تملق و چاپلوسی از یک سو موجب انحراف مسئولین شده و سبب می شود نتوانند عیوب خویش را ببینند و از سوی دیگر، موجب حاکمیت روح ذلت و زبونی در میان مردم و کارگزاران خواهد شد که برای کل جامعه زیانبار است.
در حکمت 100 نهج البلاغه آمده است : وَقَالَ علیه السلام وَمَدَحَهُ قَوْمٌ فِی وَجْهِهِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی، وَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ وَاغْفِرْ لَنَا مَا لاَ یَعْلَمُونَ.
گروهى امام علیه السلام را مدح كردند. ایشان فرمود: خداوندا! تو به من از خودم آگاه ترى و من آگاه تر به خودم از آنها هستم. خداوند! ما را بهتر از آنچه آنها گمان مى كنند قرار ده و آنچه را نمى دانند بر ما ببخش.
از جمله امورى كه در روایات اسلامى از آن به شدت نهى شده، مدح و ستایش افراد در برابر خود آنهاست، از این رو در روایات دیگرى مدح و ستایش نوعى ذبح شمرده شده است. در روایتى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إذا مَدَحْتَ أخاكَ فى وَجْهِهِ فَكَأنَّما أمْرَرْتَ عَلى حِلْقِهِ الْمُوسى; هنگامى كه برادرت را در برابرش مدح و ستایش كنى مانند این است كه كارد بر گلویش مى كشى». در حدیثى از امام على بن ابى طالب(علیه السلام) مى خوانیم كه فرمود: أجْهَلُ النّاسِ الْمُغْتَرُّ بِقَوْلِ مادِح مُتَمَلَّق یُحْسِنُ لَهُ الْقَبیحُ وَ یُبَغِّضة إلَیْهِ النَّصیحُ; نادان ترین مردم كسى است كه به گفته ستایش كننده اى كه از راه تملق زشتى ها را در نظرش زیبا و زیبایى ها را مبغوض مى دارد، مغرور شود».
آثار زیانبار چاپلوسی
١- چاپلوسی انسان را مغرور مى كند و همین غرور مانع راه تكامل او مى شود.
٢- انسان عیوب و نقایص خود را نمى بیند، بلكه گاه آنها را حسن مى شمرد و در مقام اصلاح خویشتن بر نمى آید.
٣- غالبا به مداحان علاقه پیدا مى كند در حالى كه آنان خواسته هاى نامشروعى دارند و او به انجام خواسته هاى نامشروعشان كشیده مى شود.امیرمومنان علیه السلام می فرماید: کَثْرَةُ الثّناءِ مَلَقٌ یَحْدُثُ الزَّهْدَ و یُدْنی مِنَ الْعِزَّةِ. بسیار ستایش کردن از افراد، چاپلوسی است که تکبر را سبب می شود و شخص را از عزت دور می سازد.
تملق از مسئولین ممنوع!
از منظر حضرت علی علیه السلام تمجید و ستایش رهبران موجب می شود که آنها وظایف خود را به خوبی انجام نداده و از عهده ادای حقوق مردم بر نیایند.
امام علی علیه السلام می فرمایند: "یَنْبَغِی لِلْعَاقِلِ أَنْ یَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمَالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ وَ سُكْرِ الْعِلْمِ وَ سُكْرِ الْمَدْحِ وَ سُكْرِ الشَّبَابِ فَإِنَّ لِكُلِّ ذَلِكَ ریاح خَبِیثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقَارَ." شایسته است انسان عاقل،خویشتن را از مستی ثروت،از مستی قدرت،از مستی علم و دانش،از مستی تمجید و تملق،از مستی جوانی مصون نگاه دارد زیرا هر یک از این مستی ها بادهای مسموم و پلیدی دارد که عقل را زایل می کند و آدمی را خفیف و بی شخصیت می نماید.
تملق و چاپلوسی از یک سو موجب انحراف مسئولین شده و سبب می شود نتوانند عیوب خویش را ببینند و از سوی دیگر، موجب حاکمیت روح ذلت و زبونی در میان مردم و کارگزاران خواهد شد که برای کل جامعه زیانبار است. انتقاد به موقع از کارگزاران دولت، نقش موثری در اصلاح دولت و ملت ایفا می کند.
ایشان در تعریف تملق می فرمایند:الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِیرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِیٌّ أَوْ حَسَدٌ. ستودن بیش از آنچه شایسته است چاپلوسی می باشد،و کمتر از آنچه سزاوار است ناتوانی یا رشک و حسد بردن است.
قال علیه السلام:" لرجل أفرط فی الثناء علیه، وكان له مُتَّهماً: أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ، وَفَوْقَ مَا فِی نَفْسِكَ" امام به مردی كه در ثناخوانى بر او افراط كرد ولى در دل امام را متهم مى نمود فرمود: من كمتر از آن هستم كه مى گوئى و بالاتر از آنم كه در دل تواست!
سخن آخر
یکی از مهمترین اهداف حضرت علی علیه السلام که در اندیشه ها و سیره ایشان به وضوح قابل مشاهده است، ساختن جامعه ای است دارای عزت نفس و مناعت طبع بدون احتیاج به تملق؛ تا در مقابل هیچ انسانی و هیچ مقامی احساس حقارت نکرده و سرفرود نیاورند. زیرا مهم ترین عامل عقب ماندگی جوامع، رواج روحیه ی تملق و چاپلوسی است. از این رو ایجاد محیط نقادانه از ضروریات جامعه دینی و از راه های مقابله با این آفت است. و زمینه بیان عیوب و جبران ضعفها فراهم می شود و از گرایش به استبداد و خودکامگی دور می شود.
منابع:
- میزان الحکمه ج ١٠
- غرر الحكم و درر الكلم ،ص ٧٩٧
- بحار الأنوار، ج ٧٠ ،ص ٢٩٥
- نهج البلاغه، حکمت ٨٣ و ١٠٠