0

جملات دکتر شریعتی

 
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

بزرگترین هنر من 


هنر من و بزرگترین هنر من: فن زیستن در خویش. همین بود که مرا تا حال زنده داشت. همین بود که مرا از اینهمه دیگرها و دیگران بیهوده مصون می داشت.

هر گاه با دیگران بودم خود را تنها می دیدم. تنها با خودم، تنها نبودم اما، اما اکنون نمی دانم این "خودم" کیست؟ کدام است؟

هر گاه تنها می شوم گروهی خود را در من می آویزند که منم و من با وحشت و پریشانی و بیگانگی در چهره هر یک خیره می شوم و خود را نمی شناسم! نمی دانم کدامم؟ 

می بینی که چه پریشانی ها در بکاربردن این این ضمیر اول شخص دارم، متکلم! نمی دانم بگویم از اینها من کدامم یا از اینها من کدام است؟ پس آنکه تردید می کند و در میان این "من" ها سراسیمه می گردد و می جوید کیست؟ من همان نیستم؟ اگر آری پس آنکه این من را نیز هم اکنون نشانم می دهد کیست؟ 

اوه که خسته شدم! باید رها کنم. رها میکنم اما چگونه می توانم تحمل کنم؟ 

تا کنون همه رنج تحمل دیگران را داشتم و اکنون تحمل خودم رنج آورتر شده است. 

می بینی که چگونه از تنهایی نیز محروم شدم؟! 

« دکترعلی شریعتی »

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

سه شنبه 13 مهر 1395  10:04 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

نيايش يعني خواستن و تكرار خواست ها.چه كسي نيايش مي كند؟كسي كه فاصله ميان آنچه هست با آنچه بايد باشد در او زياد است.

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

سه شنبه 13 مهر 1395  10:05 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

غرور هديه شيطان است و عشق هديه خداوند. افسوس كه ما هديه شيطان را به هم مي دهيم و هديه خداوند را از هم پنهان مي كنيم

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

سه شنبه 13 مهر 1395  10:06 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

همه کلمات با آنچه میان من و توست بیگانه اند.و من هیچ کلمه ای را برای گفتگوی باتو،شایسته تر از سکوت نیافته ام.آیا سخن مرا میشنوی؟؟؟؟ 

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

چهارشنبه 14 مهر 1395  3:32 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

رجعت،شورانگیزترین آرزوی دلهای خوناکرده به تبعیدگاه است...

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

چهارشنبه 14 مهر 1395  3:33 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته عمده تقسیم کرده است : 


آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم نیستند ( عمده آدمها . حضورشان مبتنی به فیزیک است . تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند . بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند . 


آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم نیستند ( مردگانی متحرک در جهان . خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند . بی شخصیت اند و بی اعتبار . هرگز به چشم نمی آیند . مرده و زنده اشان یکی است . 


آنانی که وقتی هستند هستند وقتی که نیستند هم هستند ( آدمهای معتبر و با شخصیت . کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند . کسانی که هماره به خاطر ما می مانند . دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم . 


آنانی که وقتی هستند نیستند وقتی که نیستند هم هستند ( شگفت انگیز ترین آدمها . در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم . اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم . باز می شناسیم . می فهمیم که آنان چه بودند . چه می گفتند و چه می خواستند . ما همیشه عاشق این آدمها هستیم . هزار حرف داریم برایشان . اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم . قفل بر زبانمان می زنند . اختیار از ما سلب میشود . سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم . و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم . شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد .

