خراسان - نویسنده : جواد نوائیان رودسری
حضرت امام حسن مجتبی(ع)، نخستین فرزند امیرمؤمنان(ع) و حضرت فاطمه(س)، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمد.(اسدالغابه، ص488؛ امتاعالاسماء، ص356) مراسم نامگذاری نواده رسول خدا(ص)، هفت روز پس از ولادتش برگزار شد.(ترجمة الامام الحسن(ع)؛ ص29) پیامبراکرم(ص) فرزند عزیز و گرانقدر خود را، «حسن» نامید و برایش کنیه «ابامحمد» را برگزید. این نام و کنیه، تا آن زمان، برای هیچ فردی انتخاب نشدهبود.(اسدالغابة؛ ص488) پیامبرخدا(ص) دستور داد آن نوزاد مبارک را عقیقه کنند و برای این کار، قوچی پروار را انتخاب کرد.(ترجمةالامام الحسن(ع)؛ ص29) رسولخدا(ص)، امام حسن(ع) را بسیار دوست میداشت.
مردم مدینه، بارها شاهد محبتها و مهربانیهای پیامبر(ص) به دو نواده دلبندش، حسن و حسین(ع) بودند و این موضوع در روایات نقل شده از سوی اصحاب رسولخدا(ص)، بسیار به چشم میخورد. «ابناثیر» روایتی را از «ابیبریدة» نقل کرده که گفتهاست:«رسول خدا(ص) بر فراز منبر مسجد مدینه خطبه میخواند. ناگاه حسن و حسین در حالی که پیراهنهای قرمزی به تن داشتند، وارد مسجد شدند و افتان و خیزان به سوی پیامبر(ص) رفتند. رسول خدا(ص)، کلام خود را قطع کرد، به سرعت از منبر فرود آمد و آن دو کودک را در آغوش کشید و بوسید؛ سپس فرمود: راست گفت خدای متعال، آنگاه که فرمود اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش هستند؛ وقتی به دو نوهام نگریستم که افتان و خیزان به سوی من میآیند، نتوانستم صبر کنم؛ این بود که کلامم را قطع کردم و به سوی آنها شتافتم.»(اسد الغابة، ص490) امام حسن مجتبی(ع) شباهت فراوانی به جد بزرگوارش، رسولخدا(ص) داشت. از «انسبنمالک» روایت شدهاست که «لم یکن أحد أشبه برسولا... (ص) من الحسن بن علی(ع)؛ هیچ فردی از امام حسن(ع) شبیهتر به پیامبرخدا(ص) نبود.»(انوارالبهیة؛ ص38) «شیخ راضی آلیاسین» نیز، مینویسد:«هیچ کس از جهت منظر و اخلاق و پیکر و رویه و مجد و بزرگواری، به رسول اکرم(ص)، شبیهتر از امام حسن(ع) نبود.»(صلح امام حسن(ع)، ص39) افزون بر اینها، رسولخدا(ص)، در باره فرزند گرامی خود، میفرمود:«لوکان العقل رجلاً، لکان الحسن؛ اگر عقل در قامت مردی تجسم مییافت، بیتردید آن مرد حسن بود.»(حیات فکری و ...، ص29)
ویژگیهای شخصیتی امام مجتبی(ع)
