روستای روئین یکی از روستاهای بخش مرکزی در شهرستان اسفراین استان خراسان شمالی است. اهالی روئین به زبان تاتی سخن میرانند، اما جز زبان، این روستا به دلیل نساجی خاصش زبانزد است.
دهکده توریستی روئین در ۲۵ کیلومتری شمال اسفراین و ۴۵ کیلومتری جنوب شرق بجنورد قرار دارد. مسافت روستا از محور اسفر این بجنورد ۶ کیلومتر است.
مسیرهای ورودی به روستای روئین عبارتند از :
۱- مسیر تهران – بجنورد- اسفراین -روستای هدف گردشگری روئین
۲- مسیر تهران – سبزوار – اسفراین – روستای هدف گردشگری روئین
۳- مسیر مشهد – بجنورد – (به سمت اسفراین کیلومتر ۴۰) روستای روئین
پیشینه
از زمان پیدایش این روستا اطلاعات زیادی وجود ندارد. طبق اسناد موجود نام تاریخی این روستا در گذشته قریه روئین نام داشته است که به دوره تیموری بر میگردد و آن زمانی است که حافظ ابرو در سال ۸۳۳ قمری از منطقه ارغیان گذر کرده برای جهان ارغیان ۱۲ قریه ذکر کرده که روئین یکی از این قرای به شمار میآمده است:
ولایت جهان و ارغیان: «قریه روئین و توابع، قریه اردین، و توابع، قریه دستجرد و توابع، قریه کاریزدر، قریه بکر اباد، قریه نهامود، قریه جهان و توابع، قریه بان و توابع، قریه اسفنج و توابع، قریه خرق و توابع، قریه کرد، قریه سی و توابع، بیرون از این قری مزارع بسیار دارد»
اما آنچه در مورد تاریخچه و علل پیدایش روستای رویین بر زبانها جاری است این است که بنیاد این روستا را شخصی به نام میرغیاث الدین، فرزند یکی از امرای سلسله سربداران سبزوار (معروف به میر سیفالدین) بر پا کرده است. وی پس از شکست در مقابل لشکر تیمور به ناحیه اسفراین رفته و در آنجا با دره سرسبز و پر آب رویین برخورد میکند و دلداده طبیعت زیبای این منطقه میشود.
پس از آن میرغیاث الدین، همواره مترصد فرصتی بوده تا اراضی این دره را به مالکیت خود درآورد و این فرصت زمانی فراهم میشود که شاه اسماعیل صفوی در سفری به مشهد از ناحیه اسفراین میگذشته است.
میرغیاث الدین در این سفر سند مالکیت اراضی روئین را از شاه دریافت میکند و با اجیر کردن گروهی از مردمان از صنوف و حرف مختلف از قبیل کشاورز، آهنگر، نجار، پارچه باف، بنا و روحانی بنیاد روستای رویین را مینهد.
اما به نظر میرسد روایت فوق از بنیاد شدن روئین، روایتی درست و کامل نیست و علاوه بر اینکه سلطنت شاه اسماعیل با حمله لشکر تیمور مقارن نبوده و روئین باید قدمتی بیش از عهد صفوی داشته باشد.
قدمت روستای روئین به احتمال زیاد به پیش از اسلام باز میگردد، با این حال اگر قدمت پیش از اسلام روئین محل بحث و سوال واقع شود؛ به دلیل مدفون بودن امام زاده اسحاق (شاهزاده اسحاق) در این روستا، نمیتوان دیرینگی آن را به اوایل دوره اسلامی چندان مورد شک قرار داد.
ویژگیهای روستای روئین
در این روستا، خانهها به طرز بسیار زیبایی به صورت پلکانی بر روی یکدیگر ساخته شده، به طوری که پشت بام منزل یکی حیاط خانه دیگری است.
کوچههایی پیچ در پیچ، بافت قدیمی خانهها و شیب کوچه به کوچه روستا، ارتفاعات بلند، رودخانههای دائمی و درختان چنار کهنسال چهره این روستا را منحصربهفرد ساخته است.
روستای پلکانی روئین اسفراین با توجه به نوع معماری، بافت تاریخی منحصربهفرد، رونق صنایع دستی و آب و هوای خوب آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و بهعنوان روستای هدف گردشگری تعیین شده است.
زبان و گویش مردم این روستا فارسی تاتی و عمدهترین هنر بانوان آن چادر شب بافی است.
آب و هوا
آب و هوای روستای روئین از نوع معتدل کوهستانی با زمستانهای سرد و پر برف و تابستانهای معتدل و مطبوع است. به علت موقعیت ییلاقی آن در تابستانها تفریحگاه مناسبی برای اهالی شهرستان بجنورد و اسفراین محسوب میشود، که برای استفاده از هوای خنک و همچنین آب چشمهها و میوههای این روستا به منطقه میروند.
صنایع دستی
یکی ازصنایع رایج در روستای تاریخی روئین «تنور سازی» و «کوندی سازی» بوده است، اما متاسفانه با رواج نانواییهای صنعتی به مرور این صنعت نیز رو به فراموشی میرود. يكی ديگر از صنايع دستی اين روستا صنعت چادرشب بافی است كه هم به صورت دستی (سنتی) و هم به صورت صنعتی هنوز ادامه دارد و به واسطه همین هنر خاص است که زبانزد و شهره شده است. این روستا قابلیت تبدیل شدن به قطب بافتههای سنتی نساجی را دارد.