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

چهارشنبه 14 مهر 1395  3:34 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

زندگي همچون يك خانه شلوغ و پراثاث و درهم و برهم است و تو 

درآن غرق . اين تابلو را به ديوا ر اتاق مى زنى ، آن قاليچه را جلو 

پلكان مى اندازى، راهرو را جارو مى كنى، مبلها به هم ريخته است 

مهمان ها دارند مى رسند و هنوز لباس عوض نكرده اى در آشپزخانه 

واويلاست وهنوز هم كارهات مانده است . يكي از مهمان ها كه الان 

مى آيد نكته بين و بهانه گير و حسود و چهار چشمى همه چيز را مى 

پايد . از اين اتاق به آن اتاق سر مى كشى، از حياط به توى هال مى 

پرى، از پله ها به طبقه بالا ميروى، بر ميگردى پرده و قالى و سماور 

گل و ميوه و چاى و شربت و شيرينى و حسن وحسين و مهين و 

شهين ....... غرقه درهمين كشمكشها و گرفتاريها و مشغوليات و 

خيالات و مى روى و مى آ يى و مى دوى و مى پرى كه ناگهان سر 

پيچ پلكان جلوت يك آينه است از آن رد مشو...! لحظه اى همه چيز را 

رها كن ، خودت را خلاص كن، بايست و با خودت روبرو شو نگاهش 

كن خوب نگاهش كن ا و را مى شناسى ؟ دقيقا ور اندازش كن كوشش 

كن درست بشنا سي اش، درست بجايش آورى فكر كن ببين اين همان 

است كه مى خواستى با شى ؟ اگر نه پس چه كسى و چه كارى فوريتر 

و مهمتر از اينكه همه اين مشغله هاى سرسام آور و پوچ و و روزمره 

و تكرارى و زودگذر و تقليدى و بي دوام و بى قيمت را از دست و 

دوشت بريزى و به او بپردازى، او را درست كنى، فرصت كم است 

مگر عمر آدمى چند هزار سال است ؟!

چه زود هم مى گذرد




مثل صفحات كتابى كه باد ورق مى زند، آنهم 

كتاب كوچكى كه پنجاه، شصت صفحه بيشتر ندارد

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

چهارشنبه 14 مهر 1395  3:35 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

و حرف هايی هست برای نگفتن. حرف هايی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند. حرف های شگفت، زيبا و اهورايي. و "سرمايه های هر کس به اندازه حرف هايی است که برای نگفتن دارد". حرف های بيتاب و طاقت فرسا که همچون زبانه های بيقرار آتشند، و کلماتش، هر يک انفجاری را به بند کشيده اند. کلمه هايي که پاره های بودن آدمی اند... اينان همواره در جستجوی مخاطب خويشند، اگر يافتند، يافته می شوند و در صميم وجدان او، آرام می گيرند. و اگر مخاطب خويش را نيافتند، نيستند، و اگر او را گم کردند، روح را از درون به آتش می کشند و دمادم حريق های دهشتناک عذاب برمی افروزند

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  11:56 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

خداوند نعمت بزرگی که به آدم ها داده است اين است که از شنيدن سکوت عاجزند و از اين روست که همه آسوده و خوش زندگی می کنند. چقدر نشنيدن ها و نشناختن ها و نفهميدن ها است که به اين مردم آسايش و خوشبختی بخشيده است و اين نيز يکی از آنهاست 
 

 

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  11:58 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

