و نفوذ قدرت وی از خدا ترسی او منشأ می گیرد.
اصلاح رابطه مدیران با خداوند
سنت الهی این گونه است که هر اندازه رابطه میان انسان و خدا اصلاح شود به همان اندازه رابطه انسان با جهان پیرامونش اصلاح می شود و انسان به هر مرتبه ای که در اصلاح رابطه خود دست یابد به تناسب همان مرتبه به توان اداره عالم می رسد و به اندازه تقوای الهیش توان اداره می یابد. این توان تابع مراتب قرب الهی و بندگی حق است.
انسان از بندگی به مقام ربوبی دست می یابد
خداوند در آیات ٥ تا ١٠ سوره مزمل می فرماید: «ما به تو سخنی دشوار را القا خواهیم کرد، البته نماز شب بهترین شاهد اخلاص (و صفای قلب) قلب و دعوی صدق ایمان است. که کارهای تو در روز بسیار است. و نام پروردگارت را یاد کن و از همه ببر و به او بپیوند. پروردگار مشرق و مغرب، هیچ خدایی جز او نیست. او را کارساز خویش برگزین و آنچه می گویند صبر کن و به وجهی پسندیده از ایشان دوری جوی»
امیرمومنان می فرماید: «کسی که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد به تعلیم خویش بپردازد و باید تأدیب کردنش پیش از آن که به زبان باشد به رفتار و عمل باشد.با اصلاح رابطه خود و خدا،مدیریت بر قلب به دست می آید».
اهل تفسیر ذیل این آیات شریفه نکاتی را آورده اند که همگی دال بر همین معنای مذکور است.
خداوند رسالت و پیامدهای آن را بر دوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) گذاشت که لازمه بر داشتن چنین مسئولیت خطیری عبادت شبانه، جهاد با نفس و ترک آسایش و راحتی است، زیرا شب هنگام از خواب برخاستن هماهنگی دل و زبان را بیشتر و بیان را محکم و استوار می سازد. این سنت الهی است که انسان از بندگی به مقام ربوبی دست یابد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «هر کس رابطه میان خود و خدا را اصلاح کند خدا رابطه میان او و مردم را اصلاح فرماید و هر کس کار آن جهان را به صلاح آورد خدا کار این جهان را اصلاح کند.» امام علی(علیه السلام) همین طور می فرماید: «تقوا کلید صلاح است».
مدیر الهی بر قلب ها حکم می کند
مدیر الهی که بر قلب ها حکم می کند، برای جذب دیگران به ریا و ظاهر سازی، فریب و دروغ و تطمیع و تحمیق نیازی ندارد و به تهدید و استبداد هم توسل نمی جوید.
حقیقت این است که توانایی اداره قلب ها به میزان توانایی مدیریت انسان بر خودش است و میزان پذیرش مدیر و نفوذ قدرت وی از خدا ترسی او منشأ می گیرد.
امام خمینی(ره) در بیان این آیات می فرماید: «اگر برای هر دولتی برنامه ای هست، می شود گفت که برنامه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) همان سوره ای است که در اول نازل شده است... برنامه را هم که آیه شریفه به حسب اعتبار و به حسب احتمال تعیین می فرماید، به خود رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) خطاب است لکن خطابات قرآن، آن هم که به خود رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است غالبا علم است. از اول که قرائت شروع می شود تعیین می فرماید که قرائت چه جور باشد، به اسم رب باید باشد، تمام قرائت ها،... همه چیز با اسم رب چیز است. همه آغازها از خداست و عالم با اسم رب شروع شده است و با اسم رب ختم می شود. شما هم باید با اسم رب شروع کنید و با اسم رب ختم کنید.»
حضرت علی (علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر ابتدا او را به تقوا و ترس از خداوند، ایثار و فداکاری در راه طاعتش و پیروی از آنچه که خدا در قرآن به آن امر نموده است، فرمان می دهد و به او می فرماید که دین خدا را با قلب و دست و زبان یاری کند زیرا خداوند یاری کسی دین که او را یاری کند، تکفل کرده است و کسی که او را عزیز بدارد عزیز می دارد و نیز به او می فرماید که خواسته های نابجا نداشته باشد و هنگام وسوسه های نفسانی خویشتنداری کند زیرا نفس اماره همواره انسان را به بدی وا می دارد مگر این که رحمت الهی شامل او شود.
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «هر کس رابطه میان خود و خدا را اصلاح کند خدا رابطه میان او و مردم را اصلاح فرماید و هر کس کار آن جهان را به صلاح آورد خدا کار این جهان را اصلاح کند.» امام علی(علیه السلام) همین طور می فرماید:«تقوا کلید صلاح است».
امیرمومنان می فرماید: «کسی که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد به تعلیم خویش بپردازد و باید تأدیب کردنش پیش از آن که به زبان باشد به رفتار و عمل باشد. با اصلاح رابطه خود و خدا، مدیریت بر قلب به دست می آید».
سخن آخر
امام خمینی می فرماید: «بکوشید پیش از آن که وارد جامعه گردید خود را اصلاح کنید، مهذب سازید... آن روز که اجتماع به شما روی آورد دیگر نمی توانید خود را اصلاح کنید... خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و میان مردم نفوذ و شخصیتی پیدا کند که خود را می بازد و خود را گم می کند... اگر در کارها نیت خالص نباشد انسان را از درگاه ربوبی دور می کند.»
منابع:
- نهج البلاغه، نامه ٥٣، حکمت ٨٩ و ٧٠
- غرر الحکم،ج ١،ص ٤٦
- نامه ای از امام موسوی کاشف الغطاء (ولایت فقیه)، امام خمینی رضوان الله علیه
- جهاد اکبر، امام خمینی رضوان الله علیه، صص ٢٤٤-٢٤٥
حامد رفیعی - تبیان