این روستا بهعنوان خاستگاه بافت چادرشب مطرح است و در سال ۱۳۸۹ بهعنوان اولین روستای نساجی سنتی کشور شناخته شد. در این روستا ۳۰۰ دستگاه چادرشب بافی مشغول به تولید پارچه چادر شب و حوله و شال است که مورد تایید سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی ایران هستند. افزون بر ۲۰۰ خانوار ساکن در آن در بخش نساجی سنتی از جمله بافت چادرشب مشغول هستند و صنعت نساجی سنتی آن مهر اصالت یونسکو نیز دریافت کرده است.
چادر شب بافی
چادر شب بافی یکی از صنایع دستی سنتی ایران است. چادر شب، پارچهای زیبا و رنگارنگ است که بهعنوان نوعی کمرپیچ برای زنان محلی استفاده میشود. بافت آن هم اکنون در روستای رویین (اسفراین) استان خراسان شمالی بیشتر از سایر شمال کشور رواج دارد. الیاف به کار رفته معمولا ابریشمی و با رنگهای زنده و شاد است. ابعاد چادرشب معمولا ۲×۲ بوده و دارای نقشهای هندسی چهارخانه و اکثر با رنگ زمینه قرمز بافته میشود.
این پارچه از نخهای پنبهای، پشم و ابریشمی از سالیان گذشته تاکنون با کاربردهای گوناگون بافته شده است.
چادر شب بادستگاههای ساخته دست نجارهای محلی بافته میشود. نام این دستگاهها یا پاچال است. این هنر در خانه بافته و آماده میشود.
چادر شب یا چورشب یا لاون از دو جنس پشمی و ابریشمی بافته میشد که نوع ابریشمی آن را دارایی میگویند و مخصوص خانوادههای اعیان بوده و اکثر انوع پشمی آن در خانه هر بومی یافت میشود.
چادرشب یا یک لاون معمولا از شش تخته با طرحهای ذهنی و بدون استفاده از نقشه یا طرح در رنگهای متنوع توسط زنان بافته میشود
اجزای پاچال (دستگاه چادرشب بافی)
دستگاه عاروس: حلقهای برای نگهداری ورد که از سقف آویزان میکنند.
ورد: دو عدد چوب ۵۰ سانتیمتری که به طور موازی در بین تارها قرار میدهند که تارها از بین رشتههای نخی کنفی بین وردها میگذرند.
تار یا تان: راز میان ورد رشتههای نخهایی هستند که به طور افقی میگذرند.
شانه: یک وسیله چوبی که نخهای افقی تار از میان آن عبور میکنند و پس از هر رج بافت بر روی قسمت بافته شده کوبیده میشود.
تون: نخهایی که به صورت عرضی قرار داده شده است.
ارج: وسیلهای چوبی که تیغهای آهنی دارد، که برای ثابت نگه داشتن قسمت بافته شده به کار میرود.
دستکش: وسیلهای که از جنس شاخ گوزن ساخته میشود و در حفره درون پیش نورد قرار میگیرد و از محل نشستن بافنده یک طناب به آن وصل است که برای سفت کردن بافته به کار میرود.
پی نورد: چوبی که در روبهروی بافنده قرار دارد و برای جمع کردن قسمت بافته شده به کار میرود.
ماکو: تکه چوبی است که نخ تون برای بافت به دور آن میپیچد.
پس نورد: چوبی است که به صورت افقی در پایههای عمودی دستگاه قراردارد و به روی آن چوبهای کوتاهی قرار دارد که به آن شوشه (ŝuŝe) یا نی شونه (nyŝoneh) و بسته شده و نخهای تار به دور آن پیچیده شده است.
هزنا: چوبی است مدور که در سوراخ تعبیه شده در پس نورد قرار دارد از این ابزار جهت شل یا سفت کردن پارچه بافته شده، استفاده میشود.
پاتی کلی: دو عدد چوبی است که در قسمت زیرین دستگاه جهت قرار گرفتن پای بافنده تعبیه شده است، که به وسیله آن بافنده تارها را از یکدیگر جهت بافت و عبور دادن ماکو از میان تار استفاده میکند.
تخته پاچال: قسمتی چوبی از دستگاه است که بافنده روی آن مینشیند. اجزا در طرح قابل مشاهده است.
نحوه بافت
برای شروع ابتدا خانمهای محل به دور هم جمع میشوند و تعدادی چوب با توجه به اندازه پارچه چادرشب در زمین فرو میکنند که این کار برای انجام عمل چلهکشی است. بعد نخها را به تفکیک رنگ و نقشهای که دارند به صورت یکی در میان بین چوبها به صورت زیگزاگ میکشند. سپس آنها را به دور پس نورد میپیچند، سپس آنها را از طریق شانه به پیش نورد متصل میکنند و با دستکش نورد را نگه میدارند و نخها را محکم کشیده که در این مرحله تارها آماده بافت شدهاند و نخ پود را درون ماکو میگذارند و از میان تارها عبور میدهند و بعد از بافت هر رج روی آن شانه میکوبند.
کاربردهای چادر شب
• از آن برای بستن دور کمر استفاده میکردند، چون از نفوذ رطوبت به بدن جلوگیری میکرد.
• در جهاز هر دختری برای رو جهازی آن استفاده میشده است.
• به عنوان رو تختی و ساک دستی و جانماز نیز استفاده میشده است.