«خود را به پرهیزگاران بچسبان و آنان را وادار کن و بیاموز که بسیار ترا نستایند،و از این که نادرستی به جا نیاورده ای ترا شاد نگردانند (تا تو را به خود متوجه سازند) زیرا بسیاری اصرار در ستایش،شخص را خودپسند ساخته و سرکش می سازد».
نقد دولتمردان جایز است!
انتقاد، حركتی است اصلاح گرانه، با قصد پالایش و زنگارزدایی و نجات حقیقت چیزی از نفوذ باطل در حریم آن و برگرداندن شخص یا امری از آمیختگی به ناخالصی، به سوی خلوص و فطرت ناب. وجود روحیه انتقاد در یک مجموعه، نشان دهنده سلامت مجموعه است.در جامعه نقاد و نقد پذیر کژی ها ونابسامانی ها آشکار میشود و توانمندی ها افزایش می یابد. نقدپذیری راه را برای خیرخواهان جامعه باز می کند و دست خائنان را می بندد.
ارزش و جایگاه انتقاد از منظر امام علی علیه السلام
در کلمات امام متقین امام علی علیه السلام، از انتقادگری و انتقادپذیری، با اهتمامی ویژه سخن رفته است: امام علی علیه السلام فرمودند: «شرُّ إخوانك مَنْ داهنك فی نفسك و ساترك عیبك»؛
بدترین برادران (دینی) تو، آنانی اند كه با چرب زبانی و دورویی، با تو رفتار می كنند و عیب تو را از خودت، پوشیده می دارند.
امام علی علیه السلام در عین حال كه از مردمِ دعوت می كرد تا از عملكرد حاكمیت انتقاد كنند، از تمامی اشكالاتی كه گاهی از سوی برخی افرادِ بی اطلاع و یا كم خرد، به آن حضرت متوجه می شد، با استحكام پاسخ می داد و در هیچ موطنی، احساس درماندگی و اشتباه نكرد.
در این سخن، علی علیه السلام بر خلاف برداشتهای معمولی، انسان ثناگو و چاپلوس را دشمن معرفی كرده است.حضرت، در یك سخن روانشناسانه دیگر، این گونه می فرماید: «مَنْ داهنك فی عیبك، عالك فی غیبك»؛
كسی كه با چرب زبانی، با تو روبه رو شود، در پشت سر، از تو، بدگویی كرده، و عیبت را بازگو خواهد كرد. گویا مقصود از این حدیث، اینست كه آنکه زشتیهایت را به تو یادآوری نمی كند، وقتی از نزدت می رود، آن عیب، در وجود تو، به جا مانده و موجب رسوایی ات خواهد شد.
و نیز آن حضرت، در یكی از خطبه های خود تذکر داده اند:
«شما بر پایه دین خدا، با هم برادرید و تنها، آلودگیهای باطن و خباثت طینتها، شما را از هم جدا ساخته است. از این روست كه به كمك هم نمی شتابید و خیرخواهی هم نمی كنید و از بخشش و دوستی میان خود امتناع می ورزید ... و احدی از شما را، از روبه رو شدن با برادرِ دینی خود و بازگو كردنِ عیبی كه از شنیدن آن، واهمه دارد، باز نمی دارد مگر ترس از اینكه او نیز این گونه عمل كرده و عیب او را به او گوشزد كند. شما بر سر كنار گذاشتن آخرت و دوستی دنیا، هم پیمان و یكدل هستید و هر یك از شما، دین را، تنها، بر سر زبان دارد و برای آن عمل نمی كند مانند كسی كه كار خود را انجام شده و پایان یافته می بیند و خشنودی پروردگار خویش را كسب كرده است.»
از گفتن سخن حق خودداری نکنید!
حضرت علی علیه السلام با وجود مقام معصومیت و امامت، راه نصیحت و انتقاد را در جامعه خویش گشوده بود و از مردم می خواست که با ایشان صریح و دور از ملاحظه کاری و محافظه کاری های رایج با زمام داران و مدیران سخن گویند و در رفتار و کردار خود تکلف و تصنع نداشته باشند.آن حضرت در نهج البلاغه می فرماید:
«از گفتن سخن حق و یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید زیرا من (به عنوان یک انسان)خویشتن را بالاتر از آن نمی دانم که اشتباه نکنم و از آن در کارهایم ایمن نیستم مگر این که خداوند مرا حفظ کند. شنیدن حق را برای من سنگین نپندارید و نمی خواهم مرا بزرگ انگارید زیرا کسی که شنیدن حق برای او سنگین باشد یا نشان دادن عدالت برای او دشوار باشد عمل به حق و عدالت برای او دشوارتر است.»
در عهدنامه مالک اشتر نیز تأکید می فرماید:
انتقاد، سبب می شود تا آنچه مردم، نسبت به حاكمیت، در دل دارند، بروز دهند و دولتمردان نیز مشكلات و تنگناها و دلایل خود را به گوش مردم برسانند.
«باید برگزیده ترین ایشان نزد تو کسی باشد که سخن تلخ حق به تو بسیار گوید،و کم تر ترا در گفتار و کردارت که خدا برای دوستانش نمی پسندد بستاید اگر چه سخن تلخ و کم تر ستودن خواهش و آرزوی تو،موجب دلتنگی ات شود.خود را به پرهیزگاران بچسبان و آنان را وادار و بیاموز که بسیار ترا نستایند،و از این که نادرستی به جا نیاورده ای ترا شاد نگردانند(تا تو را به خود متوجه سازند)زیرا بسیاری اصرار در ستایش،شخص را خودپسند ساخته و سرکش می سازد».
فراخوانی امام علی علیه السلام به نقد دولتمردان
همانطور که در ذکر شد امیر مومنان علیه السلام شهروندان خود را به انتقاد از عملكرد خویش، تشویق كرده و از آنان، با كمال اخلاص، در باره ارائه مشورت و ارزیابی سیستم حكومتی خویش، دعوت به عمل آورده است.
الگو بودن علی علیه السلام در تمامی ابعاد، بویژه شیوه حكمرانی و سلوك حكومتی سبب شد تا آن حضرت، در عین معصوم بودن، عملاً نشان دهد كه رفتار حاكم اسلامی و مناسبات او با مردم باید چگونه و بر چه اصولی استوار گردد، چون آیندگان بیش از هر زمانی، به این دست مسایل، محتاج ترند. تربیت یافته قرآن و پیامبر صل الله علیه و آله، در عصری كه روابط آدمیان با هم، جز بر پایه زور و ستم نبود، سیستم حكومتی خود را بر مردمی ترین شكل آن پی نهاد و از شهروندان خود، هر كس و در هر موقعیت اجتماعی باشد ، می طلبید كه خطاهای حكومت را گرچه خود از آن بركنار است گوشزد كنند.
حضرت با صراحت اعلام میفرمود:
«و لیس امْرُءٌ و إنْ عظمتْ فی الحقِّ منزلتُهُ و تقدّمتْ فی الدین فضیلتُه بفوق أنْ یُعانَ علی ما حَمَلَّهُ اللهُ من حقِّهِ! و لا امرُءٌ و إنْ صغّرتْهُ النْفوسُ و اقْتَحَمته العیونُ بدونِ أنْ یُعینَ علی ذلك أوْ یعان علیه!»
«باید برگزیده ترین ایشان نزد تو کسی باشد که سخن تلخ حق به تو بسیار گوید،و کم تر ترا در گفتار و کردارت که خدا برای دوستانش نمی پسندد بستاید»
هیچ شخصی، گرچه در پیشگاه حق، دارای منزلتی بزرگ و در دینداری پیشینه ای فضیلت بار باشد، فوق این نیست كه در ادای حقّی كه خدا، بر دوش او نهاده است، كمك شود! و هیچ كس، گرچه نزد دیگران خوار باشد و در نگاهها، حقیر آید، كمتر از این نیست كه حاكم را، در این راه یاری دهد یا خود بر آن یاری شود!
کلام پایانی: آثار نقد دولتمردان
نقد، علاوه براینكه موجب اصلاح حاكم و حاكمیت است، وسیله ای برای رشد سیاسی و اجتماعی و دینی مردم و موجب احساس مسوولیت بیشتر مردم و حضور قویتر آنان در صحنه است و این امر، خود دارای فواید بی شمار و از اهداف حكومت است.
بنابراین دعوت به نقد و ارزیابیِ عملكرد حاكمیت از سوی مردم خیراندیش، همیشه به منظور نیاز حاكم نیست، بلكه ممكن است مقاصد دیگری مورد نظر باشد.
انتقاد، سبب می شود تا آنچه مردم، نسبت به حاكمیت، در دل دارند، بروز دهند و دولتمردان نیز مشكلات و تنگناها و دلایل خود را به گوش مردم برسانند.
از این رو، امام علی علیه السلام در عین حال كه از مردمِ دعوت می كرد تا از عملكرد حاكمیت انتقاد كنند، از تمامی اشكالاتی كه گاهی از سوی برخی افرادِ بی اطلاع و یا كم خرد، به آن حضرت متوجه می شد، با استحكام پاسخ می داد و در هیچ موطنی، احساس درماندگی و اشتباه نكرد.
منابع:
- غرر و درر آمدی، ص ٤١٨، ش٩٥٧٢ و ٩٥٧٤
- میزان الحكمة ج٧، ص١٤٦.
- نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ٢١٦ و ١١٣، نامه ٥٣؛
- ترجمه فیض الاسلام، ص٣٤٩، خطبه١١٢
- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج١١، ص١٠٧
- مجمع البحرین، ماده «ن ق د». المنجد، ماده «ن ق د».
- مجله توسعه مدیریت، مهر ١٣٨٥، شماره ٧٢