درباره ویژگیهای شخصیتی آن امام همام(ع)، مطالب فراوانی در کتابهای معتبر علمای جهان اسلام، اعم از شیعه و اهل سنت، نقل شده است. «جلالالدین سیوطی»، مفسر و عالم برجسته قرن دهم که شافعی مذهب بود، در کتاب خود، «تاریخالخلفاء»، امام مجتبی(ع) را اینگونه وصف کرده است:«برای حسن(ع)، مَناسِب[شایستگی] و ویژگیهای بسیاری است. آقای بردباری که به زیور آرامش، وقار، حشمت و بخشندگی آراسته بود.»(تاریخ الخلفاء، ص224) او روایتی از «محمد بن سعد»، دیگر عالم اهلسنت و صاحب اثر «طبقات الکبری»، درباره امامحسن(ع)، از قول «عمیر بن اسحاق» نقل کرده است که گفتهبود:«با هیچ فردی سخن نگفتم که دوست داشتنیتر از حسن بن علی(ع) باشد. هنگامی که سخن میگفت، اصلاً دوست نداشتم کلامش متوقف شود. در سراسر دوران آشناییام با او، کلامی ناسزا یا درشت از وی نشنیدم.»(همان) «احمد بن یحیی بَلاذُری»، امام حسن(ع) را با عباراتی همچون «آقای بخشنده و بردبار» میستاید و روایت مشهور «حسن و حسین(ع)، سرور جوانان اهل بهشت هستند» را از رسولخدا(ص) نقل میکند و دلیلی بر عظمت شخصیت امام مجتبی(ع) میداند.(انسابالاشراف، ص7) ابامحمد(ع) بسیار سخی و بخشنده بود. «استاد مهدی پیشوایی» در این باره مینویسد:«وجود گرامی آن حضرت، آرامبخش دلهای دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیری از خانه آن حضرت دست خالی باز نمیگشت؛ هیچ آزرده دلی، شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمیکرد، مگر آنکه مرهمی بر دل آزرده او نهاده میشد.»(سیره پیشوایان، ص88) «محمد بن اسحاق»، مشهور به «ابن ندیم» نیز، می نویسد:«دَرِ خانه حسن(ع) برای برآوردن نیازهای مردم، باز بود. هرگاه از خانه خارج میشد، مردم به احترامش، میایستادند و کسی عبور نمیکرد تا آن حضرت از کوچه بگذرد.»(حقایق پنهان، ص73) بیتردید، افزون بر وابستگی نَسَبی به رسولخدا(ص)، حُسن سلوک امام حسن(ع) با مردم و شخصیت اخلاقی برجسته آن حضرت، نقش مهمی در این ابراز محبت و احترام مردم داشت. مسلمانان به بیانات ایشان گوش فرا میدادند و از کلام گهربارش، بهره میبردند. امام حسن(ع) در جریان جنگ جمل، خطبهای غرا برای مردم کوفه ایراد فرمود که نقش مهمی در برانگیختن مردم این شهر برای مبارزه با «ناکثین» داشت. (حیات فکری و ...، ص121)
پرورش در مَهبط وحی
امام حسن(ع) در خانوادهای پرورش یافت که محل سکونتشان، مهبط وحی بود. آن حضرت از محضر رسولخدا(ص) بهره برد و از آموزههای پدر بزرگوارش، امیرمؤمنان(ع)، ممتازترین شاگرد مکتب پیامبر(ص)، درسها آموخت. امام مجتبی(ع) میفرمود:«ما از شجرهای هستیم که شاخههای پربار و میوههای پاک و گرانبهایی دارد. ما از خاندان نبوت و رسالتیم که در آن خاندان، اساس اسلام برپا شده است و با وجود ممانعت دیگران، عزت خاندان ما، هر روز، بیش از پیش، ریشهدارتر شد. ما دریاهای ژرف و شگرف را مانیم که هرگز خشک نمیشوند و شبیه قلههای بلند و مرتفع هستیم که هرگز فرود نمیآیند.»(همان، ص70) .
