به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان، مقام معظم رهبری چندی پیش و در دیدار با نمایندگان مجلس دهم طی سخنانی ضمن اشاره ی چندباره به مسائل فرهنگی جامعه، واژه جدیدی را در توصیف این وضعیت بکار بردند که این واژه به صراحت گویای اوضاع و احوال فرهنگی کشور است. تعبیر «ولنگاری فرهنگی»! از این رو و در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین قاسم خانجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره چرایی و چگونگی ابتلای جامعه منتظر به این ولنگاری به گفت و گو پرداخته ایم که بخش دوم و پایانی آن از نظرتان می گذرد:
در بخش اول این گفت و گو که پیش تر در همین صفحه، منتشر شد گفتیم که یکی از مهمترین ثمرات انتظار و جامعه منتظر، بحث «امید» است. ثمره این انتظار «مسئله امید» است که فی نفسه برای ادامه زندگی و فعالیت های یک جامعه بسیار اهمیت دارد و در نقطه مقابل، ناامیدی قرار می گیرد که پدیده ای بسیار نامبارک و تخریب گر در اعتقادات و زندگی انسان محسوب می شود.
حجت الاسلام والمسلمین خانجانی در بخش دوم سخنان خود گفت: محور دوم ولنگاری فرهنگی، بحث تغییر الگو است. وقتی ولنگاری، اعتقادات را تحت تاثیر قرار داد با توجه به اینکه مبنای عمل انسان، اعتقادات اوست، موضوع الگوهای رفتاری مطرح می شود. یعنی انسان بر اساس اعتقاد، عمل می کند و برای این عملکرد خود نیاز به الگو دارد. الگویی که در قرآن به صراحت برای ما معرفی شده، شخص نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه علیهم السلام هستند، اما وقتی اعتقادات تحت تاثیر قرار گرفت الگوها نیز تغییر می کند.
وی اظهار کرد: یعنی شخص آرام آرام به این سمت می رود که می گوید پیامبر(ص) و ائمه(ع) که امروز و در شرایط من نبوده و نیستند و وضعیت امروز من را نداشته اند. به عنوان مثال احتمالا اگر آنها نیز از تکنولوژی ای مانند تلگرام برخوردار بودند حتما وضعیت متفاوتی داشتند. با این نوع قضاوت، یک جوان امروزی- نه اینکه به واقع حق داشته باشد- اما اینگونه خود را توجیه کرده و محق می داند که ائمه(ع) و پیامبر (ص) با مشکلات امروز او مواجه نبودند و اگر بودند؛ چه بسا تا این حد برعبودیت و بندگی اصرار و تاکید نمی کردند.
حجت السلام خانجانی افزود: این جوان از همین نوع استدلال و تفکر، به بحث انتخاب الگوهای جدید منتقل می شود و چنین نتیجه می گیرد که آموزه های دینی، محبت به ائمه علیهم السلام، مسایل عبادی و...همه به جای خود، و در موارد لازم باید به سراغ آنها نیز رفت؛ اما برای امروز باید یک الگوی زنده انتخاب کرد.!!
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه سخنان خود تصریح کرد: حالا جوان این الگوی زنده را از کجا پیدا می کند؟ مسلما اگر برای این الگوی زنده به سراغ افراد شایسته برود، قابل قبول است. اینکه می گوییم افراد شایسته نه این که تصور کنید حتی افرادی در طراز مقام معظم رهبری یا مراجع و بزرگان دینی مدنظر است؛ خیر؛ چون به هر حال آنها نیز دنباله روی ائمه (ع) هستند؛ بلکه به عنوان مثال انتخاب یک شخصیت علمی، که شاخص بودن او در جامعه از نظر علمی برای همه مشخص و معلوم است.
وی تاکید کرد: اما جوان حتی به سراغ این گونه افراد نیز نمی رود و حتی در بین همین الگوهای پیش دستی نیز، حداقل افراد متعهد در آن زمینه را انتخاب نمی کند. بلکه افرادی را انتخاب می کند که معلوم الحال هستند و بعد، از این طریق، دچار تغییر رفتار می شود.
حجت الاسلام خانجانی ابراز کرد: به عبارت دیگر جوان از «تغییر الگو» به «تغییر در رفتار» می رسد. یعنی «تغییر در اعتقادات»، «تغییر الگو» را به ارمغان می آورد؛ و «تغییر الگو»، باعث «تغییر رفتار» می شود. بنابراین، افراد در این فرآیند با توجه به اینکه عقبه های فکری آنها تخریب می شود، عملا به یک ناامیدی می رسند. موضوعی که در ابتدای بحث به آن اشاره شد و اینکه امیدواری چگونه زندگی یک منتظر را تحت تاثیر قرار می دهد و به زندگی او سامان می بخشد.
وی ادامه داد: دلیل رسیدن به این ناامیدی چیست؟ این که ابتدا عقبه های فکری فرد تخریب می شود و سپس در مواجهه با این الگوهای انتخابی، متوجه می شود که این افراد در جایگاه یک الگو، مشکلات و کمبودهای فراوانی دارند. در نتیجه به ناامیدی می رسد و رفتار او بر اساس یک نوع یأس و ناامیدی مفرط در جامعه شکل می گیرد. اگر توجه کنید امروز وقتی با نسل جوان جامعه روبرو می شویم الفاظ رایج میان آنها واژه هایی است از قبیل «ای بابا»، «ولش کن»، «بی خیال» یا توجیه هایی مانند این که «خودشان چنین و چنان می کنند».
حجت الاسلام خانجانی در ادامه بیان کرد: اساسا یکی از مشکلات ما در سال های اخیر، برجسته شدن همین نوع تفکرات است. نسل امروز تا کوچکترین موضوعی مطرح می شود سریع آن را به اشتباهات و اعمال ناشایست دیگران ربط می دهد و این که دیگران نیز چنین و چنان هستند. به عبارت دیگر وقتی ناامیدی پیدا شد، شما هر موضوعی را که مطرح کنید به عنوان مثال عبادت، او در مقابل می گوید «این همه عبادت کردیم چه شد؟» وقتی به درستی و پاک دستی اشاره کنید، متوجه می شوید که اصولا هیچ توجه ای به این مسئله وجود ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: هر چند ما امروز نیز در همین جامعه، جوانان بسیاری داریم که با امید و امیدواری حاصل از همان اندیشه مهدویت و انتظار می کوشند که در کمال پاکی و صداقت زندگی کنند. اما به هر حال شواهد عینی، دیده ها و شنیده ها حاکی از یک تغییر محسوس و عمیق رفتاری در اجتماع است که ما تنها برخی از جلوه های ظاهری آن را می بینیم و نتیجه آن می شود که ما جامعه ای خواهیم داشت که در ادعا، شعار و نمودهای رفتاری، خود را منتظر نشان می دهد اما در عمل ... .
وی اظهار کرد: یعنی شما حتی اگر از همین جوانانی که آن الگوهای کذایی را انتخاب می کنند سوال کنید؛ قطعا خود را منتظر ظهور امام زمان علیه السلام می دانند و اینچنین است که ما به دوگانگی در فکر و عمل و رفتار می رسیم. در حالی که رفتار ما باید در عمل نیز منطبق با مفهوم انتظار باشد. مفهوم انتظار بنا بر ریشه لغوی آن (نظر) یعنی یک نوع نگاه همراه با دغدغه و نگرانی نسبت به تحقق یک پدیده یا حادثه و اینکه ما منتظر اتفاقی هستیم که نمی دانیم چه زمان روی خواهد داد؟، است.
حجت الاسلام خانجانی موضوع انکار امام زمان (عج) پس از ظهور و ادعای اینکه ایشان دین جدیدی آورده را از آسیب های این عرصه برشمرد و بیان کرد: انکار امام مهدی(عج) پس از ظهور دقیقا از سوی افراد مومن اتفاق می افتد و چه بسا از همین جا ناشی می شود. یعنی این انکار کردن، در اثر تغییرات زیربنایی است که در عقاید و افکار جامعه رخ می دهد، به وقوع می پیوندد. این که برخی در زمان ظهور ادعا می کنند دینی که توسط حضرت حجت علیه السلام ارائه می شود، دین جدیدی است از کجا ناشی می شود؟
وی در پایان خاطرنشان کرد:در حالی که ایشان چیزی جز دین پیامبر(ص) و آموزه های وحیانی که در قرآن، روایات و سیره ائمه(ع) وجود دارد، ارائه نمی کنند. دلیل این انکار و جدید انگاشتن دین، این است که ما به مرور از طریق تغییر اعتقادات، تغییر در الگو و تغییر در رفتار، با اصل دین فاصله می گیریم و این فاصله به قدری زیاد می شود که اصل دین در زندگی ما جریان ندارد. بنابراین در آن عصر ادعا می کنیم که دینی که توسط ایشان ارائه می شود دین جدیدی است.