How good we are :
A little boy went into a drug store, reached for a soda carton and pulled it over to the telephone. He climbed onto the carton so that he could reach the buttons on the phone and proceeded to punch in seven digits. The store-owner observed and listened to the conversation: The boy asked, "Lady, Can you give me the job of cutting your lawn? The woman replied, "I already have someone to cut my lawn." "Lady, I will cut your lawn for half the price of the person who cuts your lawn now." replied boy. The woman responded that she was very satisfied with the person who was presently cutting her lawn. The little boy found more perseverance and offered, "Lady, I'll even sweep your curb and your sidewalk, so on Sunday you will have the prettiest lawn in all of Palm beach, Florida." Again the woman answered in the negative. With a smile on his face, the little boy replaced the receiver. The store-owner, who was listening to all, walked over to the boy and said, "Son... I like your attitude; I like that positive spirit and would like to offer you a job." The little boy replied, "No thanks, I was just checking my performance with the job I already have. I am the one who is working for that lady, I was talking to!"
چقدر شايسته ايم؟
پسر کوچکي وارد داروخانه شد، کارتن جوش شيرنيرا به سمت تلفن هل داد. بر روي کارتن رفت تادستش به دکمه هاي تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شمارهاي هفت رقمي. مسئول دارو خانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوشداد. پسرک پرسيد،" خانم، مي توانم خواهش کنمکوتاه کردن
چمن ها را به من بسپاريد؟" زن پاسخ داد، کسي هست که اين کار را برايم انجام مي دهد." پسرک گفت:"خانم، من اين کار را نصف قيمتي که اومي گيرد انجام خواهم داد. زن در جوابش گفت که ازکار اين فرد کاملا راضي است. پسرک بيشتر اصرار کرد و پيشنهاد داد،" خانم، منپياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو ميکنم، در اين صورت شما در يکشنبه زيباترين چمن را در کل شهرخواهيد داشت." مجددا زنان پاسخش منفي بود". پسرک در حالي که لبخندي بر لب داشت، گوشي راگذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت هاي او گوشداده بود به سمتش رفت و گفت: "پسر...از رفتارت خوشم مياد؛ بهخاطر اينکه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارمکاري بهت بدم" پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط داشتمعملکردم رو مي سنجيدم، من همون کسي هستم کهبراي اين
خانوم کار مي کنه".