بنی آدم اعضای یکدگرند

معلم چو آمد بنا گه کلاس چو شهری فروخفته خاموش شد 
سخنهای ناگفته کودکان به لب نارسیده فراموش شد 
**********
معلم زکار مداوم مدام غضبناک و فرسوده و خسته بود 
جوان بود و در عنفوان شباب جوانی از او رخت بر بسته بود 
**********
سکوت کلاس غم آلود را صدای درشت معلم شکست 
ز جا احمدک جست و بند دلش بدین بی خبر بانک ناگه گسست
**********
بیا احمدک درس دیروز را بخوان تا ببینم که سعدی چه گفت 
ولی احمدک درس نا خوانده بود به جز آنچه دیروز آنجا شنفت 
**********
عرق چون شتابان سرشک یتیم خطوط خجالت برویش نگاشت
لباس پر از وصله و ژنده اش بروی تن لاغرش لرزه داشت 
**********
زبانش به لکنت بیفتاد و گفت « بنی آدم اعضای یکدیگر اند »
وجودش به یکباره فریاد کرد « که در آفرینش ز یک گوهرند »
**********
در اقلیم ما رنچ بر مردمان زبان دلش گفت بی اختیار
« چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار » 
**********
تو کز ، کز ، تو کز وای یادش نبود جهان پیش چشمش سیه پوش شد
سرش را به سنگینی از روی شرم بپائین بیفکند و خاموش شد 
**********
ز اعماق مغزش بجز درد و رنج نمی کرد پیدا کلام دگر
در آن عمر کوتاه او خاطرش نمی داد جز آن پیام دگر
**********
ز چشم معلم شراری جهید نماینده آتش خشم او 
درونش پر از نفرت و کینه گشت غضب میدرخشید درچشم او 
**********
چرا احمد کودن بی شعور (معلم بگفتا به لحن گران )
نخواند ی چنین درس آسان ، بگو مگر چیست فرق تو با دیگران
*********
عرق از جبین احمدک پاک کرد خدایا چه میگوید آموزگار 
نمی بیند آیا که دراین میان بود فرق ما بین دار وندار 
**********
چه گوید ؟ بگوید حقایق بلند به شهري که از چشم خود بیم داشت 
بگوید كه فرق است ما بین او و آنکس که بی حد زر و سیم داشت
**********
به آهستگی احمد بی نوا چنین زیر لب گفت با قلب چاک 
که آنها بدامان مادر خوشند و من بی وجودش نهم سر بخاک 
**********
به آنها جز از روی مهر و خوشی نگفته کسی تا کنون یک سخن 
ندارند کاری بجز خورد و خواب به مال پدر تکیه دارند و من 
**********
من از روی اجبار و از ترس مرگ کشیدم از آن درس بگذشته دست 
کنم با پدر پینه دوزی وکار ببین دست پر پینه ام شاهد است 
**********
سخنهای او رامعلم برید هنوز او سخنهای بسیار داشت 
دلی از ستمکاری ظالمان نژند و ستم دیده و زار داشت 
**********
معلم بکوبید پا بر زمین ( كه این پیک قلب پر از کینه است )
بمن چه که مادرزکف داده ای ؟ بمن چه که دستت پر از پینه است 
**********
يكي پيش ناظم رود با شتاب بهمراه خود یک فلک آورد 
نماید پر از پینه پاهای او ز چوبی که بهر کتک آورد 
**********
دل احمد آزرده و ریش گشت چو او این سخن از معلم شنفت 
ز چشمان او کور سوئی جهید بیاد آمدش شعر سعدی و گفت 
**********
ببین ، یادم آمد دمی صبر کن تامل ، خدا را ، تامل ، دمی 
« تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی 

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  11:59 AM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

در بيرون خبری نيست. هر که به بيرون چشم بدوزد در انتظار خواهد ماند و خواهد مرد. به خود بازگرد، در آنجا همه چيز خواهی يافت، زيرا همه چيز آنجاست 

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  12:01 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

چه سخت است توانستن در ندانستن !

رهایی برای آنکه آشیانی ندارد،


آزادی برای آنکه نمیداند چگونه باشد کشنده است!

اختیار مطلق برای کسی که نمی داند چه اختیار کند شکنجه آور است.

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  12:02 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

زندگی چيست ؟

نان . آزادی . فرهنگ . ايمان و دوست داشتن .

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

پنج شنبه 15 مهر 1395  12:03 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

دل دليلی دارد که عقل از آن آگاه نيست .

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

شنبه 17 مهر 1395  2:42 PM
تشکرات از این پست
zaker7007
zaker7007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1393 
تعداد پست ها : 2796
محل سکونت : اردبیل

پاسخ به:جملات دکتر شریعتی

خدایا! 
مگذار که 
ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر ، مرا با کسبه دین ، یا حَمَله تعصب ، و عَمَله ارتجاع هم آواز کند 

که آزادی ام اسیر پسندِ عوام گردد 

که «دینم» در پس «وجهه دینی» ام دفن شود ، که عوام زدگی مرا مقلّد تقلید کنندگانم سازد 

که آن چه را «حق می دانم» به خاطر آن که «بد می دانند» کتمان کنم

خدایا می دانم که اسلامِ پیامبرِ تو با « نه » آغاز شد و تشیع دوست تو نیز با « نه » آغاز شد 

مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی ! به« اسلام آری » و به « تشیع آری » کافر گردان

...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

وبلاگ یا حسیــن مظلوم

وبلاگ محبان مهـــــدی عج

وبلاگ مدافعان حرم

شنبه 17 مهر 1395  2:43 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها