0

چند تا اصطلاح با Hand در انگلیسی یاد بگیریم

 
arezooo
arezooo
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 2286
محل سکونت : خراسان رضوی

چند تا اصطلاح با Hand در انگلیسی یاد بگیریم

چند تا اصطلاح با Hand در انگلیسی یاد بگیریم 🇬🇧🇺🇸
.
Wash hand:
دستت رو بشویی و از جریانی کنار/دست بکشی
مثال:
The manager washed his hands of the whole situation and told us to solve the problem ourselves.
مدیر به طور کلی دست از ماجرا کشید و بهمون گفت که مشکل رو خودمون حل کنیم
.
get out of hand
خارج از کنترل شدن
مثال:
My friend's drinking problem got out of hand, and eventually he became an alcoholic.
مشکل نوشیدن رفیقم از کنترل خارج شد و در نهایت یک الکلی شد.
.
hands are tied
دست و بالم بسته است/ کاری نیمتونم بکنم
مثال:
I’m sorry, there’s nothing I can do. My hands are tied.
متاسفم، کاری نمیتونم بکنم، دست و بالم بسته ست.
.
know like the back of your hand
مثل کف دست شناختن
مثال:
Mori lived in New York for 20 years – he knows the city like the back of her hand.
موری 20سال در نیویورک زندگی کرده، او شهر رو مثل کف دستش میشناسه
.
second hand
دست دوم: غیر مستقیم
مثال:
I wasn’t at the party – I only heard about it second hand
من در میهمانی نبودم، فقط غیر مستقیم شنیدم
.
have a hand in
دستی بر آتش داشتن/ نقشی در ماجرا داشتن
.
مثال:
He scored a goal, and had a hand in two other goals.
او یک گل زد و در دو گل دیگر نقش داشت
.
on the one hand… on the other hand
از یک سو...از سوی دیگه
.
مثال:
On the one hand, my job pays well, but on the other hand, it’s very stressful.
از سویی کار من حقوق خوبی داره، از سویی دیگه خیلی استرس دار است.

سه شنبه 1 تیر 1395  12:00 PM
تشکرات از این پست
8pooria
دسترسی سریع به انجمن ها