افتخاری استثنایی
در سال دهم هجرت، تعدادی از علمای مسیحی که در «نجران»، منطقهای در شمال عربستان، ساکن بودند، برای دیدار با پیامبرخدا(ص) و بحث و گفتوگوی علمی و دینی با آن حضرت، به مدینه آمدند. مباحثه میان علمای مسیحی و رسولاکرم(ص) به موضوع خلقت حضرت عیسی(ع) کشیده شد. با وجود ارائه استدلالهای محکم از سوی پیامبراکرم(ص)، مبنی بر اینکه حضرت عیسی(ع) پیامبر و بنده خداست، علمای مسیحی نجران حاضر به پذیرش حقیقت نبودند و مسیح(ع) را فرزند خدا میدانستند. در این هنگام، فرشته وحی بر رسول خدا(ص) نازل شد و پیام حق را به آن حضرت رساند: «مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است، که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنابراین، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیت او نیست)؛اینها حقیقتی است از جانب پروردگار تو، بنابراین، از تردید کنندگان مباش! هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت کنیم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. » (آیات 59 تا 61سوره آل عمران- ترجمه استاد مهدی فولادوند) ظاهراً قرار مباهله رسولخدا(ص) و علمای مسیحی نجران، به روز 24 یا 25 ماه ذیالحجه موکول شد.(حقایق پنهان، ص60) همه مردم مدینه منتظر بودند تا ببینند رسول خدا(ص) چه کسانی را با خود به مراسم مباهله خواهد آورد. دیری نگذشت که «رسول خدا(ص) در حالی که حسین(ع) را در بغل گرفته بود و دست در دست حسن(ع) داشت و از سویی، دخترش فاطمه(س) و دامادش، علی(ع) هم همراهش بودند، برای مباهله به سوی آنها رفتند.»(همان) رهبر علمای مسیحی، پس از مشاهده پیامبر(ص)، امیرمؤمنان(ع)، حضرت فاطمه(س) و حسنین(ع) از مباهله با پیامبراسلام(ص) منصرف شد و به یارانش گفت:«من چهرههایی را میبینم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهی بخواهند که بزرگ ترین کوهها را از جا بکند، فوراً دعای آنها مستجاب میشود.»(فروغ ابدیت؛ ص906) به همین دلیل، روبه رسولخدا(ص) کرد و گفت:«أقلنا أقال ا... عثرتک؛ از ما بگذر و ما را عفو کن، خداوند بر شما رحمت کند» و آن حضرت فرمود:«نعم، قد اقلتکم؛ آری، از شما درگذشتم.»(حقایق پنهان، ص60) حضور امامحسن مجتبی(ع) درکنار رسولخدا(ص) در روز مباهله، نشاندهنده جایگاه بیمانند آن حضرت نزد پروردگار متعال و پیامبر گرامی اسلام(ص) است.
منابع:
1- تاریخالخلفاء؛ عبدالرحمن بن ابیبکر سیوطی؛ دارصادر؛ بیروت
2- انوارالبهیة فی تواریخ الحجج الالهیة؛ شیخ عباس قمی؛ کتابفروشی جعفری؛ مشهد؛ بیتا
3- اسدالغابة فی معرفةالصحابة؛ عزالدین بن أثیر؛ دارالفکر؛ بیروت؛ 1989؛ جلد یکم
4- انسابالاشراف؛ احمد بن یحیی بلاذری؛ تحقیق سهیل زکار؛ دارالفکر؛ بیروت؛ 1966
5- امتاعالاسماء؛ احمد بن علی مقریزی؛ دارالکتب العلمیة؛ بیروت؛ 1999
6- سیره پیشوایان؛ مهدی پیشوائی؛ مؤسسه امام صادق(ع)؛ قم؛ 1381
7- حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)؛ رسول جعفریان؛ انصاریان؛ قم؛ 1384
8- ترجمةالامام الحسن(ع)؛ برگرفته از طبقات ابن سعد؛ محقق: سیدعبدالعزیز طباطبایی؛ مؤسسه آلالبیت(ع)لإحیاءالتراث؛ قم؛ 1416
9- فروغ ابدیت؛ آیتا...العظمی جعفر سبحانی؛ بوستان کتاب؛ قم؛ 1385 (دوجلد در یک جلد جمعآوری شده است)
10- حقایق پنهان؛ احمد زمانی؛ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم؛ 1380
11- صلح امام حسن(ع)؛ شیخ راضی آل یاسین؛ ترجمه آیتا...سیدعلی خامنهای؛ آسیا؛ 1354