0

معاویه، دشمنترین دشمن اهل بیت(ع)

 
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

معاویه، دشمنترین دشمن اهل بیت(ع)

«مِطرَف»، صدای قدمهای پدرش مغیرة(1) را شنید که به خانه بازمیگشت. شتاب قدمهایش را بیشتر کرد تا ببیند این بار پدرش از مجلس معاویة بن ابوسفیان و کیاست و سیاست او چه خبر آورده است؛ امّا با روی غمبار پدر و لبخند سردش رو به رو شد. مغیرة، گوشه ای از زمین چمباتمه زد و رو به مطرف گفت: «فرزندم!من از نزد خبیثترین و پلیدترین مردم بازگشته ام.» مطرف، دور پدر گردید و در کنارش جای گرفت و دید که صورتش سیاه سیاه شده. معلوم بود که درباره‌ی عقل و هوش معاویه، دوست قدیمی اش، به طور جدّی در تردید است. پرسید: «براى چه؟ چه شده است.» و ماجرای عجیبی شنید.

 

مغیرة بن شعبه تعریف کرد:
«امشب مجلس معاویه، کسی غیر از ما دو نفر نبود و ما با هم خیلى خصوصى و با نهایت صمیمیت سخن مى‌گفتیم. من به او گفتم:
«اى امیر المؤمنین! تو به آرزوها و آمالت رسیدهاى. حال اگر در این سن، به عدل و داد دست بزنى و با دیگران به مهربانى رفتار نمایى، چقدر به جاست. اگر به خویشاوندانت از بنى هاشم با لطف برخورد کنى و با ایشان صله‌ی رحم نمایى چه مانعى دارد؟ به خداى سوگند، امروز اینان چیزی ندارند که تو بخواهی از آنان بترسی. اینها عموزاده‌هاى(2) تو هستند، با آنها نیکى و صله‌ی رحم کن تا در روزگاران از تو نام نیکى به یادگار بماند.»

معاویه جواب داد: «واى بر تو! این آرزویى سخت دور از دسترس و انجامناشدنى است. ابوبکر به حکومت رسید و عدالت ورزید و آن همه زحمتها تحمّل کرد. به خداى سوگند تا مُرد، نامش نیز به همراهش مُرد. البتّه گاهى ممکن است کسى بگوید: ابوبکر!

آنگاه عمر به حکومت رسید. کوششها کرد و در طول ده سال رنجها کشید؛ امّا چند روزى از مرگش نگذشت که هیچچیز از او باقى نماند؛ جز اینکه گاه و بیگاه کسی بگوید: عمر!

سپس برادر ما، عثمان به خلافت رسید. مردى از نظر نسب چون او نبود و آنچه می‌بایست می‌کرد، انجام داد و آنچنان که می‌دانی با او رفتار کردند؛ امّا تا کشته شد، به خداى سوگند، نامش نیز مُرد و اعمال و رفتارش فراموش گشت!

در حالى که نام این مرد، فرزند ابو کبشه(3) (یعنی پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم)) را هر روز پنج بار در سراسر جهان اسلام به فریاد بانگ مىزنند و به بزرگى یاد مى کنند: «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه.»

تو فکر مىکنى چه عملى در چنین شرایطى باقى خواهد ماند؟ و چه نام نیکى پایدار است اى بىمادر؟! نه به خداى سوگند، آرام نخواهم نشست؛ مگر اینکه این نام را دفن کنم و این ذکر و یاد را به خاک بسپارم!»(4)

معاویه، کسی که امام زمان(عج) او را لعنت می‌کند
همین جنایت معاویه برای رسوایی او در تاریخ کافی است که لعن بر امیر حقیقی مؤمنان، علی(علیه السلام) را در مساجد و منابر شهرها رواج داد. علی(ع) آن مرد خیبرشکن تأیید شده از جانب خداوند و رسولش که جز تصدیق و ستایش او، سخن دیگری نمی‌بایست از او گفت. معاویة بن ابو‌سفیان، هرگز دست از دشمنی با امیرمؤمنان علی(ع) برنداشت و مصداق حقیقی آن، غربت و مظلومیت شیعیان آن حضرت در زمان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود و بالاتر از آن، شهادت امام حسن(ع) که به دست این دشمن خبیث، پی‌ریزی شد.(5)

معاویه (علیه اللعنه) در شرارت و دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام)، از زیرکی و هوش بسیاری برخوردار بود. هر چند که دستهای پرورش دهنده ی یهودی در ساختن چنین شاگردی نقش داشت، خود معاویه نیز از زیرکان و عقلای اشراف قریش بود.

معاویه، به لحاظ نسبی، با خاندان بنی هاشم (خاندان امامان و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)) خویشاوند بود. جد هر دو آنها به عبد مناف بازمی گشتند امّا نسل ابوسفیان (پدر معاویه) به «بنی عبد شمس» و نسل پیامبر (ص) به «بنی هاشم» بازمی گشت.

امام علی (ع) در مقایسه بین بنی امیه و بنی هاشم می فرمایند: «بنی عبدشمس، تعدادشان بیشتر و مکارتر و فریبکارتر و بدکردارتر و زشت روی ترند ولی ما گویاتر، فصیح تر، و خیرخواه تر و خوشروی تریم.»(6)

امام صادق(ع) فرموده‌اند: «ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانى هستیم كه بر سر دین خدا با هم دشمنى داریم. ما سخن خداوند را تصدیق كردیم و آنان تكذیب كردند. ابوسفیان با پیامبر(ص) مبارزه كرد و معاویه با على(ع) و یزید با حسین بن على(ع) به مخالفت برخاستند و سفیانى نیز با قائم(عج) خواهد جنگید.»(7)

جالب است بدانید که حضرت مولانا صاحب الزّمان(عجل الله تعالی فرجه) در نمازهای روزانه‌ی خود، این دشمن خدا را لعنت می‌کنند. آیت الله «سید نصر الله مستنبط»، در حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع) به دیدار امام عصر (ارواحنا له الفداء) مشرف شد. او شنید که امام در دعای قنوت خود چنین می خواندند:
«اللهمَّ انَّ معاویةَ بن ابی سُفیانَ قَد عادی علیَّ بنَ ابی طالبِ، فالعَنهُ لَعناً وبیلاً» (8)
(خداوندا! به راستی معاویه پسر ابوسفیان با علی بن ابی طالب دشمنی سرسختانه ای کرد؛ پس او را به شدت لعنت کن.)
 


پی نوشت:
1. مغیرة بن شعبه، ضارب حضرت زهرا(سلام الله علیها) و خود از دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) بود.
2. بنى هاشم از نظر نسب به هاشم بن عبد مناف مى‌رسند و بنى اميّه هم به عبد شمس، پسر عبد مناف. در واقع عبد مناف جدّ مشترك آنهاست و اين دو تيره عموزاده هستند. (رجوع كنيد به«نسب قريش»14/ به بعد،چ ليفى بروفنسال.)
3. در جنگ احد،پس از شكست مسلمانان،ابو سفيان به عنوان استهزا و تمسخر پيامبر را ابن ابى كبشه (اشاره به اجداد مادری حضرت رسول(ص) دارد) ناميد. (رجوع كنيد به:انساب الاشراف(بلاذرى)91/1 و 327؛امتاع الاسماع(مقريزى)77/ و 158)
4. شرح النهج 463/1،چ قديم؛مروج الذّهب 454/3،چ دار الاندلس بيروت؛الاخبار الموفّقيات576/،چ عراق؛ به نقل از عسکری، سیّد مرتضی، «نقش ائمّه در احیای دین»، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ج1، صص 193- 195.
5. مفید، محمد بن محمد، «الإرشاد للمفید»، ترجمه رسولى محلاتى، تهران، چاپ دوم، بى تا. ج‏2 ؛ ص12.
6. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 116؛ به نقل از صفائی حائری، عباس، تاریخ سیدالشهدا، ص 107.
7. ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار / ترجمه محمدى - تهران، چاپ: دوم، 1377ش. ج‏2 ؛ ص310.
8. معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج 3، ص 1199؛ به نقل از عرض نیاز به درگاه بی نیاز، موعود عصر (عج)، 1388، صص 50-51.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

دوشنبه 28 تیر 1395  12:53 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها