فرعون سکوت کرده بود. سخت در فکر فرو رفته بود که چگونه با موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) و خدایش، کنار بیاید. شاید بهتر بود کنار می آمد... بعد از رسوایی بزرگ... با خودش گفت: «جادوگران مفت خور» و مشتش را به کف دست دیگرش کوبید. لحظه ی ایمان آوردن آنها به خدای موسی(ع) و دست کشیدن از خدایی فرعون، از مقابل چشمش کنار نمی رفت. درست مثل آن اژدهای بزرگ و خوفناک موسی(ع) که از عصا بیرون جست و نعره ی آتشین کشید.
در اتاق فرعون به صدا درآمد. فرعون، در تختش جا به جا شد و راست تر نشست. صدای «هامان» بود: «پروردگار من! اجازه ی ورود می دهید؟» فرعون اجازه داد. هامان، وارد شد و با غمخواری در کنار او ایستاد و گزارش داد:
«سرورم! کار ساختن آن برجی که فرموده بودید به پایان رسید. آنقدر آن را بلند ساختیم که وقتی بردگان شما را به بالای آن ببرند، سر مبارکتان در میان ابرها خواهد بود.» آن وقت چشمهای سیاهش را باریک کرد و گفت: «آن وقت می توانید به بالای برج بروید و به موسی(ع) خبر دهید که خدایش آنجا نبود.»(1)
فرعون لبخند کجی زد و با مشت، صمیمانه بر شانه ی هامان ضربه زد و گفت: «ای مار کثیف!» و هر دو قهقهه زدند.
آنگاه، هامان سر در گوش فرعون کرد و آرام گفت: «تو می خواهی موسی را در مصر رها کنی تا فساد کند و تو و خدایت را کنار بگذارد؟»(2) فرعون نگاهی به او انداخت و او ادامه داد: «از امروز، مردم یکی پس از دیگری به موسی ایمان می آورند. باید در تمام مصر مأمورانی بگماری تا هر کس به دین موسی وارد شد، دستگیر کنند.»(3)
فرعون، انگشتهای مشت شده اش را به هم فشرد و گفت: «به زودی فرزندانشان را می کشیم و زنانشان را [برای بردگی] زنده می داریم. ما بر آنها مسلّطیم.»(4)
جایگاه هامان در دوزخ
هامان، وزیر و مشاور فرعون معاصر با حضرت موسی(ع) بود. کسی که بیشتر پیشنهادهای وحشتناک را درباره ی حضرت موسی(ع) و پیروانشان به فرعون ارائه می داد. کسی که فرعون را تحریک کرد که شکنجه و سختگیری را بر قوم حضرت موسی(ع) بیشتر کند و همچنین کسی که فرعون را تحریک کرد که حضرت موسی (ع) و بنی اسرائیل را تا دریای سرخ تعقیب کند.
تاریخ و کتابهای اسلامی، هارون را با مشورتهای ناجوانمردانه اش معرفی کرده است. او، در همان آبی غرق شد که فرعون و همراهانش در آن به هلاکت رسیدند.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که جهنّم 7 در دارد و یک در از آن اختصاص به ورود فرعون، هامان و قارون دارد و هر کس که به پیروی از آنان راه تکبّر را پیش بگیرد، با آنان خواهد بود.(5)
پی نوشت:
1. برگرفته از سوره ی قصص: 36- 38؛ همچنین در این تفسیر: ترجمه جوامع الجامع، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1377، ج4، ص: 529؛ با استفاده از جامع التفاسیر نور 2/5.
2. اعراف: 127.
3. بر اساس روایتی از امام صادق(علیه السلام)؛ طباطبایی، محمّد حسین، «ترجمه المیزان»، ترجمه موسوى همدانى سید محمد باقر، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1374، ج8، ص: 294؛ با استفاده از همان نرم افزار.
4. اعراف: 127.
5. ابن بابویه، محمد بن على، «الخصال»، ترجمه جعفرى، قم، نسیم کوثر، چاپ اوّل، 1382، ج2، ص37؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5.